شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۴۱۷۲
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۹
سیدزین العابدین موسوی

در کشور ما، حکمرانی به صورت تام در ید دولت نیست، بلکه در کنار دولت، قوای دیگر هم، با توجه به اصل تفکیک قوا راسا حکمرانی می‌کنند و قاعدتا مسئول عملکرد خویش هستند. در کنار قوا البته، برخی نهادها هم که قدرت‌شان بر گرفته از نهادهای بالادست‌تر است، وجود دارند که اینها هم باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.

یکی از این نهادها، نهاد عمومی شهرداری است که نهاد بالا دستی آن شورای شهر تعریف شده و قدرتش از مردم است و دولت و سایر قوای مملکتی در چند و چون وظایف این نهاد، تقریبا اختیار و وظیفه‌ای جز برخی نظارت‌ها ندارند. حکمرانی خوب همان‌ گونه که در قوا معنا و مفهوم خود را دارد در نهادهای این‌چنینی هم معنا پیدا می‌کند و این‌جاست که انتظار جامعه،انجام مطلوب وظایف این حکمرانان بخشی است. حکمرانی خوب نتیجه عملکرد حکمران خوب است.

شهرداری کلان‌شهر تهران یک نهاد عمومی است که صفر تا صد عملکرد آن مربوط به حکمران آن یعنی شهردار است. اوست که در مقابل نهاد مافوق خود یعنی شورای شهر نظارت، کنترل، سئوال و استیضاح، ابقا و یا عزل می‌شود. اجرای قوانین و مقررات شهرداری در تهران نیازمند اعتماد به حکمرانی است که علاوه بر تعهد بالا، مدیری توانمند، متخصص، فراجناحی، کاردان، مدبر، دلسوز آشنا به حقوق شهروندی و اصناف، برنامه‌ریز و باهوش بسیار بالا باشد. اشغال این پست که با وظایف تقریبا یک قوه برابری می‌کند بدون در نظر گرفتن این عوامل پیامدهای جبران‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت، چون قدرت حاکم بر مجموعه شهرداری کاملا در اختیار فردی به‌نام شهردار است. او می‌تواند با این داشته‌ها حکمرانی خوب و بدون آنها حکمرانی بد باشد.

در نقد عملکردشهردار(حکمران) فعلی کلان‌شهر پایتخت باید گفت آنچه در طی دوران حاکمیت ایشان در شهرداری تهران می‌گذرد، اتفاقات عجیب و غریبی است که، یا ایشان بر کنترل آنها اشراف ندارد یا اینکه باور ندارد که گاهی فجایع رخ داده شده منسوب به عملکرد ایشان باشد. در هرصورت آنچه اتفاق افتاده را نمی‌توان به نهادی غیر از شهرداری نسبت داد.

اتفاقاتی که جز مردم ایران به واسطه گستردگی اتفاقات، و شهروندان تهرانی به‌دلیل سکونت در این گستره که به تعبیری ولی‌نعمتان آقای شهردارند، در حال تحمل کردن آنها هستند! اتفاقاتی که علاوه بر ایراد خسارت‌های شخصی، احساسات ملت را نیز جریحه‌دار کرده است.

 وقتی در ساخت وسازها و بلند‌مرتبه‌سازی‌ها، تعادلی وجود نداشته باشد، وقتی تراکم غیر مجاز بنا بر تعریف شهرسازی مدرن و تراکم مجاز صرفا نامه‌ای و بدون اصول شهرسازی جریان داشته باشد، وقتی سیاست های نامطلوب ترافیکی گاهی آدم‌ها را به کام مرگ بکشاند، وقتی دور برگردان‌ها، قاتل جان شهروندان شود، وقتی به بافت فرسوده توجه تاثیرگذاری نشود، وقتی فضای تجاری و مسکونی و اداری بی‌حدو حصر خارج از آیین‌نامه‌ها باشد، وقتی بی‌تناسبی در فاضلاب و برق و آب و مخابرات و اینترنت و ده‌ها تاسیسات دیگر در آن بخش که به وظایف شهرداری مرتبط است، متولی خاص و پاسخگو نداشته باشد و شهروندان بین این چند نهاد مسئول سرگردان باشند، وقتی شهردار تمام قد فردی سیاسی، نظامی، اقتصادی و.... باشد، حکمران، چه پاسخ مناسبی می‌تواند به فجایع پیش آمده بدهد.

