شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۹۱۹
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۱ - ۰۹:۳۵

حاشیه ای بر دردنامه ی حسین محمدی

در چند سال اخیر دو واژه ی من درآوردی به فرهنگ واژه های هنر افزودند ، تئاتر فاخر ( مخصوص تهرانی ها ) و تئاتر بی چیز ( مخصوص شهرستانی ها ) و به ما آموختند که : می توان تمام اجزای تئاتر را حذف کرد و فقط با چند بازیگر تئاتر تولید کرد! آنقدر روی این دو واژه کار شد که ما شهرستانی ها باورمان شد و با افتخار، سرمان را زیر برف کردیم، دکور را حذف کردیم، لباس را کنار زدیم، نور را از صحنه گرفتیم، گریم را بیخیال شدیم، موسیقی های ساخته شده برای فیلم ها را انتخاب و به خورد تماشاگر دادیم، 200 هزار تومان گرفتیم و با افتخار تئاتر بی چیز تولید کردیم !

ما هر روز بی چیزتر و خالی تر تئاتر تولید می کنیم و هر از چند گاهی به پایتخت رفته و صحنه ها و دکورها و امکانات عظیم را می بینیم و حسرت به دل باز می گردیم!

حسین عزیز، من می دانم که سال هاست در آرزوی تولید نمایش آنتیگونه و ادیپ شهریار مانده ای! تو هم میدانی که من سال هاست حسرت تولید نمایش های مکبث و پهلوان اکبر را به دل می کشم ! هر گاه حسن سلیمی فر را می بینم از آرزوی چند ساله اش برای تولید یک نمایش ایرانی می گوید، اصغر شادروان در حسرت اجرای ملاقات بانوی سالخورده عمر می گذراند ، سعید بهروزی بار ها تا مرز تولید نمایش باغ آلبالو پیش رفت اما به سرانجام نرسید، محمد جمالپور سی سال است که منتظر است شرایطی فراهم شود تا او بتواند شیطان و خدا اثر ژان پل سارتر و یا قلعه حیوانات اثر جورج ارول را بسازد، بهزاد خیرالهی جوانی را در حسرت اجرای در انتظار گود و پشت سر گذاشت و بعضی از دوستان جوانتر هم مثل فرشید کاشانی در آرزوی اجرای نمایش خیانت و خرده جنایت های زناشوهری عمر سپری می کنند، اما هیچ میدانی در سی ساله ی اخیر نمایش مکبث بیش از بیست بار و توسط کارگردان های مختلف در تهران اجرا شده است !؟ یکبار آنتیگونه را در مقابل رستمِ شاهنامه قرار می دهند و یکبار سوگ مضحکه ی آنتیگونه می سازند، یکبار مکبث را مکبت می کنند و یکبار مکبث را مقابل شیرینِ نظامی می نشانند، به هر حال این دردِ مشترکی را که به آن پرداختی دیرینه است و تا زمانی که متولیان صدیق و راستگو جای این مدیران سیاسی کارِ معامله گر را نگیرند وضع همین است بلکه روز به روز بدتر و بدتر نیز خواهد شد .


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار