زينب پارسا فخر
وظیفه ذاتی یک شهروند در جوامع مختلف، نگرش صحیح به فرهنگ و فرهنگ سازی است، فرهنگ در قبال آموزش صحیح قانون در محیط زندگی حاصل میشود، بارها پیش آمده از برخی رفتارهای ضد فرهنگی اعم از عبور از چراغ قرمز، پرتاب زباله در کف خیابان ، و...آزرده شدیم و آن را ناشی از نبود فرهنگ صحیح در فرد یا جامعه میدانیم، چرا گاها این موارد در جامعه "ما"پیدا میشود، که برخی از افراد بر سر کوچکترین موارد فرهنگی زندگی خویش، دچار سردرگمی و آشفتگی هستند و هنوز نتوانستند بر سر پایه ها و موارد اساسی فرهنگ به توافق با خود برسند.
نگاه عام به مقوله فرهنگ، من و شما و دیگران ندارد و همه مکلف به رعایت و اجرایی کردن فرهنگ در جامعه هستیم، قابلیت فرهنگ برای رشد یک جامعه اگر بخوبی در رشد و توسعه قرار نگیرد، انتظار ترقی و پیشرفت نباید داشته باشیم، زیر بنای توسعه کشورهای توسعه یافته، تمرین و آموزش فرهنگی و کارکرد آگاهی در جامعه است، نمیتوان بدون در نظر گرفتن فرهنگ از اقتصاد متعالی و رو به رشد سخن گفت، زیرا قابلیت کارکردی خود را نمیتواند داشته باشد، مادامیکه اصل آموزش فرهنگی در رسانه های عمومی، محوریت قرار نگیرند، زمانیکه در آموزش و پرورش، به آموزش شهروندی و حقوق فرهنگی افراد نگاه تخصصی و ویژه صورت نگیرد در آینده ضمانتی برای رشد و توسعه همه جانبه میسر نمیشود، قاعدتا نظام های ضابطه مند و قانون مدار، حلقه های پیشرفت را بخوبی شناسایی کردند و اعتقاد بر این دارند که آموزش و آگاهی از دوران طفولیت تا نوجوانی و جوانی، تاثیر بسزایی در افراد جامعه و اجتماع خواهد داشت.
"ما" و "دیگران" همگی نقش ساز و محوریت جامعه خود هستیم، همه افراد جامعه به تناسب مسولیت اجتماعی خویش در جامعه وظایفی بر عهده دارند که برای زیستن و همزیستی، اگر فرد یا افرادی در گروهای اجتماعی مختلف، به بیراهه و مرتکب سهل انگاری شد، حلقه های رشد و ترقی از هم جدا میشوند و هر فرد و گروهی داعیه دار فراقانونی و عدم پاسخگویی به قوانین جامعه میشود، ما نیاز داریم به جامعه خود با محوریت شهروند مداری و فرهنگ محوری نگاه کنیم و برای رشد جامعه هر چه در توان داریم به ظهور تبدیل کنیم.