علیرضا نجفی
بحران ریزگردها سالهاست که علاوه بر مشکلات اساسی و زیر ساختی و عقب ماندگیهای تاریخی استان زرخیز خوزستان و همچنین مشکلات جنگ هشت ساله و سازندگی نصفه نیمه و حتی کمتر ،نفس خوزستانیها را به شماره انداخته است و تقریبا هر کسی که بتواند علی رغم تعلقات قلبی به این خاک مهربان هجرت را بر ماندن ترجیح می دهد که بگذریم.
در این یادداشت قصد کارشناسی در این خصوص را و خصوصا بحث مصیبت افزای انتقال آب را نداریم آنچه که محل بحث است ضعف مدیریت و تصمیم گیری در مواجهه با این بحران دایمی است.
مطالبه عمومی جهت تعطیلی صبح شنبه در فضای مجازی کاملا محسوس و صد البته بحق بود که ناگهان اعلامیه ای از ستاد بحران صادر شد که گرد و غبار رفت و تمام و هوا 100درصد پاک است فردا یک روز معمولی است .بررسی این نوع برخورد به سادگی نشان می دهد که پس از این همه سال بحران گرد و غبار هنوز مدیریت بحران استان به جمع بندی مشخصی که در برگیرنده تمام ابعاد این بلای بر جان مردم استان افتاده ندارد و فقط به استناد گزارش سازمان هواشناسی تصمیم گرفته و سایر ابعاد ماجرا از قبیل آب، برق و نظافت را لحاظ ننموده است که واقعا جای تاسف دارد.
امروز شنبه کلیه منابعی که برای یک نوبت دانش آموزان و مهد کودک ها لازم بود مصرف شد و از بین رفت، صرفا بدلیل تصمیمی غیر کارشناسی که واقعا ای کاش کسی مسئولیت بپذیرد و پاسخگو باشد. ای کاش کنوکارپوسی برای قربانی بود...