ایده حکمرانی خوب تقریبا در دهه1980 در دنیا به وقوع پیوسته است که پرداختن به علل و عوامل این ایده وقت مناسبی را می‌طلبد و البته تقریبا جای بررسی آن در اینجا وجود ندارد، اما به هرحال حکمرانی خوب علاوه بر دولت و قوای حاکمیتی از نهادهای تصدی‌گر نیز قابل انتظار است.

 مطلوبیت در حکمرانی انتظار مشروع گروه‌های هدف است. در اینجا مردم هدف اصلی هستند که چشم‌شان خواه ناخواه به عملکرد مطلوب شهردار دوخته شده است.

حکمرانی خوب شاخص‌هایی دارد که اگر وجود داشته باشند، حکمرانی مطلوب و اگر وجود نداشته باشند بدون هرگونه تعارف حکمرانی بد اتفاق می‌افتد. شاخص‌هایی چون کارآمدی، مسئولیت‌پذیری، حکومت قانون، شفافیت، پاسخگویی، نظارت و کنترل و چندین شاخص دیگر. باید دانست که در کارآمدی است که حکمران می‌تواند به موقع اقدام کند.

 تیزهوشی، تناسب عمل، به موقع عمل کردن، با قدرت عمل کردن و تحت تاثیر جریانات قرار نگرفتن در عملی که لازم است انجام شود و به مصلحت جامعه است، در عنصر کارآمدی نهفته است. 

در مسئولیت‌پذیری است که یک مدیر خوب هیچ‌گاه نقصان کار خود را به گردن دیگران نمی‌اندازد و در صورت ناتوان بودن به پذیرش مسئولیت فورا استعفا می‌دهد.

 در حکومت قانون است که حکمران، تذکرات و مصوبات و اخطارهای نهاد بالادستی خود را جدی می‌گیرد و آنها را موبه‌مو اجرا می‌کند، تا در صورت بروز فاجعه‌ای این امر منتسب به عملکرد او نباشد.

در شفافیت است که او با مردم و شهروندان که ولی‌نعمتان او هستند، بدون پرده سخن می‌گوید و آمار و اطلاعات راستین را به مردم گزارش میکند و ضعف‌ها و قوت‌های خود و دستگاه تحت امرش را تبیین می‌کند.

در پاسخگویی است که مسئولیت امر را به جان می‌خرد و از مردم عذرخواهی می‌کند و به شعور مخاطبانش احترام می‌گذارد.

 در کنترل فساد است که او در مقابل فساد سیستماتیک درون تشکیلاتی و برون تشکیلاتی مقاومت می‌کند و در صورت لزوم بین مردم دست به افشاگری می‌زند. شهردار تهران، حکمرانی است که تمام املاک عمومی، پروژه‌های شهری، معاملات بزرگ و متوسط و کوچک را در اختیار دارد. تمام قراردادها و کمیسیون معاملات زیر نظر مستقیم او قرار دارند.

او بدون دخالت دولت و به موجب قدرتی که مردم به صورت غیر مستقیم به او اعطا کرده‌اند راهبری می‌کند. اگر چنین کسی حکمران خوبی نباشد، فساد در سیستم او لانه می‌کند و آن چیزی پیش می‌آید که نباید پیش می‌آمد.

در عدالت و انصاف است که هر چیز منظم سر جای خودش قرار دارد و جریان امور اسیر اما واگرهای سیاسی نیست و در نظارت و کنترل است که همه شاخص‌های پیش گفته، اگر حکمران بخواهد، به منصه ظهور می‌رسد.

 حال اگر ناکارآمدی و بی‌مسئولیتی و بی‌نظمی و عدم شفافیت و عدم پاسخگویی و بی‌ انصافی و عدم نظارت و کنترل صحیح به‌ جای آن شاخص‌های مطلوب بنشیند، چه اتفاقاتی می‌افتد؟ به نظر می‌رسد هوای فاسد هر روز بد تهران، آن‌هم در یک جغرافیای کوچک قابل چاره‌اندیشی، کارتن‌خواب در تیراژ بالا، گورخوابی، پارک‌خوابی، بی‌خوابی، استفاده اشخاص خاص از دارایی‌های عمومی مردم، ترافیک بی‌حدوحصر و بالاتر از همه سقوط پاساژ پلاسکو، ناشی از حکمرانی نامطلوب باشد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار