ورود کاندیداها به طرح های انتقال آب کارون برای کسب رای

پیش از هرچیز بگویم که من قریب به ۱۵سال به عنوان یک نیروی اصلاح طلب فعالیت داشته و بی آنکه از مواهب آن استفاده کنم از مضرات آن بهره مند بوده ام. بجای آنکه وقت خوانندگان عزیز را تلف کنم خیلی زود بر سر اصل موضوع می روم و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ذکر چند خبر را با استناد به مدارک موجود و قابل دسترس، خاطرنشان می شوم:

خبر اول آنکه چند روز پیش وقتی یک مسئول بلندپایه در طرح انتقال آب بهشت آباد به هواداری از محمدباقر قالیباف وارد ستاد این کاندیدا در شهرکرد شد، برخی هواداران قالیباف در استان چهارمحال و بختیاری از ایشان خواستند با توجه به حساسیت مردم شهرکرد نسبت به طرح های انتقال آب و احتمال ریزش آراء، قالیباف بهتر است این شخص در فرصت باقی مانده تا روز رای گیری در ستاد قالیباف حاضر نشود. مسئول یاد شده جمله ای می گوید که در ابتدای امر کسی آن را جدی نگرفت اما اخبار بعدی از جمله انتشار کتابچه ی برنامه های قالیباف در استان اصفهان بشدت هواداران ستاد قالیباف در چهارمحال بختیاری را به تامل واداشت و عده ای از آنها رسما از ستاد قالیباف جدا شدند.

به گزارش ایبنانیوز، این مدیر اجرایی پروژه های انتقال آب سرشاخه خرسان و کارون که شامگاه ۱۲ خرداد ماه و در گردهمایی تشکیلاتی در محل ستاد قالیباف روبروی سینما بهمن شهرکرد حضور یافته بود، پس از مواجه شدن با اعتراض تعدادی از مردم که حضور علنی وی در ستاد را نوعی ضدتبلیغ برای قالیباف می دانستند، در پاسخ به یک جوان که مدعی شد "طرح های انتقال آب سرشاخه های رودخانه های خرسان، کارون و دز عامل نابودی اقتصاد و کشاورزی و دامداری و محیط زیست زاگرس هستند"، گفت: مشکل ما این است که عده ای شوونیست افراطی به ویژه در خوزستان و لرستان متحد شده اند و اخیراً در این استان (چهارمحال و بختیاری) هم جای پایی برای خود درست کرده اند و کشاورزان را تحریک می کنند و مدام می گویند آب و نفت را کجا می برید. یک نفر مدیر مقتدر مثل قالیباف می خواهیم که مثل رضاخان همه این معترضان و مغرضان را در این استانها بر سر جای خود بنشاند. آب و نفت مال تمام مردم کشور است و شما درک درستی از کشورداری ندارید.

خبر دوم آنکه در متن کتابچه منتشر شده  در خصوص برنامه های محمد باقر قالیباف که رسما و به تعداد بسیار زیاد منتشر و در سراسر استان اصفهان توزیع گردیده آمده است؛ پی گیری سریع مراحل طرح های انتقال آب بهشت آباد، کوهرنگ ۳، خدنکستان و گلاب به عنوان اولویت شماره ۱ این کاندیدا پس از پیروزی مطرح شده است!

خبر سوم آنکه به استناد مدارکی که در ادامه خواهد شد، علی رغم هشت سال شعارهای سید محمد خاتمی مبنی بر اعطای حقوق قومی و منطقه ای و نگاه عادلانه به همه مناطق کشور که تبلور آن در شعار "ایران برای همه ی ایرانیان" جبهه مشارکت تکرار شده است، عملکرد دولت خاتمی نشان دهنده ی بخشی نگری، قومگرایی و شعار زدگی و عدم وفای به پیمان خود حداقل در خصوص ۳ استان چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان بوده است.

مستند آن اینکه حبیب الله بی طرف وزیر نیروی دولت خاتمی و همشهری ایشان در مصاحبه مورخ ۲۸/۱۲/۹۱ با روزنامه آفتاب یزد، جزئیات تامل برنگیزی درخصوص تغییر و دستکاری در اسناد بالادستی نظام به منظور انتقال آب سرچشمه های دز و کارون به یزد ارایه می دهد. ایشان با افتخار ذکر می کند که چگونه با کمک یکی از دوستانش به نام علی اکبر اولیاء، طرح آمایش سرزمینی استان یزد را (که در آن، فقط بر ظرفیت جهانگردی و صنایع دستی برای این استان تأکید شده بود) تغیر داده و با تحمیل هزینه های گزاف اجتماعی و مادی بر کشور و ویران کردن خوزستان، چهارمحال بختیاری و لرستان، آب سرچشمه کارون و خرسان و دز و... را به یزد منتقل می کند تا امکان ایجاد صنایع و کارخانه های پرمصرفی همچون فولاد و سرامیک سازی در یزد فراهم شود. حبیب الله بیطرف در سخنان خود اذعان می کند که به محض در دست گرفتن سکان وزارت نیرو در دولت اصلاحات در سال ۱۳۷۶، موضوع انتقال آب سرشاخه کارون به یزد را به عنوان یک دغدغه شخصی دنبال کردم. در واقع ماموریت اصلی آقای بیطرف در وزارت نیرو، همان انتقال آب به یزد بود که با حمایت همه جانبه محمد خاتمی و محمدرضاعارف (معاون اول دولت خاتمی) و یزدی های دیگر کابینه این طرح به سرانجام رسید. طرحی که مخالفتهای فراوان مردم خوزستان و چهارمحال و بختیاری برای توقف آن راه به جایی نبرد، اما همچون آتشی در زیر خاکستر سرانجام در اسفند ماه ۹۱ بخشی از نمود اجتماعی خود را نشان داد و موجب اعتراض گسترده مردم اصفهان و انهدام خط لوله انتقال آب به یزد شد.

جالب اینکه علی اکبر اولیاء، یعنی دستیار اصلی حبیب الله بیطرف که با یکدیگر طرح  غارت منابع آبی سرشاخه کارون و دز و خرسان و... را طراحی و اجرا کردند، هم اکنون دستیار ارشد آقای عارف در انتخابات ریاست جمهوری است و عارف طی حکمی وی را به عنوان یکی از مسئولان اصلی ستاد خود منصوب کرد ( حکم وی دو هفته پیش در رسانه ها منتشر شده و با یک جستجوی اینترنتی ساده، قابل دسترس می باشد).

خبر چهارم آنکه در دوم خرداد ۷۶ ، بالاترین میزان رای به دولت اصلاح طلب خاتمی مربوط به شهرستان محروم ایذه با ۹۸ درصد آرا بود. اما در جریان آبگیری سد کارون ۳ که توسط علی زحمتکش مدیر یزدی شرکت آب و نیرو انجام شد، پانزده هزار نفر آواره و بی خانمان شدند و دولت وقت اصلاحات هیچ تلاشی برای بازسازی وضعیت معیشتی مردم انجام نداد. اکثر شاغلین در این پروژه از نیروهای غیر بومی بودند و مشکلات آوارگی این مردم هنوز پس از گذشت ده سال باقی است و هر روز بدتر می شود. بطوریکه نماینده ی شهرستان ایذه در اردیبهشت ۱۳۹۲ از عدم رسیدگی به کشاورزان آواره سد کارون۳ اظهار ناخرسندی کرد؛ یعنی آثار سوء این عملکردها پس از ۰سال همچنان باقی است.

می دانیم که اجرای طرح های انتقال آب از سرچشمه های رودهای کارون و دز، خیلی زود فرصتهای تولید ثروت و اشتغال در خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری رااز میان می برد، و به همین میزان در یزد و اردکان و کرمان و رفسنجان و... تولید ثروت و اقتصاد می کند. محیط زیست استانهای مبداء نیز رو به نابودی خواهد گذشت و پدیده گرد و غبار کنونی پیش درآمدی است بر مشکلات فزونتر آینده. با تکمیل زنجیره ی این طرح ها ظرف یک دهه، مردم سه استان صاحب کارون و دز ناگزیر از مهاجرت و حاشیه نشینی و فقر در کنار شهرهای بهره مندی خواهند شد که با ثروت آنها آباد شده است.

نتیجه

نتیجه اول آنکه بهتر آن است نخبگان خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری که مسئولیت اجتماعی بزرگی نسبت به این مردم دارند، با کناره گیری از ستادهای انتخاباتی گزینه های ذکر شده به فقر موجود در استان های خود دامن نزنند.

و همه تلاش خود را مصروف اجرایی نشدن پروژه های فوق کنند. دیدیم که در آرمانی ترین دولت اصلاح طلب شعار توسعه عدالت به نفع همه ایرانیان پوششی برای طرح های قومی انتقال آب کارون بودُ(محمدرضا شمسایی مدیر با سابقه  و خوزستانی آب و برق خوزستان در یکی از مصاحبه های رسمی خود ضمن بر شمردن مضرات مبحث انتقال آب رودخانه های استان این طرح ها را یک پروژه ی قومگرایانه خوانده بود).

نتیجه دوم آنکه توصیه می شود مردم خوزستان با چشم باز و تعریف منافع منطقه ای خود در انتخابات ورود کنند. اینجانب ضمن احترامی که برای همه هواداران اصلاح طلب و شخص آقایان عارف و قالیباف قایل هستم، وظیفه خود دانستم تا نسبت به انتخاب رییس جمهور آینده ایران هشدارهای لازم را ارایه دهم.