تركيب‌بندي سنــت و مدرنيتــه

در دوران پرهياهوي كودكي همواره قلبش براي نقاشي مي‌تپيد و در وجودش احساس نزديكي و دوستي غريبي با نقاشي داشت به گونه‌اي كه به مادرش گفته بود؛ مي‌خواهم نقاشي بزرگ شوم. شايد از بچگي مي‌دانست كه بايد هنر نهادينه شده در وجودش را كشف كند، از اين رو به سراغش رفت و تحصيلات دانشگاهي‌اش را نيز با نقاشي همسو كرد.

خديجه ميرسالاري متولد سال 56 در شهرستان ايذه از آن دست هنرمنداني است كه هنر نقاشي را از پايه و به‌ صورت آكادميك آغاز كرده و فوق‌ليسانس نقاشي دارد و اكنون عضو هيات علمي دانشكده هنر شوشتر از مجموعه‌هاي دانشگاه شهيد‌چمران اهواز است. وي كه تاكنون در چندين مسابقه دانشجويي و جشنواره‌اي مقام كسب كرده است، در نهايت حاصل تلاش‌هاي چندين ساله‌اش از كودكي تاكنون را در پنجمين جشنواره تجسمي فجر به نظاره نشست و با اثر چشم‌انداز ايران 1404 برگزيده اين جشنواره شد. گفت‌وگوي با اين هنرمند را بخوانيد.

چشم‌انداز ايران 1404 در پي رساندن چه پيامي به مخاطب است؟

اين اثر كه تركيبي از اله‌مان و نمادهاي نقاشي ايراني همچون نقاشي سقاخانه در سده‌ها و قرن‌ها پيش با شيوه‌اي مدرن است و تلفيقي از سنت و مدرنيته در اين اثر بر بوم تصوير شده، در برگيرنده افق چشم‌انداز 1404 است كه مقام معظم رهبري فرمودند و نمادهاي اين اثر در پي بسط دادن تفكر ايراني - اسلامي در سراسر دنياست.

اين تركيب‌بندي هنري چگونه به ذهنتان خطور كرد؟

از آنجا كه در نقاشي احساس انسان‌ها بسيار درگير مي‌شود من نيز با اين موضوع درگير شدم و به نوعي به ذهنم الهام شد.

چه كمبودي احساس كرديد كه اين تكنيك جديد را در كارتان به كار برديد؟

تاكنون اين تكنيك را در كشورمان نديدم چرا كه اكثر هنرمندان از تكنيك‌هاي رنگ روغن و غيره استفاده مي‌كنند و اين تكنيك بيشتر روي شيشه و چوب به كار برده مي‌شود اما در اثر من اين تكنيك بوم به كار گرفته شده و تركيبي از اكريليك و ويتراي است. همچنين با توجه به شفافيتي كه اين تركيبات روي بوم ايجاد مي‌كند تجربه بسيار خوبي بود و جذابيت فراواني براي مخاطب داشت.

تركيب رنگ‌هايي كه در اين اثر به كار برديد به علت خاصي بوده است؟

زيرسازي اين اثر با رنگ‌هاي تيره است و در فضاي بيروني از رنگ‌هاي گرم بيشتر بهره بردم كه به خاطر شفافيت و وضوح به زيبايي اثر افزوده است. همچنين بهره‌مندي از رنگ‌هاي گرم در اثر بيشتر به سكونت ما در منطقه جنوب و گرم كشور برمي‌گردد.

اثري كه خلق كرديد در دايره فهم هنرمندان است يا اين‌كه براي مخاطبان عادي نيز قابل فهم است؟

نمي‌دانم آيا مردم عادي نيز آن را درك مي‌كنند يا نه اما به خاطر شفافيت رنگ‌ها و تكنيك كار اكثر افرادي كه اثر را ديدند اعم از هنرمندان و مخاطبان عام به آن علاقه نشان دادند و با آن ارتباط برقرار كردند.

برويم سراغ برگزاري جشنواره تجسمي فجر، به عنوان يك هنرمند اين جشنواره را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

از آنجا كه اين جشنواره ملي است، امسال متوجه شدم اكثر برگزيدگان از شهرستان‌ها هستند و اين به نظرم يكي از نقاط قوت جشنواره است كه شركت‌كنندگان منحصر به پايتخت‌نشين‌ها نيست وهمه جاي ايران سراي اين جشنواره است، علاوه براين ديگر ويژگي مثبت اين جشنواره انگيزه دادن به هنرمندان است تا اثري خلق كرده و براي شركت در جشنواره آماده‌اش كنند. شايد من به خاطر فرزندم مشكلاتي در راه ارائه اثر داشتم اما خود را مجاب كردم كه حتماً اثري براي جشنواره آماده كنم.

نگاه هنرمند نقاش با نگاه هنرمندان عرصه‌هاي ديگر چه تفاوت‌هايي دارد؟

در هر صورت هنرمندان جزئي از جامعه هستند و هر رويداد و اتفاق سياسي، اجتماعي و فرهنگي روي آنان نيز تاثير‌گذار است وآنان نگاه‌هاي متفاوت خود به رويداد‌ها را در آثارشان به نمايش مي‌گذارند به صورتي كه هنرمند نقاش در تابلويش تفكرات و نگاهش را بروز مي‌دهد و سينماگر دغدغه‌هايش را به زبان فيلمش بيان مي‌كند.

نقاشي در تغيير ديدگاه شما به زندگي چه تاثيري داشته است؟

كسي كه قدم در وادي هنر مي‌گذارد با هنرآفريني به نوعي نيازهاي روحي خودش را برطرف مي‌كند و برداشت‌هايش از زندگي پيرامونش را در قالب هنر ارائه مي‌كند. من نيز از طريق نقاشي روحياتم را روي تابلو انعكاس مي‌دهم و مسلماً نقاشي در تغيير ديدگاهم به زندگي تاثيرگذار بوده است.

روزنامه ایران / مهناز رياضي