امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
فرماندهاني که سالهاست رخت نظامی از تن کندهاند، برای دومینبار در قامت بروکراتهای کتوشلوارپوش با هم رقابت میکنند. رقابت قبلی اگرچه سال 84 با انصراف فرمانده ارشد نیمهتمام ماند؛ اما اینبار هنوز هیچ کدامشان صحبتی از کنارکشیدن نکردهاند. محسن رضایی، فرمانده 16ساله سپاه...
مهسا جزيني: فرماندهاني که سالهاست رخت نظامی از تن کندهاند، برای دومینبار در قامت بروکراتهای کتوشلوارپوش با هم رقابت میکنند. رقابت قبلی اگرچه سال 84 با انصراف فرمانده ارشد نیمهتمام ماند؛ اما اینبار هنوز هیچ کدامشان صحبتی از کنارکشیدن نکردهاند. محسن رضایی، فرمانده 16ساله سپاه برای سومینبار و محمدباقر قالیباف فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا و فرمانده نیروی هوایی سپاه درهمان زمان، برای دومینبار البته فعلا غیررسمی وارد کارزار انتخابات شدهاند. اگرچه نظرسنجیهای پیشاانتخاباتی سال 84 و هم امسال، حاکی از این است که هر دوبار، فرمانده زیردست از ارشد خود پیشیگرفته و اقبال به او بیش از فرمانده 16ساله جنگ است.
سبزوار رضایی میرقائد، از اعضای گروه «منصورون» بود که بعد از انقلاب به سازمان «مجاهدین انقلاب اسلامی» پیوست؛ اما با آنها هم نماند و در سال 60 فرمانده سپاه پاسداران شد، الان نه ظاهر و نه گفتارش شباهت چندانی با دوران 16ساله فرماندهی سپاه ندارد. آن زمان، گفتمانش دشمن و جنگ بود و حالا سیاست و اقتصاد. روزنامههای دهه 60 پر از اخباریست به نقل از برادر «محسن رضایی». از برنامههایی که قسمت «نهضتهای آزادیبخش» سپاه برای صدور انقلاب داشت تا عملیات پارتیزانی در عراق و جاهای دیگر و نقلقول از رهبر کرهشمالی که «هرکس با انقلاب ایران دربیفتد آمریکایی است.» او درخصوص تصفیههای سپاه هم گفته بود: «خیلی محدود بود و آنچنانی نبود، افرادی بودند که طرز تفکر مختلفی داشتند و خیلیوقت بود که میخواستیم آنها را بیرون کنیم، کلا 20نفر هم نیستند.» ایده رضایی برای جنگ هم، دفاعی نبود: «اگر ما بتوانیم هرچهزودتر جنگ را تمام کنیم، قدرتها برای همیشه به صورت انفعالی میافتند. هدف ما در جنگ، تهاجمی است. مردم به جنگ بهای بیشتری بدهند و نیروهای بیشتری به جبهه بفرستند.» او گفته است: «در مرحله دوم جنگ که توقف پیشروی عراق شروع شد ما به فکر تهاجم افتادیم؛ ولی دیدیم نابرابری بسیار زیاد است و در بعد صرفا کلاسیک نمیتوانیم تجربه موفقی داشته باشیم. بعدازآن وارد مرحله جدید شدیم و آن تکیه بر نیروهای مردمی در پیوند با تجارب کلاسیک بود. معجونی مرکب از مردم، بسیج، پاسداران، عشایر، نیروی ارتش و ژاندارمری درست کردیم.» در سال 60 که بحث آزادی خرمشهر مطرح شده بود آن را شایعاتی خواند که هدفش تضعیف روحیه برادران و کوچکجلوهدادن پیروزیهای اخیر است. از همان زمان هم علاقه محسن رضایی به اقتصاد مشخص بود، اگرچه اظهارنظرهایش تا سالهای بعد ضدونقیض جلوه میکند، او که سال 61 گفته بود که شبکههای مرموز صهیونیستی حرکتهای مذبوحانهای در بالابردن قیمتها و ایجاد تورم دارند، سال 75 گرانی و مشکلات اقتصادی را زیر سر «لیبرالها» دانسته بود. سال 67 پس از انتصاب عبدالله نوری «بهعنوان نماینده امام در سپاه، نامه سپاسگزاری به امام مینویسد و «نوری» را فردی دلسوز و انقلابی میخواند و یکسال بعد، یعنی پس از اتمام جنگ، نشان درجه یک فتح را از دست رهبر انقلاب میگیرد. از همان زمان است که کمکم عنوان «برادر» از کنار نام او حذف میشود و ابتدا «آقا» و بعد «سرلشکر» و بعد هم «سردار» جایگزینش میشود؛ همانطور هم ادبیات محسن رضایی با پایانیافتن جنگ بهسمت «اقتصاد و بازسازی» میل میکند. او سال 70 از در دست اجرابودن 130 پروژه صنعتی عمرانی توسط سپاه خبر داده بود.
