در هفته اخیر و در لابهلای تعطیلات چند روزه، بار دیگر اخباری از تنبیه بدنی دانشآموزان در برخی استانهای کشور به گوش رسید. اخبار ضد و نقیضی که سرآغاز آن فضای مجازی بود که البته آموزش و پرورش بعضی از آنها را تکذیب کرد. اولین خبر، مربوط به ماجرای نپرداختن تنها ۳۰ هزار تومان بابت حق ثبت نام بود که منجر به شلاق خوردن دانشآموزان شده بود.
ابتدا یکی از رسانهها گزارش داد که مدیر مدرسهٔ روستای مختارآباد شهر «رودبار جنوب» کرمان، ١٠ نفر از دانشآموزانش را به دلیل نپرداختن ٣٠هزار تومان حق ثبتنام، شلاق زده و از مدرسه اخراج کرده است. خبری که پس از انتشار گسترده، مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان آن را تکذیب و اداره آموزش و پرورش کرمان نیز در اطلاعیهای اعلام کرد که فیلم منتشر شدهٔ تنبیه بدنی و اخراج دانشآموزان شهرستان رودبار جنوب در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، کذب محض و مغرضانه است.
خبر دیگر مربوط به تنبیه بدنی «محمدپارسا طاهری»، دانشآموز پایه نهم متوسطه در مدرسهای در منطقه ٩ تهران بود که هفته گذشته توسط معلم خود تنبیه شد. ماجرا از این قرار است که معلم، این دانشآموز را هل داده و باعث برخورد محمدپارسا به چارچوب در کلاس، شکستگی سر و نهایتاً بخیه خوردن محل آسیب و شکستگی شده است. اتفاقی که نه تنها این دانشآموز در گفتوگو با یکی از رسانهها آن را تایید کرده، بلکه پدرش نیز با ابراز نگرانی نسبت به وضعیت فرزندش در مدرسه گفته است که از حق قانونی خود برای شکایت از معلم خاطی نمیگذرد. بنا به گفتههای محمد پارسا، این معلم هم اکنون ممنوعالتدریس شده است.
روستای خیرآباد بمپور در ایرانشهر استان سیستانوبلوچستان اما خبرسازترین مکان در هفته اخیر بود. تنبیه بدنی دانشآموز توسط معلم در مدرسه این روستا و انتشار عکسی از چشمان آسیب دیده و باد کرده او، افکار عمومی را به خود جلب کرد و البته به شدت آزرد. ١١ مهر هم معلم پس از تنبیه بدنی، دانش آموزش را به علت شدت جراحات وارده روانه بیمارستان کرد.این حادثه در نهایت منجر به این شد که رییس آموزش و پرورش بمپور استعفا دهد و مدیر مدرسه هم تعلیق شود. ضمن اینکه مدیرکل آموزش وپرورش استان سیستان و بلوچستان هم از مردم و دانشآموزان استان عذرخواهی کرد.
علیرضا نخعی (مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان) در تاریخ ۲۳ مهرماه، به همراه جمعی از مسئولان آموزش و پرورش استان با حضور در بیمارستان ایرانشهر با دانشآموز مصدوم بمپوری و خانواده وی دیدار و گفتوگو کرد.(لینک خبر) نخعی با اشاره به اطلاعرسانی گسترده درباره تخلفات اداری و نوع برخورد با برخی اقدامات ناپسند در آموزش و پرورش تاکید کرد: برای پرهیز از تخلف در آموزش و پرورش جلسات بسیاری برگزار، دستورالعمل و بخشنامههای ضروری ابلاغ شده و همچنین هشدارهای لازم نیز به همه همکاران داده شده است؛ به همین علت آموزش و پرورش بدون هیچ اغماضی با این موضوع برخورد خواهد کرد. نخعی همچنین این را هم گفت که به عنوان خدمتگزار دانشآموزان و مردم در آموزش و پرورش استان، از این دانشآموز مصدوم، خانواده وی، همه دانشآموزان و افکار عمومی عذر خواهی میکنم.
آنطور که در رسانهها آمده این دانشآموز درباره ماجرای تنبیه گفته که «مصدومشدن من یک حادثه بود؛ زیرا من و یکی از همکلاسیهایم با هم درگیر شدیم که معلم دخالت کرد و گفت؛ چرا دعوا میکنید و بعد این اتفاق افتاد. معلم برای ترساندن من شلنگی را در هوا تکان میداد که به صورت اتفاقی با حرکت سر من این شلنگ به چشمم برخورد کرد و این حادثه رخ داد. من معلم خود را دوست دارم و میدانم هیچ عمدی در کار نبوده است.»
