شوشان / احسان سپهوند
عضو مجمع اصلاح طلبان دوم خرداد
1- به گفته دانشمندان علوم انسانی و طبیعتا علوم سیاسی یکی از تعارضات کسب قدرت قومیت است. یعنی قومیت نیز در زمره منابع و ایدولوژی از عوامل ساختاری تولید تعارضات سیاسی است. بدین معنی که با منافع گروهی، انتفاع گروه دیگر به مخاطره می افتد .
2- اگرچه استان خوزستان هشت سال به صورت مستقیم درگیر جنگی ناخواسته شد اما به عقیده کارشناسان یکی از بلیه هایی که همواره به مثابه چوبی لای چرخ توسعه استان خوزستان گیر کرده، قوم مداری بوده است. لاجرم در ادوار مختلف انتخابات قومی موجب انتخاب ضعیفترین وکلای مردم شده است و در میان پشتوانه های طایفه ای و عشیره ای دارا بودن زمینه کارشناسی حلقه مفقوده بیشتر نمایندگان استان بوده است. از سویی طبیعتا فشار اقوام برای کسب مسندهای انتصابی نیز بسیار واضح پیش روی ماست و عملکرد ضعیف مدیرانی که به واسطه قومیت هر سال، چندین سال شهر و استان را به عقب رانده اند بر هیچ کس پوشیده نیست. نمونه های بارز آن را خصوصا در نهادهایی مانند شهرداری ها به وضوح مشاهده می کنیم.
3- یکی از دلایل تاخیر در انتخاب استاندار خوزستان نیز لابی های اقوام برای معرفی افراد مورد نظر بود که باعث شد در ابتدا کار گره خورده و بسیار سخت پیش برود و در نهایت تاخیر در حضور مبارک شریعتی و دود فقدان مدیر ارشد استان که در برهه ای به چشم خوزستانی ها رفت.
4- عصر حاضر با رویکرهای انترناسیونالیسم، دیگر جایی برای کشیدن مرزهای جدید باقی نگذاشته است و وابستگی امنیتی کشورها، بازار اقتصادی مشترک و حتی دیپلماسی صلح جویانه، با اتصال منافع مردم کشورهای مختلف موجب پدیدار شدن رویه ای نه چندان نوین به نام "همبستگی نژادها" میان کشورهای مختلف جهان شده است به شکلی که به تازگی مشاهده کردیم که در استرالیا مردم با اعتراضات خیابانی ضمن محکومیت اقدامات رژیم غاصب اسراییل اعلام حمایت های خود را از مردم فلسطین به گوش جهانیان رسانند. مخالفت های مردم سراسر اروپا و حتی خود کشور ایالات متحده در قبال قانون اخیر مهاجرتی ترامپ نیز شاهدی بر این مدعاست که کاشتن بذر ناسیونالیسم رادیکال نتیجه ای بجز درو کردن میوه ممنوعه ایی مثل هیتلر و موسیلینی نخواهد داشت.
5- در تاریخ سیاسی استان خوزستان در یک دوره و به گواه ارقام و اعداد و آمار اقتصادی بیشترین برداشت را از منابع مرکز داشته است و آن هم انتخاب نمایندگان مجلس ششم شورای اسلامی بوده است زیرا که انتخابات حزبی جایی برای برداشت های ناقص قومی باقی نمی گذارد. انتخابات حزبی به جای یک گام ده گام به جلو است. نتیجه انتخابات قومی را که مردم بعد از آن مشاهده کردند نتیجه ای بجز سیر قهقهرایی و بازگشت به عقب نداشت. نمایندگان بله قربان گوی دولت، آن هم دولتی از جنس مهرورزی که نمی توان آنرا به مثابه سونامی در نظر نگرفت.
6- انتخابات مجلس دهم و نتیجه حاصله در مرکز استان به اثبات رسانید که عمده شهروندان در پی از بین بردن نگاه های قومیتی هستند و ارسال سه نفر از یک لیست موید و بشارت دهنده دفن تفکرات قومیتی میان مردم بود. نتیجه انتخابات حزبی نیز بر کسی پوشیده نیست و مجالی برای ذکر مزایای آن نمی بینم. موضوعی که اتفاقا از سوی جناح رقیب و آقایان باهنر و حبیبی موتلفه، حداد عادل و... به کرات تاکید شده است.
