عادل جهانآرای
پیش از آنکه حسن روحانی منشور حقوق شهروندی را امضا کند، معلوم بود که مخالفان او که ادبیات و رفتار آنها حتی از حد مخالفت به معنای منتقد خارج شده و به نوعی بیشتر به ضدیت پهلو میزند تا انتقاد، حتما در این زمینه هم شمشیر را از رو خواهند بست. و اتفاقا در فردای روزی که روحانی در سالن اجلاس سران در باره کیفیت حقوق شهروندی سخنرانی کرد و متعاقب آن پیامکهایی با حروف انگلیسی به نام روحانی روی گوشیهای مردم خودنمایی کرد، فرصت خوبی به وجود آمد تا مخالفانش، وامصیبتا سر بدهند و حقوق شهروندی را به چالش بکشند.
شاید به نظر آنها این منشور 120مادهای نمیتواند حقوق شهروندان ایران را محقق کند. به همین دلیل موضوعهایی مثل حقوق نجومی را مستمسک قرار دادند و اساسا نیمنگاهی هم به مفاد این منشور نداشتند. روزنامههای مخالف روز بعد با طعنه و کنایه به پیشواز منشور شهروندی رفتند و با نوشتن کلمات یا جملاتی مانند «سهم ما، یک پیامک»، «پیامک منشوری»یا «بساط نورچشمیها را جمع کنید، حقوق شهروندی تامین میشود» بیش از آنکه بخواهند به حقوق شهروندی احترام بگذارند یا مدعی شوند که به این حقوق اعتقاد دارند، روحانی را آماج حملات خود قرار دادند.
آنها در سرمقالههایشان هم البته در این زمینه کم نگذاشتند. هر چه مشکلاتی را که از دولت قبل به دولت یازدهم به ارث رسید، نتیجه عملکرد دولت روحانی دانستند.
به نظر آنها بیکاری، رکود یا حتی طلاق و فساد نتیجه 3سال فعالیت دولت روحانی بود و بی آنکه نشانهای از انباشت مشکلات دولت دهم ارائه کنند، با فرافکنی و فرار به جلو، بار تمام مشکلات را روی دوش دولت یازدهم گذاشتند. مخالفان روحانی نگفتند که چه عواملی باعث رکود یا بیکاری شد. ننوشتند که دولتهای نهم و دهم در طول 8سال چه موانع مهمی را پیش پای دولت یازدهم گذاشتند که امروز هزاران عاقل هم نمیتوانند برای آن راهحلی بیابند. مخالفان ننوشتند که رفتار پوپولیستی در گذشته چه مصیبتی را برای دولت روحانی به ارمغان گذاشت که امروز منشور شهروندی را نوعی عمل پوپولیستی میدانند.
شاید یکی از دلایل عصبانیت اردوگاه مخالفان دولت تدبیر و امید این باشد که روحانی توانست بالاخره بعد از سه سال و نیم به وعدهاش عمل کند و این منشور را به عنوان یک اصل کاربردی به جامعه معرفی کند و خود به عنوان رئیس دولت، از کارگزارانش بخواهد که به مفاد آن احترام بگذارند و آن را عمل کنند. اگرچه شکی نیست که این منشور از نظر قانونی با مشکلاتی روبهروست و در عین حال برای اجرا شدن، باید به قانون تبدیل شود و مجلس هم بر آن صحه بگذارد، اما این اقدام روحانی که بخشی از وعدههای انتخاباتیاش بود، باید هم اردوگاه مخالفانش را به واکنش وامیداشت. چون اگر رئیس دولت یازدهم نتواند به وعدههایش عمل کند، چه بسا همان مخالفان که حتی به وعدههایش اعتقاد ندارند، این موضوع را به چالش بکشند و مدعی شوند که روحانی توان عمل به وعدههایش را ندارد.
اما یک موضوع دیگر که مخالفان روحانی را بیشتر عصبی کرده است، واکنش مثبت قاطبه مردم و خصوصا دانشجویان، زنان و مردان از گروههای مختلف جامعه از این منشور بود. مفاد منشور فضایی را تصویر میکند که اگر همانگونه که روحانی میخواهد اجرا شود، چه بسا بسیاری از مشکلات کشور کاهش یابد و فضایی از امید را ایجاد کند. حال روحانی یک راه دیگر هم پیش رو دارد و آن این است که خود میداند منشوری که روی کاغذ نوشته شده است، شاید خواندنش باعث آرامش شود، اما تا زمانی که مفاد آن به واقعیت تبدیل نشود، مثل خیلی از منشورهای خواندنی و لذتبخش دیگر که پیش از ایشان نوشته شدهاند به تاریخ بپیوندند. روحانی برای آنکه مخالفان خود را آچمز کند باید پشت اجرای آن محکم بایستد و همانگونه که خود گفت به وعدهاش عمل کند و تا آخر هم پای آنها بایستد.