سومین روز تجاوز همه جانبه بعثی ها به خاک کشورمان با خشمی همه جانبه شروع شد چراکه حملات هوایی وسیع عراقی ها..
هنوز چهل و هشت ساعت از آغاز تجاوز صدامیان به خاک میهنمان نگذشته، بعثی ها جنگ را به شهرها کشیدند تا ثابت کنند از هیچ سبعیتی فروگذار نیستند؛ اتفاقی که اگر جهانیان چشمی برای دیدنش داشتند، بی شک انزجار بین المللی برای صدامیان به ارمغان میآورد اما این گونه نشد.
به گزارش «تابناک»، سومین روز تجاوز همه جانبه بعثی ها به خاک کشورمان با خشمی همه جانبه شروع شد چراکه حملات هوایی وسیع عراقی ها در ساعات نخست تجاوز، در زمانی کوتاه پاسخ داده شده بود و بلندپروازان نیروی هوایی کشورمان در یکم مهرماه، پاسخ دندان شکنی به عراقیها داده بودند، به گونهای که توان تهاجم هوایی صدامیان تا مدت ها از دست رفت.
این موضوع خشم صدام را به همراه داشت. به ویژه آنکه میدید برنامه های شان برای یورش زمینی نیز پیش نمیرود و مقاومت شدید نیروهای مردمی و تکاوران ارتش ایران، سقوط خرمشهر را هم دور از دسترس کرده و لشکرهای آماده و مجهز ایشان را پشت دروازه های شهر زمین گیر کرده است.
اتفاقاتی که برای عراقی ها پیش بینی شده نبود، شاید به این دلیل که فکر می کردند وضعیت انقلابی حاکم بر کشور مانع از شکل گیری اقدامات دفاعی و مقاومت وسیع در برابر نقشه فتح یک هفته ای ایران به دست ایشان خواهد شد و علاوه بر آن، همزبانی با هموطنان مرزنشین جنوب غرب کشورمان به یاری شان خواهد آمد.
مقاومت یگان های مستقر پیرامون شهر و همراهی نیروهای مردمی با ایشان، اتفاقی بود که صدامیان انتظارش را نداشتند اما همه چیز زمانی برایشان جدی تر شد که دیدند توان درهم شکستن این مقاومت را ندارند. آن هم در حالی که مقابله کنندگان به شمار معدودی ارتشی، تکاوران نیروی دریایی ارتش و بخشی از جوانان خرمشهری محدود میشدند و پیش قراول مهاجمان، لشکر زرهی مجهز دشمن بود.
خرمشهر ذره ذره به دست بعثی ها فتح میشد و پیشروی در آن ممکن نبود، در دیگر نقاط کشور نیز پیشروی هیچ شباهتی به برنامه های از پیش طراحی شده نداشت، نیروی هوایی کشورمان لطمات سنگینی به نیروی هوایی عراقی ها وارد کرده بود و توان پشتیبانی هوایی نیروهای زمینی شان را تقریبا از بین برده بود و علاوه بر اینها، نیروهای مقاومت در خرمشهر از جانب شهرهای مجاور حمایت میشدند؛ جمع این موارد موجب شد که صدامیان خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکردند، نقاب از چهره بردارند.
دومین روز مهرماه 59 با بمباران هوایی آبادان، عراقی ها جنگ را به شهرها و خانه و کاشانه ایرانیان کشاندند و ثابت نمودند که شعارهایشان درباره خوزستان و تلاش برای آزادی این خطه از دست ایران، چقدر پوچ و توخالی است و هیچ هدفی جز نابودی و اشغال ایران در سر ندارند. هدفی که با حمله به آبادانی ها برملا شد و ثابت کرد صدامیان فتح خاک کشورمان به هر قیمتی را خواستارند و بس.
این در حالی بود که از سالها پیشتر، از زمانی که تحرکات فراوان عراقی ها در مرزهای کشورمان آغاز شده بود و صدامیان در تدارک شروع این جنگ و اشغال کشورمان بودند، همواره تاکید ایشان بر جدا ماندن اعراب ایرانی از جامعه اعراب تکرار میشد و آزادسازی(!) خوزستان ایران و پیوند زدن آن به خاک عراق یکی از محورهای اصلی تهاجم صدامیان مشخص شده بود؛ شعارهای نژادپرستانهای که در عرض 48 ساعت از آغاز تجاوز رنگ باختند.
جالب آنکه صدامیان حمله به آبادان را برای فرار از مهلکه خرمشهر آغاز کردند تا بدین وسیله هم مقاومت مردمی در این شهر را در هم بشکنند و هم زمینه را برای سقوط آبادان و دسترسی خود به خلیج فارس را فراهم آورند اما به این شیوه پیامی مخابره کردند که مقاومت ایرانیان را مستحکم تر کرد؛ اینکه استفاده از نام های جعلی مانند محمره برای شهرهای ایران و سخن گفتن از خوزستان و اعراب ایرانی تنها شعارهایی خوش رنگ و لعاب بوده و برای فتح ایران از کشتار بی رحمانه زنان و کودکان و بمباران منازل، مدارس و هیچ جای دیگری ابایی ندارند.