همدلی: روز گذشته محمدرضا باهنر یک کنفرانس خبری تشکیل داد و در باره بسیاری از مسائل روز کشور اظهارنظر کرد. باهنر در این نشست خبری در برههای در قامت یک ضد استکبار ظاهر شد و گفت: آل سعود امروز به صورت رسمی دست در دست بدترین دشمن اسلام یعنی رژیم نامشروع صهیونیستی گذاشته است. او در فرازی دیگر خود ردای لیدر اصولگرایان به تن کرد و از این گفت که «نه تنها به رای مصباح یزدی نیازمندیم» که «نمیتوانیم از سرمایههای اجتماعیمان اظهار بینیازی کنیم.» باهنر اما در نقش یک استراتژیست اقتصادی هم ظاهر شد؛ آن جا که از لزوم موازنه بودجههای توسعه و دفاعی کشور سخن به میان آورد. شاید بتوان نشست خبری روز گذشته باهنر و سخنان او را به مثابه رونمایی از کارگردان تحرکات سال آینده اصولگرایان دانست. در ادامه گزیدهای از اظهارات باهنر را به نقل از انتخاب میخوانیم.
باهنر در قامت «ضد استکبار»
باهنر با توجه به در پیش بودن حادثه منا، ابتدا نظرات خود را در قبال بحث عربستان ارائه داد. او این حادثه را «لکه ننگ و نشانه جنایت آل سعود» عنوان کرد و افزود: آل سعود امروز به صورت رسمی دست در دست بدترین دشمن اسلام یعنی رژیم نامشروع صهیونیستی گذاشته و مسئولیت جنگهای نیابتی استکبار را در منطقه به عهده گرفته است.
باهنر و احترام به قوانین بینالمللی
اما بخش مهمتر اظهارات نایب رئیس مجلس سابق به توافق ایران با گروه اقدام مالی(FATF) اختصاص یافت. گویی در این اظهارنظرها باهنر در حال طرح سیاست خارجی مطلوب خود بود. یک سیاست خارجی سه وجهی: پذیرش قواعد بینالمللی در عین حفظ فاصله با برخی نهادها و تصمیمات بینالمللی و «تبدیل تهدیدها به فرصتها.» باهنر با اشاره به گروه اقدام مالی و زمزمههایی که برای خروج از این گروه بلند شده است گفت: قرار نیست چون دیدگاهی را قبول نداریم از مجامع بینالمللی بیرون بیاییم. او برای تایید این رویکرد خود به حذف جنایات عربستان از بیانیه دبیرکل سازمان ملل اشاره کرد و گفت: ما بسیاری از مصوبات سازمان ملل را هم قبول نداریم؛ مثل دیدگاههای سازمان ملل در مورد سعودی که حاضر شد نسبت به مطالب مربوط به دست داشتن سعودیها در حمله به کودکان یمنی سکوت کند؛ چون آل سعود تهدید کرد حق عضویت نمیدهد. اینها واقعیات زورمدارانه در دنیاست؛ اما این دلیل نمیشود از این مجامع بیرون بکشیم. ما باید زندگی کنیم و به مقررات بینالمللی احترام بگذاریم.
باهنر استراتژیست اقتصادی
بخش دیگر سخنان باهنر به موازنه میان بودجههای دفاعی و بودجههای توسعهای کشور اختصاص داشت. بهانه این اعلام موضع سوال یک خبرنگار بود که مدعی شده بود اکبرهاشمی در مورد کاهش بودجه نظامی سخن گفته است. باهنر در این قسمت در نقش یک استراتژیست اقتصادی ظاهر شد و گفت: در مسائل اقتصاد کلان باید نسبتها را متعادل کنیم. اگر ما میتوانستیم مثل کشورهای همسایه سالی بیست-سی میلییارد دلار هزینه نظامی کنیم خوب بود. اما باید امروز این درصدها را مدیریت کنیم. گاهی این درصدها بالا و پایین میشود. مدیریت کلان کشور با همین روش قواعد بودجه است.