رضایی و هاشمی
رضایی با وجود اینکه دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ اما بعد از رخدادهای سال 88 در صدد حفظ فاصله خود با هاشمی است و ابایی هم از اعلام آن ندارد. او گفته است: «مواضع آقای رفسنجانی را در انتخابات سال 88 و بعد از آن قبول نکرده و به آن نمره منفی میدهیم.» نحوه تعامل او با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این سالها فرازوفرود زیادی داشته است. او اخیرا گفته است: «یکی از ظلمهایی که نسبت به بنده میشود این قضیه است که برخی فکر میکنند من با نظر هاشمی وارد عرصه سیاست شدم؛ اما حقیقت این است که حضورم در عرصه انتخابات با نظر هاشمی نیست.» این درحالی است که درکارزار انتخابات 84 درباره هاشمی گفته بود: «حضورش انتخابات را حداکثری میکند و رقابت جدی بین نسل اول و دوم شکل خواهد گرفت» او که سال 71 در گفتوگویی با روزنامه «رسالت» گفته بود: «مردم میدانند آقای هاشمی از صبح تا شب همه زندگیاش را برای آبادانی کشور گذاشته است». یک سال بعد هم با ارسال نامهای، انتخاب دوباره او را به ریاستجمهوری تبریک گفت اخیرا گفته است: «در گذشته در نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشتهام که هاشمی را از این مسایلی که تکنوکراتها در اطرافش بهوجود آوردهاند، نجات دهید». رابطه رضایی و هاشمی بهویژه در سال 85 و صحبتهای هاشمی درخصوص چگونگی پایان جنگ و بعد هم با انتشار نامه امام درخصوص پایان جنگ که در آن به درخواستهای محسن رضایی اشاره شده بود وارد چالش شد. محسن رضایی که سال 59 و هنگامی که عضو شورای فرماندهی سپاه بود گفته بود: «میخواهیم مستقل باشیم، نمیخواهیم سلاحهای پیچیده بخریم و باید روی مردم تکیه کنیم» در سال 67 با ارسال نامهای به امام پیروزی در جنگ و عملیات آفندی را منوط به دستیابی به سخت افزارهای نظامی دانسته بود. رضایی بعدا گفت که «این نامه را برای هاشمی نوشته بودم، درحالیکه هاشمی چون از طرف امام مسوولیت داشت همهجا عنوان میکند نامه را برای امام نوشتم.» او بعدا هم گفت: «من در هیچ نامهای از امام تقاضای کمک نکردم. بحث کمبود امکانات و نیرو یک واقعیت بود؛ اما دوستان سیاسی پاتک میزدند میگفتند میخواهیم سپاه را گسترش بدهیم. میگفتند روزی که خرمشهر را گرفتید این مقدار امکانات نداشتید که اکنون برای گرفتن بصره چندبرابر میخواهید.» او در گفتوگویی، طولانیشدن جنگ را ناشی از استراتژی ناموفق مسوولان دانسته و گفته بود: «دوستان به شعار جنگ جنگ تا پیروزی و سقوط صدام اعتقاد نداشتند. دلسوزی مسوولان، جنگ را ششسال طول داد درحالیکه قرار بود سه، چهار ماهه بعد از فتح خرمشهر با یک عملیات، جنگ تمام شود. اگر برای سقوط صدام برنامهریزی میکردیم شاید جنگ زودتر تمام میشد.»
