شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۳۸۸۹
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۴۶
نوشتاری از کیکاوس دشتگلی پور عضو مجمع اصلاح طلبان دوم خرداد خوزستان/ در طول هشت سال دولت احمدی نژاد روند توسعه احزاب اصلاح طلب متوقف شده بود/ دولت یازدهم در دستیابی به خواسته های اصلاح طلبان موفق عمل نکرد
تفکر حاکم بر جریان سیاسی کشور و به تبع آن در استان خوزستان به کند کردن روند توسعه سیاسی بی میل نبوده است.
شوشان/ کیکاوس دشتگلی پور 
عضو مجمع اصلاح طلبان دوم خرداد خوزستان

جامعه ایران را نه می توان دارای جامعه مدنی قوی دانست که در آن احزاب و تشکل‌ها به صورت کامل شکل گرفته اند و نه می‌توان آن را فاقد هرگونه سازماندهی اجتماعی نهادینه دانست. جامعه ایران، جامعه‌ايست که در حال گذار از جامعه ضعیف فاقد نهادهای سیاسی به جامعه‌ای قوام یافته است.  پس از گذشت نزدیک به چهل سال از گذشت انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با رهبری امام راحل و مردم سرخورده از بند منوپلی یا تک صدایی درون کشور و همچنین نزدیک به بیست سال از رویداد خجسته دوم خرداد 1376 ، احزاب کشور آنگونه که بایسته است رشد چندانی حاصل نکرده اند. 

استان خوزستان نیز به تبعیت از کشور، مطالبات سیاسیون را اغناء نکرده است. در این مقال با نگاهی کارشناسی شده حاصل تجربه بیش از بیست سال فعالیت سیاسی درون استان و موانع پیش روی اعتلای احزاب را برای تنویر اذهان عمومی ذکر خواهم کرد.

 حرکت سیاسی احزاب اصلاح طلب استان خوزستان به مانند سایر احزاب کشور در طول این بیست سال با یک حرکت کند و در سایه حرکت در پایتخت بوده است از اینرو تفاوت چندانی نداشته است. چرا که کلیه خط مشی احزاب به صورت متمرکز در کشور از مرکز حزب  و آن هم در مرکز کشور تعیین و تنبیین می شود و لذا خارج از چارچوب اعلام شده، در استان ها عمل نمی کنند . بنابراین با یک سیستم منعقد و بسته روبرو هستیم که مجال ابتکار عمل را از استان ها گرفته است.

 البته فعالیت احزاب در استان ها از لحاظ شدت و صنف فعالیت ها متفاوت است و این بستگی به موقعیت اقتصادی، سیاسی و یا به عبارتی بستگی به جغرافیای سیاسی هر استان دارد و استان خوزستان متفاوت تر از دیگر استان هاست و از شدت فعالیت بیشتری بهره مند است. 

عوامل مختلفی در این موضوع برای استان خوزستان دخیل هستند. البته در طول این بیست سال نوسانات مختلف سیاسی با تغییر دولت ها منصه ظهور رسید. با اتفاقات و محدودیت هایی که در دولتین نهم و دهم به وجود آمد و فعالیت احزاب عمدتا کند و یا راکد در کل کشور رها شد. این موضوع شامل خوزستان نیز شد .یعنی در طول هشت سال دولت احمدی نژاد روند توسعه احزاب اصلاح طلب در کشور و خوزستان متوقف شده بود و نقد سیاسی از سوی اصلاح طلبان انجام نمی شد. روند توسعه سیاسی کاملا متوقف شده بود و این خسارت های زیادی به کشور از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وارد کرد. همانطور که در صدر نیز بدان اشاره شد موانع اصلی موجود بر سر راه توسعه سیاسی احزاب در استان و کشور مشابه هستند. برای مثال می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

- تفکر حاکم بر جریان سیاسی کشور و به تبع آن در استان خوزستان به کند کردن روند توسعه سیاسی بی میل نبوده است.

- عدم اعتقاد صاحبان قدرت در کشور به وجود احزاب

- تقویت جریانات قوی در مقابل جریانات سیاسی و دامن زدن به آنها برای کند کردن فعالیت های سیاسی احزاب در استانها به ویژه در خوزستان

- وجود ریشه تفکر قومی در بین نیروهای تاثیر گذار در چرخه اجراییات سیاسی و احزاب به ویژه در جریان اصلاح طلبی

- فعالیت فصلی احزاب در کشور و فعال شدن آنها در انتخابات ها به عبارتی شدت فعالیت احزاب در کل کشور همراه با انتخابات به اوج می رسد و پس از آن به جالت راکد قبل برمی گردد.

-فقدان فرهنگ تحزب درون جامعه؛ از ابتدا تا کنون همواره تشکیل احزاب توسط سران حاکمیت صورت گرفته است بنابراین در مواقع خاص قطع ارتباط ایشان با حزب باعث از هم پاشیدگی حزب شده است در صورتی که بایستی این روند از پایین به بالا صورت پذیرد.

موارد بالا تنهای بخشی از مشکلات پیش روی توسعه سیاسی احزاب کشور و استان خوزستان هستند. هر چند موارد کارکردی گفته شده به صورت تمام و کمال مشکلات سر راه احزاب را تبیین ننموده است اما هر یک از موارد خود به تنهایی می توانند سیستم تقریبا نوپای احزاب در کشور را با اختلالات جدی مواجه نماید.  

اگر ذهن خوانندگان  گرامی یارای دهد دقیقا یکی از مطالبات بر حق اصلاح طلبان کشور نیز از دولت تدبیر و امید توجه ویژه به مسایل بالا بود. متاسفانه آنگونه که انتظار می رقت دولت یازدهم در دستیابی به خواسته های اصلاح طلبان موفق عمل نکرد و دلیل آن را توجه بیش از اندازه به سیاسیت خارجی می دانم. امید است پس از پیروزی مجدد دولت روحانی در دوازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری این مطالبات از سر گیری شود. 

اگرچه جامعه مدنی ایران زخم های بسیاری را بر تن خود دیده است اما دولت دکتر روحانی می تواند فضای تنفسی باشد برای ترمیم این زخم ها و سترگ كردن درخت مشارکت سیاسی, در صورتیکه این فرصت از دست برود نتیجه انتخابات های آتی باز هم بر پایه تعلیق ناشی از مشارکت و یا عدم مشارکت اعضای جامعه بنا خواهد شد. حاصل تعلیق های این چنینی را در گذشته مشاهده كرديم. مشاهداتی که حاکی از آن است که حداقل در گذشته پوپولیسم از هر گفتمان دیگری تواناییش در ایجاد موج سیاسی و برانگیختن جامعه بیشتر بوده است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار