شاهکار پزشکی در خوزستان !

نشریه راوی خوزستان نوشت : گاهی دست روزگار آدم را بیمار می کند و گاهی دست پزشک. فرقی هم نمی کند به چه دلیل راهی بیمارستان شوی. به هر صورت فضای بیمارستان ها مخصوصا اگر دولتی باشد دلگیر است. برخی کارکنان به دلیل خستگی عصبی اند و حوصله بیمار یا همراهانش را ندارند. جالب تر از همه، صدا و سیماست که فیلم هایش همیشه ماتم بار است و بیماران برای رهایی از درد مجبورند اوقات شان را از این طریق پر کنند. بیماری بر تخت بیمارستان [...] ، تنها می تواند روی یک پهلو دراز بکشد، روی یک پهلو به بیرون نگاه کند و روی یک پهلو غذا بخورد. روزش حالا شب شده و شب اش هم از همیشه تیره تر. خوابش رنگ تب پیدا کرده. آن هم تبی قطع نشدنی.

سید علی رضا جوان 35 ساله اهوازی است. او کارمند صنایع فولاد است و از درد ، یک ماهی می شود که سر کار نرفته است. روز اول مهر به دلیل سرماخوردگی راهی مطب پزشک می شود و با تزریق آمپول از درد سرماخوردگی رها می شود ولی نمی داند که درد بزرگتری منتظر اوست.

خودش می گوید : اول ماه سرماخوردگی داشتم و حالم خوب نبود. رفتم آمپول زدم تا بهتر شوم. حالم بهتر نشد. روز بعد دوباره نزد پزشک دیگری رفتم و یک آمپول دیگر زدم. حالم بهتر شد ولی بعد از چند روز دیدم جای تزریق ، باد کرده و قرمز شده. از درد به خود می پیچیدم و دوباره به مطب دکتر رفتم. حال و روزم عاقبت کار به این جا که می بینید رسید. 5 باری می شود که عفونت از بدنم می کشند اما باز پر می شود و بی فایده است.

همسر علی رضا کنار تختش نشسته و مدام با دستمالی خیس سعی می کند از تب او بکاهد. او می گوید : شوهرم 5 بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و هر بار که چرک را خارج می کردند دوباره جایگزین می شد! الان گفته اند حالش بهتر شده ولی علت تب کردنش را نمی دانند. علی رضا مدام تب دارد...

او می گوید: برای بررسی موضوع آمپول اشتباهی، از نظام پزشکی آمدند ولی گفتند آمپول دیکلوفناک نبوده و علی رضا دگزا زده. بعد هم گفتند مشکل خودش بوده که دو روز پشت سر هم دگزا زده و به پزشکش چیزی نگفته است ! البته یک عده ی دیگر از پزشکان می گویند به او دیکلوفناک تزریق شده و در دفترچه اش هم این موضوع ثبت شده. دیروز هم یک پزشک آمد این جا و گفت چه طور این آمپول را به شما زدند! این که ممنوع شده. شکایت به نظام پزشکی هم فایده ای نداشت.

علی رضا می گوید : من آنقدر درد داشتم که توجه نکردم پزشک برایم چه تجویز کرده. با خودم گفتم اگر آمپول بزنم خوب می شوم. الان هم نمی دانم واقعا به من دگزا زده اند یا دیکلوفناک برای همین هم نمی خواهم کسی را متهم کنم.

همسر علی رضا تا پایین پله های بیمارستان ما را همراهی می کند. او می گوید : پزشکان گفته اند که حالش بهتر شده شانس آورده که به استخوانش نفوذ نکرده چرا که اگر عصب نخاع اش آسیب می دید احتمال داشت فلج شود...

این که به علیرضا آمپول اشتباهی زده اند یا نه، طی روزهای آینده مشخص خواهد شد و ما نیز پیگیر این موضوع هستیم ولی معضل آمپول اشتباهی در ایران سابقه ای طولانی دارد و همین چند وقت پیش هم به دلیل تزریق اشتباه ، فردی دستان خود را از دست داد.