در حالی که همچنان این اخبار در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد و آموزش و پرورش در حال رسیدگی به ابعاد ماجرا بود، باز هم خبر تنبیه بدنی دانشآموزان این بار در مدرسهای در شهر «کلاله» استان گلستان به گوش رسید. این بار یکی از معلمان مدرسه، دانشآموزان را پای تخته مورد ضرب و شتم قرار داده است. سرپرست آموزش و پرورش کلاله با تایید این موضوع گفته است که به دنبال این حادثه، پدر ٢ نفر از دانشآموزان، فرزندان خود را به دکتر برده و تحت معاینات اولیه قرار دادهاند و گزارش ماجرا را هم به صورت کتبی در اختیار حراست مدیریت آموزش و پرورش کلاله گذاشتهاند.
رحیم میرشاهولد (مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش) روز گذشته آماری از تنبیه بدنی دانش آموزان توسط معلمان در دو سال متوالی ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ اعلام کرد. او در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با اعلام اینکه در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴، از ۸۰ هزار شکایت ۱۹۲۴ شکایت درباره تنبیه بدنی دانشآموزان ثبت شده است، اظهار داشت: در سال ۹۳ جمع شکایات در ارتباط با تنبیه بدنی ۱۲۴۹ و در سال بعد از آن نیز ۶۷۵ مورد بوده که تقریبا به نصف تقلیل پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه مابقی شکایاتها، مسائل آموزشی و مالی بوده است، خاطرنشان کرد: از جمع ۱۹۲۴ مورد تنبیه بدنی، ۱۲۷۴ شکایت به حق و ۶۵۰ مورد از آنها ناحق بوده است. مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش در ادامه اعلام کرد که از این تعداد پروندهها، ۳۶ پرونده به هیات تخلفات اداری فرستاده شده است. همچنین ۱۸۶ تذکر کتبی و ۵۱۸ تذکر شفاهی از سوی آموزش و پرورش داده شده و ۱۵۲ نفر نیز رضایت شاکی را گرفتهاند. میرشاهولد گفت: از این آمار میتوان نتیجه گرفت که اولاً در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۳ شکایات به نصف تقلیل یافته و حجم شکایات به حق، ۲ برابر شکایات ناحق بوده است.
19
فروتن (رفتارشناس که دارای دکتری علوم تربیتی است)، طی گفتوگویی با خبرنگار ایلنا در این باره، به بررسی ابعاد تنبیه بدنی دانش آموزان توسط معلمان میپردازد. فروتن بر این باور است که اساساً خیلیها نقطه نظرشان درباره تنبیه بدنی این است که تنبیه ممنوع است؛ در حالی که تنبیه ضروری و نه خوب است و نه بد، منتها باید توجه داشت که تنبیه به معنای کتک زدن نیست! یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که میگوید؛ «چوب معلم گر بود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را». متاسفانه این روزها شاهد رفتارهایی از سوی برخیها، تحت عنوان معلمان هستیم که نه اینها معلم هستند و نه چوبشان چوب مورد نظر ما هست.
این رفتارشناس ادامه میدهد: در گفتوگوهایی میشنوم که برخی معتقدند مشکل از قانون است؛ اصلاً شما فکر کنید قانون ما مشکل دارد؛ آیا تنبیه بدنی نیاز به قانون دارد، این موضوع به شعور شخصی مربوط است، حتی اگر معلم هم نباشی. اولاً تنبیه کتک نیست و ثانیاً شما حق ندارید؛ بچه مردم را بزنید، ثالثاً اگر تنبیهی هم باشد، مثلاً پشت دست دانشآموز زده شود، نه اینکه صدمات جسمی به کودک وارد شود.
وی میگوید: متاسفانه این افراد که چنین برخوردهایی دارند، مشکلشان روانی است و از حالت نرمال خارج است. اگر بگوییم چون قانون نداریم؛ پس معلمان کتک میزنند، اینجاست که دیگر انسانیت و آدمیت زیر سوال میرود. به واسطه شغلم با این گونه موارد زیاد برخورد دارم؛ به طور مثال گاهی با معلمان که صحبت میکنم، آنها از وجود قوانین مربوط به تنبیه بدنی ابراز بیاطلاعی میکنند. ما به اندازه کافی قوانین در آموزش و پرورش در این رابطه داریم؛ قوانینی که در آن به صراحت قید شده که هر گونه تنبیه، توهین چه به صورت کلامی و یا رفتاری ممنوع است و فرد خاطی با مجازات رو به رو میشود. این در حالی است که بحث جهل به قانون نافی و رافع قانون نمیشود.
