شوشان | حجت الاسلام امین بهرامی (شریعت شوشتری):
کشور پهناور ایران اسلامی ورزشکاران زیادی را در طول سنوات مختلف به خود دیده است. شیرمردانی که در میادین مختلف ورزشی حاضر شده و افتخارات بی بدیلی را برای کشورمان رقم زده اند. نکته سوال بر انگیز این است که در بین این همه قهرمان چرا چهره جهان پهلوان غلامرضا تختی در قاب سینه و قلب مردم ما ماندگار شد؟
قهرمانان زیادی آمده و رفته اند ولی نسل جدید نام آن ها را نشنیده و نه تصویری از آن ها دیده اند، اما از جوانانی که در دوران تختی نبوده اند و او را ندیده اند وقتی نام آن مرد بزرگ را می پرسیم از وی به نیکی یاد کرده و او را اسوه قهرمانی و مردانگی می دانند، اگر چه نسبت به خیلی از ابعاد زندگی آن مرحوم بی اطلاع هستند، ولی حداقل نام وی، ایمان او به خدا و جوانمردی وی را از گذشتگان خود شنیده اند. در هفدهم دی ماه سالگرد عروج پوریای ولی ایران، جهان پهلوان غلامرضا تختی بر آن شدیم تا به گوشه ای از خصوصیات قهرمان جامع ایران اسلامی بپردازیم.
یکی از مهمترین ابعاد شخصیت تختی، حس نوع دوستی او بود. نکته ای که علاوه بر اینکه در دین ما به مردم داری و نوع دوستی توجه شده و از خصوصیات پیامبر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) می باشد، فطرت انسانی هر فردی نیز این خصوصیت را تائيد می کند. شخصیتی در بین مردم محبوب است که شهرت او را از مردم متمایز نکرده و تافته جدا بافته ای از جامعه نکند و مرحوم تختی اینگونه بود.
او درد خدمت به مردم داشت و نه تنها یک ورزشکار با اخلاق در میادین مختلف جهانی بود، بلکه روح خود را به خوبی در آموزه های دینی پرورش داده بود، لذا نه تنها محبوب ایرانیان بلکه محبوب سایر رقبای خود شده بود. در سال ۱۳۴۱وقتی که در منطقه بوین زهرا زلزله ۷/۲ در مقیاس ریشتر آمد و جان بیش از ۲۰ هزار نفر از هموطنان ما گرفته شد، از طرف رژیم منحوس پهلوی چادرهای زیادی برای کمک به زلزله زدگان در شهر های مختلف برپا شده بود ولی بخاطر نفرت مردم از دستگاه حاکم و بی اعتمادی اجتماعی که نسبت به رژیم شاه بوجود آمده بود کسی برای کمک به مردم زلزله زده بواسطه رژیم طاغوت عکس العملی نشان نداد. وقتی تختی این وضعیت را مشاهده کرد خود به خیابان ها می آمد و با بلندگوی دستی از مردم خپاست با به زلزله زدگانی که خسارت های بسیار زیادی دیده اند کمک کنند. بخاطر وجاهت عمومی که جهان پهلوان تختی داشت،خیلی از مردم کمکهای نقدی و غیرنقدی خود را به وی دادند که مجموعاً ۲۸۰ هزار تومان پول نقدی و کمک های چشمگیر غیر نقدی توسط مردم و به همت قهرمان بزرگ ایران به مردم زلزله زده بویین زهرا داده شد و پهلوان تختی با آن مبلغ اهدایی از جانب مردم خانه هایی را ساخت و تجهیز کرد و به مردم زلزله داد و کمک های غیر نقدی هم با مدیریتی تحسین بر انگیز به زلزله زدگان تقدیم کرد.
عده ای دلیل قتل وی را مقبولیت تختی در بین مردم آنهم در جریان زلزله بویین زهرا می دانند که شاه از این وجاهت احساس خطر کردو تصور کردند ممکن است او از اقبال عمومی خود استفاده کرده و مردم را علیه دستگاه ظالم پهلوی تحریک کند،لذا اورا به شکل مرموزانه به قتل رساندند.