بار اول
محسن رضایی خود را در حوزه اقتصاد صاحب سبک و ایده میداند، از زمانی که وارد مجمع تشخیص مصلحت شده، حرفها و گفتوگوهایش بیشتر رنگوبوی اقتصادی دارد تا سیاسی و نظامی. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 84 تصمیم گرفت با رییس خود رقابت کند، پس اعلام نامزدی کرد. یک ماه مانده به انتخابات، شایعاتی مبنی بر انصراف او از انتخابات دهانبهدهان چرخید؛ اما رضایی قرصومحکم گفت که این شایعه رقبای انتخاباتی است و حضور او در صحنه جدی است؛
اما واقعیت چیز دیگری بود، نظرسنجی «ایرنا» در سال 84 میزان رای «رضایی» را 7/4دهمدرصد و «قالیباف» را 5/16درصد اعلام کرده بود. همان زمان اعلام شد که از 70 عضو «فراکسیون وفاق» مجلس هفتم، 20 نفر از «رضایی» حمایت میکنند، وضعیت برای فرمانده جنگ چندان امیدوارکننده نبود. شاید همینها بود که باعث شد که خرداد 84 در چرخشی بگوید: «در سطح کنونی برای جلوگیری از تشتت آرا و به نفع ملت ایران از انتخابات کنارهگیری میکنم.» او ازجمله «من آبروی خودم را تقدیم ملت میکنم» استفاده کرد. چهار روز قبل هم حمیدرضا ترقی، از کنارهگیری او خبر داده بود. چند ماه بعد «رضایی» در برنامه صندلی داغ شرکت کرد و گفت: «حس کردم رای لازم را ندارم. 16سال برنامهای برای تحول کشور و فعالیت اقتصادی سیاسی اداره جامعه طراحی کردم. نخبگان به برنامه من اقبال نشان دادند؛ اما این موج به جامعه منتقل نشد و همین، دلیل انصراف من بود.» این در حالی است که وقتی رسول ملاقلیپور در فیلم تبلیغاتی رضایی از او سوال میکند چه چیز میتواند تو را از ادامه کار منصرف کند جواب داده بود: «فقط گلوله»!
بار دوم
رضایی، بار دوم نامزدی، احتمالا فکر کرد که گذشت چهارسال کافی است تا این اقبال گسترده مردمی به او رخ نماید. او اینبار از پیشینه نظامیاش فاصله گرفت و در آستانه انتخابات 88 گفت: «نمیخواهم کشور را با عقاید نظامیگری اداره کنم.» بعد هم تاکید کرد: «وزارت فرهنگ را باید از دست امنیتیها خارج کرده و به اهالی فرهنگ بدهیم.» در جریان مناظرههای ریاستجمهوری هم گفته شد که «رضایی» با ورود به مستندات اقتصادی، رفتار دولت را به نقد کشید. «منحنی فلاکت» را در برابر «احمدینژاد» گذاشت و نسبت به عواقب رفتارهای اقتصادی دولت او هشدار داد. گفته شد مناظره او با احمدینژاد با توسل به نگاه کارشناسی و به مدد آمار مستند، یکی از بهترین مناظرهها در برابر احمدینژاد بوده است. بعد از انتخابات، ازجمله کسانی بود که به نتیجه آرا اعتراض کرد و گفت: «شبهههایی در انتخابات پیدا شده است، من و جناب آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی باید حق شکایت داشته باشیم. ما الان فعال شدیم و شکایت به شورای نگهبان دادیم. رای مردم ناموس ماست». او اما بعد از مدتی از موضع خود بازگشت. او اخیرا گفته است: «مردم به نتیجه انتخابات معترض بودند و اعتراض آنها از نوع اجتماعی بود، نه سیاسی و درحالیکه میتوانست مسالمتآمیز ادامه یابد و ختم شود اما به علت ضعف مدیریت به فتنه تبدیل شد. اگر در آن زمان افکار عمومی دچار تشویش شده بود و اگر دولت در آن زمان اجازه شمارش آرا را میداد، هیچ موقع تظاهرات به نابهنجاری کشیده نمیشد.» او اخیرا در در دانشگاه تربیتمدرس در پاسخ به پرسشی درباره موسوی و کروبی گفته است: «معتقدم که قصاص قبل از جنایت صحیح نیست. آنها امروز زندانی هستند و من علاقه ندارم وارد این مقولات شوم.» اگرچه پیشتر گفته بود: «آن دو را عمله آمریکا میدانم و در 25 بهمن 89 اعلام کردم اگر این دو نفر از مردم عذرخواهی نکنند مردم میتوانند آنها را دستگیر کنند.» محسن رضایی در نهایت با 240هزارو678 رای در سال 88 نفر سوم اعلام شد.
