امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان / داود سالمی
در مطلب گذشته جرایم جنگ سایبری را شرح دادم در قسمت دهم این مطلب نقش شبکه های اجتماعی در جنگ سایبری را ارائه مینمایم.
یکی از مهمترین مصادیق جنگ سایبری در عصر کنونی، در قالب « جنگ شبکه ای » و از طریق شبکه های اجتماعی نمود می یابد.
جنگ شبکه ای عبارت است از منازعات و بحران های مرتبط با اطلاعات که در سطح کلان بین دو کشور یا دو جامعه رخ می دهد. هدف از آن مختل سازی یا دستکاری دانش جمعیت هدف درباره خود و محیط پیرامونی اش است. جنگ شبکه ای شاید بر افکار نخبگان یا افکار عمومی و یا هر دو متمرکز شود.
این جنگ معمولاً در برگیرنده روش های دیپلماتیک، تبلیغات مسموم، عملیات روانی، فریب یا مداخله در امور رسانه های گروهی، نفوذ به شبکه های رایانه ای و سایت های اینترنتی و نهایتاً حمایت آشکار و همه جانبه از جنبش ها و گروه های مخالف رژیم هدف می شود.
بنابراین در جنگ شبکه ای، تعدادی از اقدامات که پیش از این به طور جداگانه استفاده می شدند، به صورت مرکب، هماهنگ و یکپارچه به کار می روند. به عبارت بهتر در این جنگ، اطلاعات و ارتباطات دشمن هدف قرار می گیرد.
جنگ شبکه ای اشکال متفاوتی دارد. گاهی اوقات این نوع جنگ بین دو دولت متخاصم رخ می دهد. مثلاً دولت آمریکا با راه اندازی « رادیو فردا » و « صدای آمریکا » و دولت جمهوری اسلامی ایران با راه اندازی شبکه « العالم » مواضع سیاسی یکدیگر را مورد حمله قرار می دهند. نوع دیگر جنگ شبکه ای میان دولت ها و فعالان غیردولتی رخ می دهد. مثل جنگ بین دولت و گروه های غیرقانونی یا جنبش های مدنی مانند طرفداران حقوق زنان و همچنین اقلیت های قومی – مذهبی که به سیاست های حکومت اعتراض می کنند. در یکی دیگر از انواع جنگ شبکه ای فقط طرف های غیردولتی درگیر هستند و دولت ها ترجیح می دهند در حاشیه باقی مانده و فقط در فکر حفاظت از منافع ملی باشند.
برخی از جنگ های شبکه ای شامل موضوعات نظامی هستند، برای نمونه تکثیر سلاح های هسته ای، مخالفت با تروریسم و نظایر آن .
جنگ های شبکه ای همان جنگ های واقعی در قالب سنتی نیستند اما شاید بزودی جنگ شبکه ای به ابزاری در جهت جلوگیری از وقوع جنگ واقعی تبدیل شود. بازدارندگی در این دنیای پرآشوب همانگونه که به حضور و وظیفه نیروهای نظامی یک کشور بستگی دارد، می تواند به حضور و کارکرد فضای سایبر آن کشور نیز بستگی داشته باشد. شاید بتوان پیش بینی کرد که آینده از آن کسانی است که بر شبکه ها حکمرانی می کنند.
اگر چه ماهواره ها و برنامه های ماهواره ای از جمله قالب های جنگ شبکه ای در زیرمجموعه جنگ سایبری هستند، ولی شاید بتوان مصداق عینی جنگ شبکه ای سایبری را در شبکه های اجتماعی اینترنتی جستجو کرد. شبکه های اجتماعی، فضاهایی هستند که در دنیای مجازی، برای ارتباط میان افراد مختلف با سطوح گوناگون دسترسی همانند فضاهای واقعی، بوجود می آیند. ایجاد ارتباطات جمعی و میان فردی، تشکیل اجتماعات مجازی، اطلاع رسانی، تبادل اطلاعات و نظرات از شناخته شده ترین کارکردهای این فضای هستند.
امروزه در دنیای سیاست و جامعه، تفاوت های اساسی در ابزارهای ارتباطی بوجود آمده که این تفاوت ها، مناسبات اجتماعی را تا حد زیادی دچار دگرگونی کرده است. این دگرگونی در مناسبات اجتماعی، نهادهای اجتماعی را نیز هم از حیث کارکرد و هم از نظر ماهیت دستخوش تغییرات نموده و یا حداقل مجبور به بازنگری در کلیات نموده است. در فضای اجتماعی نیز تغییرات در سطح جامعه مدنی و فضای عمومی، تغییر در کارکرد تشکیل اجتماعات و طرح مطالبات قابل مشاهده است. ساده ترین تأثیر شبکه های اجتماعی، احساس امنیت بیشتری است که برای کاربران آن به ارمغان می آورد.
سرعت افزایش تبادل اطلاعات و حفظ ارتباطات میان فردی در درازمدت و تشکیل دلخواه اجتماعات به دور از محدودیت های فیزیکی، فرهنگی و حتی سیاسی از دیگر مزایای این شبکه ها می باشند. در سال های اخیر شکل دهی به افکار عمومی که ارتباطات، امکان آن را فراهم می آورد، با دو جهش جدی در روند سیر تکاملی رسانه های نوین مواجه شده است. نخست اینکه شبکه های اجتماعی به عنوان وسیله ای برای انتشار دیدگاه های شهروندان در مورد اخبار و رویدادها مطرح می شدند، ولی به تدریج در یک رقابت نزدیک با شبکه های خبری و خبرگزاری های رسمی به تولید خبر دست زدند و این رسانه ها را با چالشی جدی روبرو ساختند.
انتشار اخبار از لایه های پنهان رویدادها و انتشار آنها که بعضاً از برخی رسانه های سنتی نیز سردرآوردند، بحران هایی در صحنه سیاسی برخی کشورها به وجود آورده است . دوم ایـنکـه این شـبـکـه ها، تلـفن های همراه را به عنوان بسـتـری برای « میـکروبـلاگ ها » Micro-blogging در اختیار گرفتند که کاربران این شبکه ها را قادر می سازد تا تصاویر و گزارش های خود را سریعتر از رسانه های سنتی منتشر کنند. با وجود این، نکته مهمی که جدی گرفتن شبکه های اجتماعی را ضروری می سازد، قدرت بسیج عمومی این رسانه هاست که رفتارهای اجتماعی را از طریق ارتباطات الکترونیکی به سمت گروهی شدن هدایت می کنند. بررسی عملکرد شبکه های اجتماعی نشان می دهد، عدم پایبندی برخی از آنها به خطوط قرمز در زمینه امنیت اجتماعی در جامعه با توجه به مزیت ها و کاربردهای آن، به عنوان خطر جدی از سوی برخی از صاحبنظران رسانه ای مطرح می شود.
در قسمت بعد به معرفی شبکه های اجتماعی در فضای سایبری خواهم پرداخت .