آن پهلوان نام آور ذوب در اهل بیت (علیهم السلام) بود. وی قبل از رفت و پس از بازگشت از هر مسابقه ای که بنا بود در خارج کشور برگزار شود به زیارت حضرت ثامن الححج علی بن موسی الرضا (علیه السلام) می رفت و بارها اعلام کرده بود که من غلام امام رضا (علیه السلام) هستم. وی خود را نوکر امام حسین (علیه السلام) می دانست و کربلا را محل تسکین تألمات خود میدانست. وقتی که درمسابقات سال (۱۹۵۴) در توکیو شکست خورد رهسپار کربلا شد تا غم شکست را فراموش کند.
او در این سفر معنوی شبها با خلوت کردن با خدای خویش با خدای خود در حرم سیدالشهدا (علیه السلام) و حرم حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) به عبادت مشغول بود و زیارت نامه ها را با صدایی زیبا برای همراهان می خواند و آن ها را صبح زود برای نماز اول وقت بیدار می نمود. عشق به عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (علیهاالسلام) در وجودش موج می زد و همین امر باعث شد او پس از سفر به کربلا عازم سوریه شد و پس از آن به لبنان رفت. خدا محوری در زندگی تختی موج میزد و همیشه قرآن جیبی به همراه داشت و ارتباط وی با خدای متعال لحظه ای قطع نشد و از یاد خدا غافل نبود.
اما زندگی جهان پهلوان تختی به این موضوعات خلاصه نمی شود. او درمکتب مولایش امیرالمؤمنین حضرت علی بن أبی طالب (علیه السلام) پرورش یافته ،زیرا هم برعقیده خویش راسخ بود و هم علاوه برجسم خود روح خویش را در مکتب روح افزای آنحضرت واهل بیت (علیهم السلام) تربیت کرده بود. تواضع، مردم داری، خدمت به آحاد جامعه، ادب نسبت به والدین به خصوص مادر، همنشینی با افتادگان، غرق عنوان های و مدالها نشدن، انقلابی بودن و عشق به میهن اسلامی، ازخصوصیات جهان پهلوان تختی این اسطوره رادمردی ایران زمین بود. آن مرحوم علاوه براینکه یک قهرمان ورزشی بود، یک اسطوره سیاسی در میادین استکبارستیزی آن هم در دوران سکوت و اختناق ایران بود. آن مرحوم چشم دیدن شاه ملعون را نداشت و این ابراز انزجار ربطی به دوران شهرت تختی ندارد، بلکه از همان دوران کودکی خانواده تختی جزء زخم خوردگان در ماجرای اصلاحات ارضی بودند و رژیم گذشته تمام اموال و دارایی های پدری جهان پهلوان تختی را همانند هزاران ایرانی دیگر بالا کشیده بودند. تختی بر خلاف اکثر ورزشکاران هم دوره اش دارای دیدگاه سیاسی محکمی بود.وی در دورانی که ابوذر زمان حضرت آیت الله طالقانی (ره) و برخی از اعضای خانواده اش درزندان ساواک به سر می بردند، او به منزل ایشان رفت و آمد داشت و مشکلات مادی آنها را برطرف میکرد. او در نهایت شجاعت با حضرت آیت الله طالقانی (ره) عکس یادگاری می اندازد و از انتشارآن عکس هیچ ابایی ندارد و آن فقیه عالیقدر و مفسر بزرگ قرآن کریم یک جلد قرآن به آن مرحوم هدیه میدهد. تختی از افکار کمونیستی حزب توده اطلاع داشت و برای مبارزه با آن حزب به عضویت جبهه ملی درآمد و امور ورزشکاران این جبهه را برعهده گرفت. او با دعوت از کشتی گیران مطرح مثل:منصور رحیمی ها، حسین عرب، مرتضی تاجیک و....جلوی فعالیت های حزب توده قد علم کرد. از اواخر دهه سی بود که شاه بطور علنی مقابل همه مخالفان از جمله جبهه ملی ایستاد و از همانجا بود که گرفتاریهای جهان پهلوان تختی روز به روز بیشتر می شد.