خلبانی که شهردار شد
اهل مشهد است و از فرماندهان میانی جنگ که در ۲۲سالگی فرمانده لشکر پنج نصر خراسان بود؛ اگرچه کمتر اسمی از او در دوران جنگ شنیده میشد. نخستین اخبار منتشر شده از قالیباف، مربوط به زمانی است که او هنوز نه سردار بود و نه سرتیپ. در اخبار روزنامههای اوائل دهه 70 از او با عنوان «محمد قالیباف» نام برده میشد، کسی که از سوی محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه، رییس باشگاه فرهنگی ورزشی فتح سپاه میشود، درحالیکه همزمان، فرمانده قرارگاه بازسازی خاتمالانبیا هم بود. او دو سال بعد طی حکمی به فرماندهی نیروی هوایی سپاه رسید. همان زمان او نامهای به فرماندهی پیشین که حالا اقتصاددان مجمع تشخیص مصلحتنشین بود نوشت؛ نامهای سراسر تکریم و تقدیر از محسن رضایی. ساخت موشکهای «شهاب سه» یکسال بعد از رسیدن او به فرماندهی نیروی هوایی سپاه انجام گرفت؛ اگرچه او همان زمان گفت که ایران از سال 63 آماده استفاده از موشک بوده است. با رویکارآمدن دولت اصلاحات، فرمانده نیروی هوایی از جبهه حق و باطل سخن گفت و اینکه «ما در این برهه از زمان بهعنوان حزباللهی باید جایگاه خودمان را مشخص کنیم.» سال 79 قالیباف فرمانده نیروی انتظامی میشود. در همان سال ورود او به نیروی انتظامی، یکی از نمایندگان مجلس ششم از قالیباف میخواهد که در نخستین قدم، شکایات متعدد نیروی انتظامی را از ارباب جراید و نویسندگان پس بگیرد. در جریان رخدادهای لرستان که از برگزاری اردوی سالانه دفتر تحکیم وحدت ممانعت شد هم نام قالیباف شنیده میشود، گویی او واسطه میشود تا قضیه فیصله یابد و اجلاس تحکیم تا شب ادامه یابد. آبان 79 هم به مجلس رفت و درباره وقایع خرمآباد با اعضای هیات تحقیقوتفحص مجلس گفتوگو کرد. اقدامات او در آراستن چهره نیروی انتظامی موفقیتآمیز بود تا جایی که «میثم سعیدی» نماینده مجلس، انتخاب او را مثبت ارزیابی کرد و گفت تنها چیزی که مورد نظر ایشان است یک نیروی انتظامی غیرسیاسی است. این تغییر برخورد، در سالگرد وقایع تیر سالهای بعد هم نمودار شد. اگرچه در همان سال 80 نیروی انتظامی با اعضای شواری تهران دفتر تحکیم برخورد و ساختمان مرکزی آن را پلمپ کرد. «علی شکوریراد» عضو جبهه مشارکت هم همانزمان در گفتوگویی گواهی داد که «قالیباف» نیروی انتظامی را از منازعات سیاسی خارج کرده است. ورود قالیباف به نیروی انتظامی با اقداماتی پرسروصدا مثل راهاندازی سامانه پلیس 110 و ورود بنزهای الگانس همراه بود. بهویژه واردات بنز الگانس انتقادات زیادی را متوجه «قالیباف» کرد. او سال 81 در واکنش به انتقادها گفت: بنزهای النگانس ر ا با همه تشکیلاتش 18میلیون تومان خریدهایم و تا سقف 20میلیون تومان بیمه کردهایم. بعد هم گفت صنعت خودرو داخل برای عدهای رانت شده است. طرح امنیت اخلاقی و تاسیس بازداشتگاه کهریزک هم در زمان قالیباف رخ داد. در کنار همه اینها او تیرماه 82 گفت برخی نمایندگان مجلس در رخدادهای تیر آن سال و تهییج دانشجویان نقش داشتهاند. او گفت که پلیس با خویشتنداری متحمل خسارت شده است. اگرچه در قضیه شکایت نمایندگان از آزادی سعید عسگر، با آنها همراه شد و گفت: «نیروی انتظامی برای محکومیت او مدرک دارد وکار او در کوی علامه جرم مشهود بوده است.» او در سال ۱۳۸۳ در حالی به حکم رییسجمهور وقت، محمد خاتمی، رییس و نماینده رییسجمهور در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز شد که پیشتر یکی از امضاکنندگان نامه ارسال به خاتمی در تیر 78 بود. در نامه فرماندهان سپاه آمده بود: «در کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام میداریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمیدانیم.» او سال 81 هم در باره 18 تیر 78 گفت: «این حادثه به این برمیگردد که ما در تشخیص و هدفگذاریهای خود درست عمل نکردیم.»
بار اول
در نهایت با نزدیکشدن به انتخابات سال 84 زمزمه حضور او هم شنیده شد. نیروی انتظامی سکوی خوبی بود برای پرش به صندلی ریاستجمهوری، بهویژه، در تصاویر تبلیغاتی، از او نه چهره یک فرمانده نیروی انتظامی، بلکه خلبانی با لباس سفید و با عنوان دکتر خلبان «قالیباف» به مردم معرفی شد. همان زمان نظرسنجیهای صداوسیما نشان میداد که هاشمی در رتبه اول و قالیباف بعد از او قرار دارد. صداوسیما در نظرسنجی اخیر خود برای انتخابات سال 92 هم به این نتیجه رسیده که هاشمی و خاتمی در صدر و پس از آنان قالیباف در ردههای نخست قرار دارند. در نهایت قالیباف در سال 84 با کسب 07/4میلیون رای نفر چهارم اعلام شد؛ اما پس از آنکه در انتخابات ریاستجمهوری رای کافی نیاورد به شهرداری تهران رسید و در اردیبهشت ۱۳۸۶ بهوسیله شورای جدید برای ۴ سال دیگر در مقام خود ابقا شد. این در حالی است که رابطه این نهاد و دولت در این هشتسال هیچوقت مسالمتآمیز نبوده است. قطعا اگر شورای شهری درکار نبود، احمدینژاد او را هم مانند سایر وزرای اخراجی از کابینه اخراج میکرد. مصطفیپورمحمدی اخیرا در اظهارنظری درباره انتخاب قالیباف برای شهرداری تهران از مخالفت احمدینژاد با این انتصاب پرده برداشته و گفته است: «همزمان با حضورم در وزارت کشور، شورای اسلامی شهر تهران آقای قالیباف را بهعنوان شهردار انتخاب کرده و انتصاب وی با حکم وزیرکشور قطعی میشد و این همان چیزی بود که احمدینژاد با آن مخالف بود و با توجه به اینکه امضای حکم «قالیباف» در آن زمان کار درستی بود بدون درنظرگرفتن نظر رییسجمهور و بدون اطلاع وی حکم قالیباف را امضا کردم. متاسفانه احمدینژاد تنها بهایندلیل که قالیباف رقیب انتخاباتیاش در انتخابات بود با انتصاب وی بهعنوان شهردار تهران مخالف بود.» روزنامه ایران اخیرا شهردار تهران را در قضیه اشغال سفارت انگلستان، افزایش نرخ ارز، التهاب