او در مورد قراردادهای جدید نفتی نیز اظهارنظر کرد. از مجموع سخنان او در این بخش بر میآید که باهنر چندان مخالفتی با قراردادهای جدید نفتی ندارد. او گفت: برخی از این قراردادها عدم انعقادش روزانه میلیونها دلار برای ما ضرر دارد. ]اما[ من نمیگویم چشمبسته قرارداد ببندیم.
باهنر در بخش دیگری به نقد دولت در حوزه اقتصاد هم پرداخت. چه؛ بسیاری از مواضع او مشابهتهایی با روحانی دارد؛ اما برای ایجاد انگیزه نزد مخاطبان باید فاصلهای با دولت موجود هم داشت. آنجا که باهنر میگوید: دولت روحانی در کنترل تورم نمرهاش بیست است؛ اما من این هدفگذاری را در اقتصاد کلان قبول ندارم. هدف تورم تکرقمی در رکود اقتصادی درست نبوده است؛ باز هم میگویم اگر دولت از رکود عبور کرده، خواهش میکنیم ملت را هم عبور بدهد.
باهنر در قامت رهبر اصولگرایان
باهنر در ادامه به تصویر چهرهای فراگیر از اصولگرایان پرداخت. گویی میخواست به عنوان دبیر کل جبهه پیروان خط امام تمام اختلافنظرهایی را که در اردوگاه اصولگرایان وجود دارد به حاشیه براند و برای مخاطبش اینگونه تصویر کند که اصولگرایان همه با هم متحدند! آنجا که باهنر در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر عدم مشورت طیف بزرگی از اصولگرایان با مصباح یزدی گفت: ما در مورد همدلی و همراهی جبهه اصولگرایی یا جبهه انقلابیون و کسانی که به ارزشهای انقلابی اعتقاد دارند برای تقویت این جبهه نه تنها نیاز به رای مصباح یزدی داریم؛ بلکه به کوچکترین رای کشور هم نیاز داریم. نمیتوانیم از سرمایههای اجتماعیمان اظهار بینیازی کنیم.
باهنر حتی دایره تحملپذیری و ادعای فراگیری خود را تا «احمدینژاد و دوستانش» هم پیش برد و گفت: اگر کسی بگوید به احمدینژاد و دوستانش نیاز نداریم غلط است. اما این نیازی که باهنر به «احمدینژاد و دوستانش» عنوان کرد نه به عنوان «نامزد ریاست جمهوری» که گویی فقط برای تایید تصمیمات است. آنجا که او گفت: یک موقع ما میگوییم به احمدینژاد برای نامزدی ریاست جمهوری نیاز نداریم این درست است.
باهنر اما با وجود چنین ارائه چنین تصویری از اصولگرایان باز هم نتوانست از «سختی وحدت» اصولگرایان سخن نگوید: ما برای همدلی به همه نیاز داریم، اما برای محوریت هرچه این محورها تعدادشان بیشتر باشد، وحدت سختتر خواهد شد. گویی سختیای که باهنر از آن سخن به میان آورده است، همان بحث آمدن احمدینژاد است. چه؛ احمدینژاد نشان داده است که آدمی نیست که خود و «دوستانش» را به میدان بیاورد اما به کسی غیرِ از نامزد خودش راضی شود.
باهنرِ ضد فساد
بخش دیگر از اظهارات باهنر در این نشست خبری – که از مقطع برگزاری آن و مباحث مطرح شده در آن بوی حضور پر رنگ در انتخابات میآید – به بحث فیشهای حقوقی و واگذاری املاک بالاشهر تهران توسط قالیباف اختصاص داشت و گفت: فساد، فساد است و با هر کس این روند را دارد باید برخورد شود.
باهنر اما به افشای اسامی کسانی را که املاک پر قیمت تهران به آنها واگذار شده است، انتقاد کرد و گفت: ممکن است در انتخابات پیش رو یک خبرهایی در تاریکی رها شود. این تیرها افکار جامعه را مغشوش میکند. تشویش افکار عمومی یکی از موارد محرمانه است که بر اساس قانون میشود آن را دنبال کرد. این بداخلاقی است.
باهنر گرچه در این مقطع سعی کرد خود را ضد فساد جلوه دهد و به مخاطب خود این سیگنال را ارسال کند که در این مورد فراجناحی است، اما باز هم نتوانست جانب اصولگرایان را نگیرد. آنجا که در پاسخ به سوال خبرنگاری که از او پرسید «آیا اصولگرایان یکسان با این موارد برخورد کردند یا خیر» گفت: شما فکر کنید آیا اصولگرایان یکسان برخورد کردند یا نکردند. من هیچ چیز نمیگویم.
گویی باهنر هم میداند که اصولگرایان با این دو رخداد برخورد یکسانی نکردند. در یکی از آن رخدادها کار خبری سنگینی سروسامان دادند و در دیگری با محدودیت و توقیف مانع اطلاعرسانی بیشتر شدند. اما آخر؛ باهنر نیز اصولگرا است و نمیتواند از چارچوبهای اصولگرایی خارج شود؛ حتی آنجا که میخواهد از حق و حقیقت حمایت کند. در همین زمینه باهنر در بخش دیگری از صحبتهایش افشای اسامی کسانی که املاک شهرداری تهران به آنها واگذار شده را تلویحا در چارچوب «رقابت انتخاباتی» تحلیل کرد و گفت: اینکه خدایی نکرده در آستانه رقابت انتخاباتی برخی بداخلاقی کنند و تیری در تاریکی بیندازند؛ غیرقابل قبول نیست. کافی است در فضای اجتماعی بگویند باهنر از شهرداری خانه فلان میلیونی گرفته؛ تا من ثابت کنم اینطور نبوده انتخابات تمام شده است.
باهنر البته توضیح نداد که چرا اصولگرایان در جریان فیشهای حقوقی نام مدیران دولتی را ذکر کردند؛ کسانی که به اعتقاد بسیاری از ناظران گرچه حقوقهای خارج از عرف و ناعادلانهای دریافت کرده بودند، اما این دریافتها غیر قانونی نبود. این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از ناظران واگذاری املاک عمومی زیر قیمت اساسا غیر قانونی است.
باهنر یا مصباحی مقدم؟
باهنر در بخش دیگری به اعلام مواضع خود سعی کرد به مصباحی مقدم پاسخ گوید. چه اینکه چندی است مصباحیمقدم با اظهارنظرهای مداوم سعی در راهبری اصولگرایان دارد. این بخش از اظهارنظرهای باهنر – و حتی شاید بشود گفت نفس تشکیل چنین نشست خبریای – به وضوح نشان از به چالش کشیدن مصباحیمقدم داشت. گویی در منظر باهنر رقیبی تازه نفس به نام غلامرضا مصباحیمقدم ظهور کرده است که میخواهد لیدریاش را به چالش بکشد. آنجا که باهنر در پاسخ به این حرف مصباحیمقدم که چندی پیش گفته بود «احمدینژاد تمام شد» اینگونه اظهارنظر کرد: آقای مصباحی مقدم سخنگوی ما نیست و سخنگوی جامعه روحانیت است. از ایشان باید پرسید. اینکه من همه صحبتهای او را تایید یا تکذیب کنم، کار من نیست.
باهنر یا روحانی؟
باهنر در ادامه از نقش «در مظان کاندیداتوری بودن» خود بیرون آمد و در قامت لیدر جناح راست برآمد و گفت: موقعی گفتم ما ممکن است از روحانی حمایت کنیم، اما مشروط؛ الان هم میگویم ما با هر کسی این کار میکنیم یعنی مشروط حمایت میکنیم.
باهنر بازیگر یا کارگردان؟
اما بخشی که به وضوح نشان میداد باهنر خودش را در قامت کارگردان ارشد جناح راست تصور میکند و باقی را بازیگر – و به همین خاطر است که چندان اعلام مواضع مصباحیمقدم به مذاقش خوش نیامده – آنجا بود که او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه که اگر شب انتخابات به دو اسم روحانی و احمدینژاد برسید چه میکنید گفت: کارگردانان سر دو راهی قرار نمیگیرند؛ بازیگران سر دوراهی قرار میگیرند.