اوج پهلوانی پوریای ولی ایران مربوط به سالهای ۱۳۳۵تا۱۳۳۷بود. وی در اسفندماه سال ۳۷باغلبه بر مرحوم حسین نوری به مقام پهلوان پهلوانان ایران دست یافت و بنا بود بازو بند ،مدال طلا وهدیه خود را از دست شاه بگیرد،اما نکته جالب این بود درروزی که بناشد شاه این مدال طلای تختی را به گردن او بیندازد،آن انسان غیور و آزاده همانند دیگر ورزشکاران آن زمان نه مقابل شاه خم شد ونه دست وی را بوسید و محمدرضاپهلوی مجبور شد دستش را بیش از حد معمول بالاببردو مدال تختی را به گردن وی بیندازد.
مهدی زاده یکی از رفقای صمیمی پهلوان تختی بود وی درباره آن روزی که بنا بود تختی هدیه خود را از شاه بگیرد میگوید:درآن لحظه تختی با لحنی آرام به من گفت:لابد توقع داردکه من دولا شوم ودستش را ببوسم.همین ابراز انزجارهای پی درپی تختی دردوران سکوت واختناق حکومت پهلوی دست به دست هم می دهدتانظریه شهادت جهان پهلوان تختی به صورت مرموزانه به دست ساواک درهتل آتلانتیک که درنزدیکی ساواک بود تائيدشود.آری!آنچه که تختی را تختی کرد مدالهای اول به تنهایی نبود،تختی پهلوانی بود که نام پرآوازه اش نه تنهابعنوان یک قهرمان ورزشی،اخلاقی،اجتماعی،دینی،فرهنگی،بلکه درعالم سیاست و استکبارستیزی نیزقهرمان دوران خود بودو از دیگر رقبای خود دراین زمینه پیشی گرفته بود همچنانی که درسایر زمینه های انسانی پیشی گرفته بود.بصیرتی که تختی داشت درکمتر ورزشکاری دیده میشود.
حضرت امام خمینی(ره)درمورداخلاق سیاسی ورزشکاران فرمودند:(یک وقت است که ورزشکاری وتعلیم وتربیت درخدمت طاغوت است که این جزخسران برای یک کشور چیزی به بارنمی آورد.ولی این دوقوه ونیروی بزرگ درخدمت خداست،آن وقت ایمان درآنهاتقویت شده وبرای پیشبرد مقاصد اسلامی نیروی عظیمی پیدا میشود که هیچ نیرویی نمیتواند جلویش رابگیرد.(۱)و تختی بزرگ پهلوانی بود که تمام قدرت خدا درجهت خدمت وخوشنودی خلق خدا و ایستادگی درمقابل خودکامگی و استکبار و استبداد در کشورمان به کارگرفت. مجموع فضائل ومكارم اخلاقی باعث شدکه تختی فاتح قلوب مردم ما ودیگر رقبایش درسرتاسردنیاشد.جهان پهلوان غلامرضا تختی الگویی نیکو برای تمامی ورزشکاران وسایرمردم کشورمان خصوصا نسل جوان که گرفتارالگوهای غربی شده اند میباشد وامیدواریم روزی میادین ورزشی خصوصا ورزش سنتی زورخانه ای که محل تربیت تختی بوده ودرگوردآن زورخانه هاندای توسل به مولا علی(علیه السلام)به گوش میرسد رونق مجددگرفته و جوانان از نشستن ها بی فایده ای که گرفتارآن هستند درکنارحضور درمساجد ومجالس مذهبی درزورخانه هانیزحضور پیدا کنندو بااخلاق اسلامی روح وجسم وتفکرخودراپرورش دهند همچنانی که جهان پهلوان تختی این چنین کردوبرای همیشه تاریخ ازاوبه نیکی یاد می کنند.این شعر را که از قدیم به یادگار زیر تصاویر مرحوم تختی نوشته بود را تقدیم آن مرد بزرگ می کنیم:
(جهان پهلوان تختی نامدار،،،که بود از برای وطن افتخار،،،به اخلاق نیک و به رفتارنیک،،،نبیند چو تختی دگر روزگار)۱۷دی ماه سالگرد عروج اسوه همیشه جاوید پهلوانی،جوانمردی،دیانت و اسطوره اخلاق و سیاست مرحوم جهان پهلوان غلامرضا تختی گرامی باد.
پاورقی(۱:صحیفه نور، ج۹،ص۲۶۷)