بازار سکه و .... مقصر دانسته و با اشاره به این جمله قالیباف در نقد وضع موجود که: «بیش از آنکه به یک کار هیجانی و احساسی نیاز داشته باشیم نیازمند یک شور توأم با شعور، عقلانیت و پختگی هستیم» نوشته است: «البته معلوم نیست این شعور، عقلانیت و پختگی مدنظر ایشان را در کدام قسمت از ماجرای سفارت انگلیس باید جستوجو کرد. به واقع آنچه در ماجرای سفارت انگلیس رقم خورد، معیار بسیار روشن و واضحی است از عملکرد افراد و جریانهایی که امروز با ورود به فضای انتخابات مدعی مدیریت، برنامهریزی و عملگرایی هستند و دولتی که علیرغم دخالتها و ماجراجویی آقایان و تحت فشارهای داخلی و خارجی همچنان به خدمات صادقانه و خالصانه خود ادامه میدهند را به سوءمدیریت متهم میکنند.» این روزنامه همچنین قالیباف را به استفاده از توان صدها شبکه و سایت اینترنتی متهم کرده است آن هم درحالیکه این ارگان دو روزنامه همشهری و تهران امروزرا هم در اختیار دارد. فارغ از نگاه روزنامه ایران به شهرداری، اما مشخص است که قالیباف در مقایسه با رضایی از توان تشکیلاتی و شبکهسازی بیشتری برخوردار است تا جایی که همین قابلیت باعث شده در نظرسنجیها در این سالها، او از فرمانده پیشین جلو بیفتد، این در حالی است که تنها سایت منتسب به رضایی، تابناک است و تنها روزنامهای(ملت ما) که از سوی او منتشر میشد بعد از عید فعالیت خود را متوقف ساخته است قالیباف اما برخلاف فرمانده ارشد، وارد کارزار انتخابات 88 نشد. پیش از انتخابات گفت: «با جمعبندی شرایط موجود فعلا داوطلب دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیستم.» بعد از انتخابات و آغاز اعتراضات به نتایج انتخابات با حضور در صداوسیما ابتدا گفت: «آنها که 25 خرداد به خیابان آمدند از نگاه من مردمی بودند که به نتایج معترض بودند و باید حساب آنها را از اغتشاشگران جدا کرد.» اگرچه بعدا از معترضان به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ بهعنوان «براندازان فتنهگر» نام برد که به گفته وی، «اقلیتی کوچک بوده و هستند که همواره از سوی ملت ایران و جریانهای سیاسی درون نظام حذف و طرد شدهاند. او درباره دیگر نامزدهای انتخابات هم گفت: سران فتنه در انتخابات ۸۸، «مجرم» هستند و «غلط است» بگوییم که آنها با عذرخواهی میتوانند برگردند. دکتر خلبان قالیباف که شعار انتخاباتیاش در سال 84 جنبش نوسازی و توسعه پایدار بود و معتقد بود جریان اصلاحات نتوانسته موانع را از سر راه بردارد و مشکلات جمهوری اسلامی را منبعث از 16 سال اخیر (دولت هاشمی و خاتمی) میدانست، حالا باید به حساب سرانگشتی خود یک، هشتسال دیگر هم اضافه کند، درحالیکه احتمالا همچنان فکر میکند توانایی رفع موانع را دارد. باید منتظر ماند و دید رقابت فرماندهان پیشین به کجا میکشد. آیا همچنان فرمانده از فرمانده ارشد پیشی میگیرد؟
منبع : روزنامه شرق