علی لطفی پور
دبیر بازنشسته مدارس اهواز
علیرغم محاسن و خوبی های رفتار و تعامل اجتماعی عده ای از کارکنان ادارات و سازمان ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی و عامه مردم در جمهوری اسلامی لیکن متاسفانه فرهنگ غالب در این ادارات و احاد مردم کوچه و بازار یک فرهنگ برگرفته از عدم پاسخگویی و بی برنامگی و بی نظمی و بی توجهی و عدم رعایت حقوق شهروندی و فرار از مسئولیت و کار حاکم است.
اگر سری به بعضی ادارات و سازمانها چه در ادارات تابعه دولت و چه قوه قضائیه و دفاتر نمایندگان مجلس و یا شهردا ی ها و نهادها و دیگر سازمان ها بزنید براحتی به نحوه کارکرد و تعامل با ارباب رجوع پی خواهید برد طرف به جای اینکه کار ارباب رجوعی که ساعتها منتظر مانده و کار ایشان نیمه تمام مانده را حل کند به محض دیدن دوست و یا بستگان خود بالفور کار را نیمه تمام رها می کند و سراغ انجام کار اشنای خود می پردازد.
اگر به دنبال مجوز تعمیر ساختمان از شهرداری هستید انچنان امروز و فردا می کنند و تبصره و ماده ریز و درشت جلوی پایت می گذارند که از تعمیر خانه پشیمان می شوی در دادگاه وقتی مدارک را ارائه می دهی و منتظر صدور حکم هستی ناگاه برخلاف تصور بعد از ماه ها انتظار حکمی غیر منتظره ای دیگر صادر می شود که تصورش را نداشتی حالا باید به دنبال اعتراض و ماها دوندگی و چه بسا سالها انتظار نشست .
در خواست انشعاب برق و یا اب و یا تعویض کنتور را می دهی آنچنان باید به ادارات برق و آب سرک بزنی که بعضا فکر می کنند شما کارمند ان سازمان ها هستی نه ارباب رجوع !! مغازه برای خرید میروی یا جنس بنجل را انچنان زرق و برق بهش می دهند که فکر جن هم به این روش متقلبانه نمی رسد در ماه محرم که باید اجناس و وسایل خورد و خوراک مناسب تر باشد سر سام آور افزایش پیدا می کند و هر مغازه ای برای خود قیمتی دارد.
سبقت ماشین ها و کرایه های عمومی وسائط نقلیه و اتوبوس های در هم و برهم و دزدی های جور و واجور کوچه و بازار دستبردهای عادی به منازل مسکونی و سرقت ابزار درون ماشین و بد قولی و بد عهدی کاسب های شهری و دزدی از کار در ادارات و نبود کارمندان در محل کار خود و فحش و ناسزا گفتن مردم به همدیگر بر سر جلو و عقب بودن در صف های خرید ارزاق عمومی و کارهای شخص و دولتی و بی مهری و بی محبتی مردم به همدیگر و چاقوکشی و گرز کشی در خیابان ها و کوچه ها نسبت به همدیگر و رشوه و اختلاس و.... صدها مورد دیگر همه حکایت از ضعف فرهنگی مردم عادی و کارکنان و مسئولین دستگاه های دولتی و غیر دولتی دارد .
براستی چه باید کرد ایا باید دست به یقه شد و یا حق به جانب متخلف داد ویا تغافل کرد و با خنده و سکوت دست مریضاد گفت و یا اینکه انتقاد کرد منتقدانه خواهان اصلاح شد . بنظر می رسد شیوه های مذکور یا جواب منفی می دهد و یا درمان موقتی و گذرا است پس باید چه کرد ؟
چرا در بسیاری از کشورهای خارجی اینگونه نیست و انظباط اجتماعی و قانونمندی و حقوق شهروندی و تکریم شخصیت و پایبندی به ضوابط و مراعات حقوق دیگران و مصالح کشورشان و حرمت و عزت در تعاملات اجتماعی و قانع به حقوق شخصی و اخلاق اجتماعی انچنان نمود عینی دارد که گویا تجلی گوشه ای از بهشت موعود است .
بنظر می رسد اصلاح امور برمی گردد به فرهنگ حاکم بر مردم و ادارات و نظام حاکم . شاید مهمترین عامل اصلاح فرهنگ توجه به اموزش و پرورش یک کشور است از مهد کودک و پیش دبستانی و ابتدایی و مقاطع دیگر باید رفتارهای مناسب را نهادینه کرد برای این امور باید به محتوای کتب و شیوه های تدریس و بخصوص ارج نهادن به عنصر اصلی یعنی معلم از نظر مادی و معنوی توجه اساسی و بنیادی نمود.
اگر فرهنگ حاکم در کشور ضعیف است به دلیل بی توجهی و کم توجهی به اموزش و پرورش بخصوص معلم است معلمی که در تفکر حاکم مسئولین عملا زیادی و مصرفی تلقی می شود و معلمی شغل دوم و سوم او است وحال که هر زمان شاهد تغییر نظام اموزشی و کتب درسی هستیم چه انتظاری از تحول در رفتار انسانها در اینده داریم .
در کشورهای ژاپن ' المان ' کره جنوبی ' کانادا ' لوکزامبورگ و فرانسه بیشترین حقوق را برای معلمانشان در نظر می گیرند از نظر این کشورها باید وضعیت معیشتی اموزگاران به نحوی باشد که جذابیت کافی برای جلب نیروهای تازه نفس داشته باشد دغدغه اصلی دولت های این کشورها تامین نیروی کار شایسته است که باید از سوی اموزش و پروش تربیت می شد تربیت اجتماعی و منضبط و قانونمند را در اموزش و پرورش جستجو می کنند.
با توجه به سرانه ملی کشورها و شاخص مصرف کننده در کشورها ' امریکا و کره جنوبی و ژاپن را می توان از نظر وضع معلمان از سایر کشورها مناسب تر دانست .
در تمامی کشورهای توسعه یافته نظام اموزشی محور توسعه قرار گرفته و همواره در زمینه تخصیص اعتبارات ' امکانات و تامین شرایط زندگی مطلوب این فرهنگیان و کادر نیروی انسانی بوده است که در اولویت قرار داشته .
بنابراین تا زمانیکه در کشور ما اموزش و پروش عملا در اولویت نظام قرار نگیرد فرهنگ حاکم بر کشور از این بهتر نخواهد شد