شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۲۲۹۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۲
رضا پارسافر

 

هر از چند گاهي در سایتها و شبکه های اجتماعی مطالبي منتشر ميگردد كه براي نگارنده،  دوره پس از دولت دهم و اغاز بكار دولت يازدهم و گفتمان بعد از آن را تداعي ميكند كه در نهايت به اينجا رسيد كه متاسفانه ادبياتي ناهمگون  بر پايه بداخلاقي هاي كلامي و رفتاري چنان نهادينه شده است كه اخيرا در برخي موارد شاهد از بين رفتن واژگاني همچون ديانت و شرافت انساني شده ايم.

مطلب منتشر شده در تاريخ ٣٠ آذر تحت عنوان "مدیریت و مرز بین غرور و تواضع" در سايت خبري شوشان ؛ في الواقع يك تلنگر سنگين به ادبيات جاري در ميان نخبگان استان بوده كه نشانگر  به اضمحلال رفتن منش و رفتارهاي سياسي  است و درد سلاخي كردن واژگان به بهاي بروز عقده ها و حقارتها را با تمام وجود منتقل ميكند؛ هر چند بايد منتظر پرداخت هزينه هاي گزاف تري نيز در آینده با تداوم این شیوه نادرست باشيم.

در همین ابتدا لازم میدانم برای روشن شدن تکلیف مخاطبینم ، عرض کنم که بنده ادعايي به داشتن قلمي وزين ندارم و اصولا واژگانم را در هاله اي از ابهام بكار نميبرم ،  بهمين دليل صراحت در كلام و سادگي نوشتار را به كلامي پر ابهام و قلمي مملو از كنايه ترجيح ميدهم. اين مطلب را عنوان نمودم كه دو مسئله را روشن كنم، اول اينكه نه در جايگاه قدرت بوده ام و از دستش داده ام و نه قرار است كه در مسندي بنشينم. اين بدان معناست كه نه كبر و غرور بنده را وادار به نوشتن نموده و نه عقده حقارت منصب از دست رفته ...آنان كه بنده حقير را مي شناسند ميدانند كه هرگز طالب مناصب دولتي نبوده ام و دوم اينكه اگر دست به قلم بردم به دليل آن بوده كه با خواندن مطلب یاد شده، آن را در جهت نهادينه نمودن بداخلاقي درفضاي عوام و خواص استان دیدم و لازم است هر كس و با هر تواني با اين رويه ناسالم مقابله كرده و در جهت ايجاد همان امنيت رواني كه در مطلب موصوف بدان تأکید شده بود ولي فی الواقع خلاف آن را به مخاطبين خود القا نمود، تلاش شود.

نگارنده متن نگارش شده که بی شک مسير پرمرارت و سختي را براي رسيدن به منصب و قدرت طي نموده اند و اهل كنكاش و جستجوي حقانيت مي باشند، قطعا مي دانند كه " كبر عامل اصلي دشمني با خداست" . در اين باب ، نویسنده محترم را ارجاع ميدهم به آيه شريفه ٥٦ سوره غافر كه در تفسير آن  ، به صراحت فرموده شده كه "... عاملي كه ايشان را وادار به جدال ميكند، نه حس جستجوي از حق است و نه شك در حقانيت آيات ماست تا بخواهند  با مجادله حق را روشن كنند... بلكه تنها عامل جدالشان آن كبريست كه در سينه دارند..."  و درنهايت اين آيه شريفه مي فرمايد" آنها هرگز به منظور خود نخواهند رسيد..."

استاد بزرگوار كه در نوشته خود كه قطعا بدان ايمان دارند، كسب تجربه و دستيابي به منصب مديريت و قدرت  را در طي نمودن مراحل سخت و مرارتهاي فراوان عنوان کرده و بي شك خود را آزموده چنين راهي فرض نموده اند، آيا از چنين شخص آزموده و با تجربه اي انتظار ميرود تنها به دليل به چالش كشيدن يكسويه ، اين چنين " خرد" ، " غيرت"، انسانيت"، و " اصالت " را به سلاخي بكشاند!؟؟ نویسنده گرامی که صاحب ادبیات مختص به خود هستند ، با كدام عيارسنج وظرفيت سنجي  جامعه پيرامون خود را به بي خردي ، بي اصالتي و حقارت متهم نموده اند!!! گفتم جامعه، بدليل آنكه نوشته مذکور سراسر ابهام در طيف مخاطب خود داشته و جمع را بيشتر به فرد ترجيح داده اند و البته متاسفانه شايد بتوان گفت آنقدر شجاعت در قلم شان نبود كه صراحتا طيف مخاطب خود را مشخص كنند.

