سید محمود ميرلوحي
یكي از مفاهيم دموكراسي اين است كه مردم بتوانند از راي خود به صورت دقيق وكارشناسانه استفاده كنند. اين امر به تشكيل احزاب و نهادهاي مدني منجر ميشود. البته درجوامع غربي و شرقي انتخاباتي برگزار نميشود مگر اينكه احزاب در آن نقش داشته باشند. درسوئيس در حال حاضر دموكراسي مستقيم وجود دارد. براي نمونه اخيرا در اين كشور درباره پرداخت يارانه از طريق رفراندوم تصميمگيري شد. دربرخي از جوامع پيشرفته، سطح و طراز كشورها معادل با پيشرفت، نفوذ و قدرت حضور احزاب در نظر گرفته ميشود. برخي از احزاب واقعي بوده و در مقابل آن برخي بدلي يا ساختگي هستند.
در ايران برخي از احزاب تنها اسم حزب را دارند اما اينكه اين عنوان چقدر داراي محتوا بوده و عمق دارد، به جايگاهي كه احزاب در قانون اساسي و در قوانين موضوعه كشورها دارند، باز ميگردد. ايران جزو كشورهايی است كه در سال ۱۳۵۷ فعاليت احزاب را آزاد اعلام كرد. درآن زمان كشورهايی مانند مصر، تونس و يمن هم مدعي بودند كه داراي حزب هستند وفعاليتهاي حزبي انجام ميدهند اما ملاحظه كرديد كه بعدها وقتي نظام كمونيستي فروريخت اين كشورها كه ادعاي رفتار حزبي داشتند، شكل آنها تغيير كرده و فضاي آنها به طور قابل توجهي عوض شد. در سال ۱۳۵۷ با اعلام آزادي، فعاليتهاي حزبي پيشبيني ميشد،اما متاسفانه مشاهده ميكنيم كه تقویت احزاب با زمان جلو نرفته و در شرايط خوبي قرار ندارند. روزگاري درتركيه نظاميها حاكم بودند اما اكنون شاهد فعاليتها و انتخابات حزبي هستیم.
در ايران تحزب درآن درحد انتظار رشد نكرده اند. البته در انتخابات اخير شاهد رفتار نسبتا حزبي بوديم. نيروهاي اصلاحطلب كه از گذشته بر جامعه مدني تاكيد داشتند همچنان به اصول آن اعتقاد دارند. اما اصولگرايان درانتخابات به فرايند رفتار تشكلي و حزبي باور کافی ندارند و فكر ميكردند كه برخي از تشكلهاي غيرحزبي آنها را از مقوله احزاب بينياز ميكند اما آنها متوجه خسارتها و هزينههاي فراوان اين اتفاق شدند و اين اتفاقات سبب شد كه با پا درمياني برخي از بزرگان به اين نتيجه رسيدند كه بايد ساختارهاي حزبي دركشور تقويت شود و از رفتارهاي هيجاني و بدون شناسنامه پرهيز و از جريانهاي هويتدار اصيل حمايت شود.
انتخابات اخیر در تهران و مراكز استانها نمونه بارزي بود كه مردم نگاه جرياني شناخته شده را به نگاه جرياني ناشناخته ترجيح دادند. به نظر ميآيد اين فرصت مناسبي بود تا گامی بلند برداشته و شاهد اتفاقات بهتري باشيم. به نظر ميرسد ميزان قابل توجهي از قوانين فعلي نياز به اصلاح دارد و بايد از احزاب حمايت ويژه صورت بگيرد. به طور مثال درباره ثبت نامها در انتخابات مجلس و رياستجمهوري بايد جايگاه احزاب مشخص شده و افراد مناسبي را معرفي كنند.
طوري نباشد كه خيل عظيمي در رياستجمهوري ثبت نام کنند اما احزاب از تاييد صلاحيتشدگان سهمي نداشته باشند. اساسا هدف اصلي تشكيل حزب در مرحله اول شناسايي و سازماندهي نيروهاي سياسي فعال و هم انديشه است. مرحله بعدي آموزش ومعرفي آنها در عرصه ملي و پذيرفتن نقش در تقسيم كار ملي است. اين موارد اقداماتي است كه حزب بايد آنها را به خوبي انجام داده و سپس بر عملكرد آنها نظارت كند. اگر حزب به چنين جايگاهي برسد ديگر تعبير فيلترينگ كه به نظر بنده تعبير مناسبي نبوده، كارایي ندارد.
بلكه احزاب ميتوانند پيش از اينكه افراد در صحنه انتخابات حضور پيدا كنند، درسازوكاري ظرفيت، استعداد وتوانمندي اين افراد را شناسايي كرده كه اگر اين مساله به درستي در جامعه شکل گيرد شاهد اتفاقات خوبي خواهيم بود.
* فعال سياسي اصلاحطلب