7-دعوت استاندار که گویی به سنت و رسم مهمان نوازی از فعالان سیاسی اقوام بختیاری و عرب به جا آورده، جایی بجز ابهام و تاکید و تایید بر اقدام نامالوف و نامانوس قومیتی کردن احزاب چیزی به اذهان متبادر نمی کند. اختلاط ناخوشایند احزاب با اقوام موجب ناخوشایند است که یک بند اندر مزایای آن نمی توان نوشت اما مثنوی صد من در باب مخاطرات نگاه قومیتی خصوصا نوع جدید "حزبی-قومی" آن هم نه به قلم نگارنده! وجود دارد. حال که تاریخ انتخابات نشان داد که مردم مرکز استان در پی دفن نگاه قومیتی و اشتیاق بر زاده شدن نگاه حزبی دارد اقدام استاندار محترم بر احیای نگاه قومیتی چیست؟
8- پس از نشست اخیر استاندار محترم با فعالان اصلاح طلب بختیاری، شاهد بازخورد ناخوشایندی از سویی سایر بختیاری های اصلاح طلب بودیم و قاعدتا طرح پرسشی که چه کسی فلانی را اصلاح طلب قلمداد کرد؟ چرا فلان خان طایفه دعوت نشد؟ چرا از طایفه فلان کسی را نگفتند بیاید؟ و ... . با جایگزین کردن خان یا شیخ و طایفه با عشیره مصداق را برای قوم عرب تکرار کنید. در نهایت و برخلاف قصد و غرض استاندار محترم مبنی بر همبستگی، نه تنها تجمع را حاصل ندارد بلکه نتیجه ای بجز تفرق در پیش نخواهد داشت. آیا پس از دعوت فعالان عرب و بختیاری سایر اقوام مانند: لر، شوشتری، دزفولی، بهبهانی، آبادانی، خرمشهری، رامهرمزی، ترک قشقایی و... حق اعتراض به عدم دعوت و توجه استاندار محترم خوزستان در راستای تشکیل جلسات مشترک سیاسی و هم اندیشی نخواهند داشت؟ آ یا شخص مدعو بختیاری ایذه و یا دهدز نماینده مناسبی برای بختیاری های ساکن دزفول و یا شوشتر خواهد بود؟ آیا اساسا نمایندگی از سویی ایشان دارند؟
هر چند همانطور که بر صدر نشست هدف استاندار محترم خوزستان معطوف به تجمیع اقوام و نشان دادن توجه ویژه نماینده دولت به قومیت هاست اما دامن زدن به پارادایم تعریف نشده و مجعول "حزبی-قومی" نتایج مخربی را در پیش خواهد داشت که در آینده نه چندان دور ناظران سیاسی استان، در هنگامه روانه شدن لیست های رنگارنگ انتخابات شاهد آن خواهند بود. لیست هایی مانند لیست اصلاح طلبان عرب یا اصلاح طلبان بختیاری و حتی شاخه های جدیدتری با پسوند نام شهر! که در برابر لیست های بسته شده احزابِ دو سه نفره، چند ضلعی دردسرسازی را به وجود خواهد آورد و نتیجه ای بجز سردرگمی رای دهندگان، شکستن آراء و تحمیق کردن مردم در پیش نخواهد داشت.
بنابراین بایسته است استاندار محترم خوزستان ضمن بازنگری جدی در این قِسم از سیاست های خود، ضمن از بین بردن این نقصان از فعالان سیاسی راستین به شکل فراقومی دعوت به عمل آورد.
نکته پایانی اینکه آن دسته از اصلاح طلبان دوم خردادی که رنج و مهنت ها کشیدند با سختی ها موی سپید کردند و دست آخر گوشه ای ازلت گزیدند و جفا دیدند هنوز دیده نشده اند. اگر در هشت سال گذشته دیده نشدند و قرار بر این است که در دولت حاضر نیز دیده نشوند پس اینان که به معنای واقعی کلمه سیاست سازند و نه سیاست باز! چه سرنوشتی را در پیش خواهند داشت به غیر از محاق تاریخ سیاسی. هرچند برخی نوجوانانی که به نمایندگی احزاب رسیده اند ایشان را نمی شناسند ولی شریعتی خوب با این سابقون آشناست. سابقون چشم به راه شما هستند آقای استاندار...