در مقابل واژه خردمندانه وسيستم خردمندانه اي كه در نوشتار مذکور یاد شد ، نتيجه مديريت خردمندانه ایشان در استان و در دوران مسئوليت شان چه بود!؟ انتخاب نخبه ها يا مديران كارآمد؟، كدام يك!؟... يا شايد طرحهاي توسعه اي عظيمي كه با كنار رفتن ایشان ، نافرجام ماندند؟!

آيا نشان تواضع نویسنده محترم، همان ادبيات كلامي و سلوك رفتاري در مواجه به بركناري ، بازنشستگي و ..... شان بود؟! اصالت در رفتار و كلام ایشان همان واژگان و جملاتي بود كه در آيين توديع و معارفه  عالي ترين مقام استاني  نثار جمع حاضر شد و شأن جايگاه استاندار را تا بذله گويي و به سخره گرفتن شخصيت افراد پايين آورد!؟! عجبا كه نتيجه مرارت ها و سختي هاي افرادي چون نویسنده محترم در مسير رسيدن به جايگاههاي مديريتي ، اينچنين بداخلاقي ها و اشاعه چنين رفتارهاي به دور از اعتقاد بوده است!.

آيا فكر نمي كنيم كه سالها مديريت و مرارت و سختی ،با چنين ادبياتي دچار آنچنان تزلزلي شده كه به جاي دست به قلم بردن براي رفع تبعيض ها،  اشاعه فرهنگ مطالبه گري، روشنگري در جهت افزايش بهره وري از دانش نخبگان استان در راستاي توسعه و اباداني و .... قلم مان بوي كبر ، انتقام و تخريب بگیرد!؟

نویسنده مطلب "مدیریت و مرز بین غرور و تواضع" که مردي آزموده و تفتيده در مسير رشد مديريتي بوده اند، و مرز باريك بين غرور و تواضع را درك كرده اند، خود را در كدامين سو فرض نموده اند؟ در سمت غرور يا در سوي تواضع؟ اگر در سمت تواضع اند ( که البته این مطلب را بارها نیز در همه محافل عنوان نموده اند) و خود را صاحب اصالت، اعتقاد و تربيت ميدانند، پس مي بايست رنگ و بوي قلم شان را تغيير دهند چرا كه آنچه نگاشته اند، نشاني از چنين واژگاني ندارد كه هيچ؛ بوي كبر و غرور از آنان به شدت به مشام مي آيد.

 چرا تصور ميكنيم مردم استان آنچنان بي خرد شده اند كه نتوانند درك كنند كه یک مدیر ارشد آنهم با گستره اختیارات فراوان، با فرصتي حدود ٢.٥ سال حتي يك طرح توسعه اي را در جلسات با مشاوران و معاونين خبره شان ( که حاصل همان سیستم خردمندانه و مدیریت مهندسی شده مورد ادعای ایشان بوده )به تصويب نرساندند چه برسد به اجراي آن!! چگونه تصور شده كه خرد ديگران شايد درك كرده باشد كه انتخاب هاي سیستم خردمندانه نویسنده محترم فعلی و عالی ترین مقام اجرایی استان در گذشته ، بر چه اساسي بوده است!؟ به راستی حب و بغض تا به کجا ؟ شعور مخاطبین را تا چه سطحی فرض کرده ایم ؟! با پرداخت چقدر هزینه دیگر باید درک کنیم که مردم ما با خرد هستند  و مرز خرد و بی خردی را دریافته اند... همین مردم استان خوزستانی که سالها با غرور تمام پاسداشت کیان خود بوده اند و در حال حاضر نیز علیرغم همه چالش ها و کمبودهای زیاد  ، متواضعانه در کنار دولت و نظام خود ایستاده اند ، اینان ، مرز بین غرور و تواضع را به درستی تشخیص داده اند .

همه بايد بدانيم كه بر پايه خرد و ريشه هاي اصالت و اعتقاد و فارغ از هر گونه كبر و تعصبات كوركورانه بايدبه مسند قدرت و مديريت بنگريم ؛ آباداني و توسعه استان خوزستان در گرو همبستگي تجربه  و خرد نخبگان و اصالت و اعتقادجوانان همين استان است نه اينكه باعطش به قدرت ، استان را فداي عقده ها و حقارت هاي روزمره گي مناصب و كرسي هاي قدرت كنيم.



برچسب ها: رضا پارسافر
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۴:۵۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۱
comment
0
0
comment قلم زیبایی دارید اقای پارسافر
از اینکه دغدغه اخلاق و فرهنگ جامعه را داریدکه این روزهابسیارکمرنگ شده، بعنوان یک هم استانی بسیار خوشحالم
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار