باران، برف و «خاک»؛ سالهاست که برای اهالی خوزستان، خاک هم در صف نزولات جوی قرار گرفته، آنقدر که طبیعی جلوه میکند و برخی مسئولان از ضرورت کنار آمدن مردم با آن سخن به میان میآورند!
به گزارش «تابناک»، با شدت گرفتن موج گرد و غبار و تنگ شدن بیش از پیش تنفس اهالی خوزستان، سلسله اتفاقاتی در این استان رقم خورد که هرچند باور پذیر به نظر نمیرسد، در کمال ناباوری واقعی است و دردناک؛ اتفاقاتی از جمله قطع برق و سپس آب در اهواز که مرکز استان زرخیز خوزستان را در چشم برهم زدنی به چندین دهه قبل پرتاب کرد.
اتفاقی عجیب که به قطعی دسترسی مردم به اینترنت و حبس شهروندان در خانه ها به دلیل غلظت بسیار بسیار بالای گرد و غبار منجر شد تا زندگی برای اهالی این خطه سخت تر از همیشه جلوه کرده و به گونهای عجیب، مردمان نجیب سالهای جنگ، احساس بی پناهی کنند.
وضعیتی ناخوشایند و دردناک که بخش اعظم آن از افزایش گرد و غبار و شدت گرفتن این پدیده شوم نشأت میگیرد و شاید برای رفعش جز چند اقدام ساده و مختصر، کار دیگری از دست کسی ساخته نباشد؛ اما زمانی بحرانی تر جلوه میکند که میبینیم تصمیمات ابتدایی برای مقابله با آن نیز با تأخیر و تعلل فراوان صورت میگیرد.
اقداماتی از جمله تعطیلی مدارس و ادارات که اگر سریع تر انجام شوند، میتوانند از سردرگمی مردم در چنین روزهایی بکاهند، ولی این گونه نمیشود. انگار نه انگار که برخی وظیفه دارند در چنین شرایط بحرانی، گرد هم آمده و با رجوع به قوانین، اقدامات لازم را در دستور کار قرار دهند.
اوضاع به قدری عجیب و غریب است که میبینیم استاندار خوزستان ـ که با هیأت سیاسی و اقتصادی استان راهی لهستان شده ـ ضمن اعلام خبر نیمه کاره رها کردن سفر، از صدور دستور تعطیلی مدارس و ادارات به صورت مستقیم، حین سفر خبر میدهد؛ گویی هیچ الزامی در قانون برای مواقعی که آلودگی به اوج میرسد یا مشکلات جانبی مانند قطع آب و برق شهر را مختل میکند، وجود ندارد و تعطیلی مدارس و ادارات، وابسته به تشخیص شخص استاندار است و بس!
باوری که از نوع اظهار نظر مسئولان نشأت میگیرد و به باور برخی، حکایت از بحرانی بودن اوضاع «مدیریت بحران» در این خطه دارد، وگرنه دلیلی ندارد ریزگردها پس از این همه سال تنگ کردن نفس مردم، هنوز مشکلی بداهه باشند که معلوم نیست چه روزی، چه میزان غلظت آنها موجب چه تصمیماتی خواهد شد و لازم باشد استاندار از لهستان در خصوص شرایط دستور صادر کند.
تلخ تر آنکه پدیده شوم گرد و غبار را میتوان به مانند توده های باران زا و وضعیت جوی، پیش بینی و در خصوص آن بحث و بررسی نموده و تصمیم گیری کرد؛ حال آنکه میبینیم نه تنها این گونه نشده، که مدیرکل مدیریت بحران خوزستان در خصوص چرایی تأخیر فراوان در اعلام تعطیلی مدارس و رها کردن شهروندان از بلاتکلیفی و سردرگمی گفته: «قطعی گسترده برق در ساعت 5 صبح شنبه باعث شد که زمان لازم را برای اطلاع رسانی در اختیار نداشته باشیم؛ به همین دلیل نتوانستیم به موقع اطلاع رسانی کنیم.»!
رویکردی عجیب که اگر تنها از جانب یکی از مسئولان این خطه بروز کرده بود، قابل توجیه مینمود اما در رفتار شمار زیادی از مسئولان این دیار دیده میشود. از جمله در اظهارنظر فرماندار اهواز که درخصوص اتفاقات روی داده در این شهر در ساعات گذشته گفته: «شرایط آب و هوایی و گرد و خاک از دست ما خارج است. متأسفانه با قطعی برق، برق تصفیه خانه آب ملی راه و تصفیه خانه شماره ۲ قطع شد. در حال حاضر برق تصفیه خانه ملی راه مجدداً وصل و آب وارد مدار شده...».
انگار نه انگار که تجهیز تصفیه خانه های آب به موتورهای برق اضطراری، تلاش برای در مدار نگه داشتن برق و دیگر اموری که "از دست خارج نیستند"، یا حتی تصمیم برای چنین وضعیت اسفناکی و اطلاع رسانی در خصوص ضروریات زندگی روزمره شهروندان، همگی به درستی صورت پذیرفتهاند و اختلالی در آنها دیده نشده است!
اینجاست که تازه میفهمیم چنین اظهارنظرهایی از کجا نشأت میگیرند: «همان طور که مردم شهرهای بالا مانند اردبیل، تبریز، ساری و رشت خود را همیشه برای برف و باران و مشکلات بعد از آن آماده میکنند، مردم خوزستان هم باید همیشه خود را برای گردوخاک و مشکلات بعد از آن آماده کنند و مشکل را گردن کسی دیگر نیندازند»!