فروتن در تشریح عوارض تنبیه بدنی دانش آموزان میگوید: ما قطعاً تنبیه ناعادلانه را رد میکنیم، اما تنبیه به عنوان یکی از اصول تربیتی اثبات شده است. به طور مثال وقتی بچهای سر کلاس رفتاری انجام میدهد که نباید انجام دهد؛ معلم میتواند با عدم برقراری تماس چشمی او را تنبیه کند، اما تنبیه بدنی و کتک خوردن باعث هویدا شدن دو مقوله در فرد میشود؛ نخست اینکه ایجاد نفرت میکند، نفرت از کسی که تنبیهش میکند و دوم نفرت از عامل تنبیه است. عامل تنبیه اینجا بحثهای آموزشی و مدرسه است و عامل تنبیه کننده، معلم است. این شرایط احساس حقارت در فرد ایجاد میکند؛ چرا که به هر صورت این رفتار تحقیرآمیز جلوی چشم دوستانش را نمیتواند فراموش کند. به دنبال جریان یافتن این احساسات در دانش آموز، یک پرخاشگری منفعلانه، کلامی یا رفتاری اتفاق میافتد.
این رفتارشناس ادامه میدهد: ما درباره فضای مدارس صحبت میکنیم و در این فضا شیطنتهایی بچهها وجود دارد و این شیطنتها ممکن است؛ معلمی را تا مرز انفجار پیش ببرد؛ به هر حال معلم هم انسان است و نیاز به یک سوپاپ اطمینان دارد. اگر بخواهیم وضعیت مدارس را توصیف کنیم به این موارد میرسیدم؛ یکی از دلایلی که در مدارس تنبیه اتفاق میافتد، خود دانش آموز یا خانواده اوست؛ به طوری که برخی رفتارها در خانواده به دانش آموزان منتقل میشود. دلیل بعدی، اقتضای سن دانشآموز است و این دانشآموز دوست دارد؛ شیطنت کند. اقتضای شرایط عامل بعدی است؛ به طور مثال در تونل که میروید؛ گاهی سر و صدایی میآید و وقتی بیرون میآیید، دیگر صدایی وجود ندارد. عامل دیگر نیز بیماریهای فیزیکی و روانی دانشآموزان است؛ به طور مثال دانش آموزی ظاهراً نرمال است، اما دارای اختلال روانی و یا کاهش تمرکز است.
وی خانواده را از دیگر دلایل برخوردهای فیزیکی در مدرسه عنوان میکند و میگوید: دانش آموزی که در یک خانواده پرخاشگر یا خانواده نابسامان زندگی میکند، به طور طبیعی از این رفتارها تاثیر میپذیرد. از سوی دیگر نیز فضای مدرسه هم تاثیرگذار است؛ گاهی آنقدر تعداد دانشآموزان در کلاسهای درس زیاد است که این خود موجب هرج و مرج و بینظمی و برخوردهایی میشود؛ چرا که هر کدام از دانشآموزان دارای سلایق و ویژگیهای منحصر به فردی هستند.
این رفتارشناس به تشریح راهکارهایی برای مقابله با برخوردهای فیزیکی معلم و دانشآموز میپردازد و میگوید: سفارش موکد این است که به طور مثال مدیر مدرسه سر صف دانشآموزان را سر پا نگه دارد و بگوید این خوب است و یا این بد است؛ باید بدانید که این آموزش منسوخ و غلط است. شما مطمئن باشید، اگر بهترین حرف را به صورت عمودی و اجباری بزنید، اثربخش نخواهد بود. کسی دیگر این گونه آموزش نمیدهد. در ادبیات رفتاری کشورهای توسعه یافته که نگاه کنید، میبینید که تغییرات ساختاری و بنیادی زیادی وجود دارد، اما ما هنوز آموزش بدوی را داریم که گاهی میگوید؛ کتک بزن! سر صف ناسزا بگو! وقتی از آموزش صحبت میکنیم؛ منظور آموزشهای زیرپوستی رفتاری است.
وی ادامه میدهد: گام بعدی در این راستا این است که در حوزه حقوقی معلمان و همچنین بر روی عوامل روانشناختی آنها کار شود؛ تا زمانی که در فضای بدی قرار میگیرند، چگونه خود را آرام کنند. فروتن همچنین بر بهبود وضعیت معیشت معلمان تاکید میکند و معتقد است که در کشورهای توسعه یافته، یکی از مشاغلی که رفاه کاملی دارند؛ معلمان هستند. معلمی که تا ظهر مدرسه است و پس آن به شغل دوم خود میپردازد، دیگر چه چیزی از این معلم باقی میماند؟