پیامدهای منفی اجرای شتاب زده نظام 6-3-3 رفته رفته چهره خود را در نظام آموزشی عیان میکند. افت تحصیلی در مقطع ابتدایی به سرعت رو به افزایش است و بچهها در مقاطع بالاتر، حتی در خواندن معمول خود نيز مشکل دارند
از روزهایی که نظام آموزشی ارزشیابی کیفی توصیفی یا همان نظام 6-3-3 را به شتاب زده ترین شکل ممکن در آموزش و پرورش کشور اجرا کردند، سال های زیادی نگذشته است اما پیامدهای منفی این تصمیم سریع، حالا رفته رفته چهره خود را در نظام آموزشی عیان میکند.
به گزارش قانون، پنج سال قبل که مسئولان دولت دهم ناگهان هوس کردند نظام آموزشی کشور را متحول کنند، کارشناسان بارها هشدار دادند که این نظام به خودی خود مناسب اما برای وضعیت فعلی ایران غیر قابل اجر است. آموزش و پرورش برای اجرای این طرح با کمبود 600 هزار معلم متخصص به ویژه در دوره ابتدایی و پایه ششم که قرار بود اضافه شود، مواجه بود. 60 هزار کلاس جدید در آن زمان برای پایه جدید ششم ابتدایی نیاز بود که مشخص نبود قرار است از کجا تامین شود.معلمان با سابقه نیز، توانایی ناگهان هماهنگ شدن با کتب جدید و متنوع و مفاهیم آنها را نداشتند. تعداد مخالفان اجرای طرح در بدنه فرهنگیان بالا بود و همین باعث میشد که فرهنگیان دل به این طرح ندهند. آنها این طرح را بدون نظرخواهی و برنامهریزی قبلی می دانستند که حتی بهصورت آزمایشی نيز اجرا نشده و قرار بود به طور مستقیم وارد فاز اجرای سراسری شود. اما هیچ یک از این دلایل موجه، تب مسئولان دولت دهم که آخرین سال کاری خود را میگذراندند، پایین نیاورد وآنها به طمع ثبت تحول نظام آموزشی به نام خود، شاهکاری به نظام ارزشیابی کیفی را به دامان آموزش و پرورش معیوب کشور انداخته، آن را از آنچه بود فلج تر کرده و خود از دور ریاست خارج شدند.
سونامی بی سوادی در راه است
این روزها افتتحصیلی دانش آموزان به ویژه در مقطع ابتدایی، سر زبان همه افتاده و بچهها در نظام آموزشی جدید گم شده اند و دست وپا زنان خود را به مقاطع بالاتر می رسانند. کارشناسان می گویند که سونامی بی سوادی در قشر تحصیل کرده در راه است؛نه بیسوادی که آن را حاصل فارغ التحصیل شدنهای به اصطلاح کیلویی از دانشگاهها می دانیم. سونامی جدید از پایه های ابتدایی به راه افتاده و سیل آن در سالهای بعد دامنگیر نسلی خواهدشد که از ابتدا سردرگم بار آمدهاند. نسلی که کلاسهای پرجمعیت، معلمان غیر متخصص، کتب درسی کم محتوا و ناتوانی خانوادهها برای درک نظام آموزشی جدید را تجربه میکنند. افتتحصيلی، اولین پیامد این نظام برای بچه هایی است که هنوز به سن ورود به جامعه نرسیدهاند. در این خصوص «محمد فلاحی» عضو کانون صنفی معلمان ایران در گفت وگو با «قانون» معتقد است کلاسها بیش از آن شلوغ شده که شاهد بازدهی نظام آموزش ارزشیابی کیفی باشیم. مشکل کمبود معلم نیز از ابتدای اجرای این طرح وجود داشته و همچنان ادامه دارد. برنامه ای برای جذب درست افراد متخصص وجود ندارد و از همان ابتدا از هر جايی که توانستند افراد غیر متخصص را به عنوان معلم به مقطع ابتدایی آوردند. این بچه ها در مقاطع بالاتر حتی در خواندن معمول خود نيز مشکل دارند. گنجینه لغات این نسل، بسیار محدود است و از حل محاسبات ساده ریاضی بدون ماشین حساب عاجز هستند.
کلاسهای شلوغ و معلمان بی انگیزه
«نمیتوانید کلاسی را پیدا کنید که زیر 40 نفر دانشآموز داشته باشد». این را «مهدی بهلولی» کارشناس آموزش و پرورش در گفتوگو با «قانون» مطرح می کند و می گوید: « در مدارس دولتی به خصوص در مرکز شهر تهران یا مناطق متوسط و قدیمی، جمعیت دانشآموزان بسیار زیاد است. افزایش جمعیت در کنار کمانگیزه بودن معلمان، دست به دست هم داده و کیفیت آموزش را پایین آورده است. برخی دانشآموزان در پایه چهار و پنج، هنوز در نوشتن اسم خود نيز مشکل دارند». این کارشناس آموزش و پرورش در خصوص دلایل افت تحصیلی دانشآموزان می گوید: «مسلم است که آموزشوپرورش ما همواره درگیر مشکلات متعدد بوده اما نظام آموزشی جدید، تیرخلاص را زدهاست. ارزشیابیکیفی به خودی خود کار خوبی است و در جهان تمام نظامهای آموزشی به سمت این نوع ارزشیابی حرکت کرده یا در حرکتند. اما شکل جهانی این نظام، دانش آموز را از نمره و استرس آزمون دور کرده و ارزشیابی دقیقی برای آن قرار داده است. در سیستم ارزشیابی کیفی، معلم برای هر دانش آموز یک پوشه تهیه می کند، سپس رفتار دانشآموز در طول ترم را در نظر میگیرد و در هر جلسه و هر روز این پوشه را تکمیل میکند. اين پروسهای است که به زمان و انگیزه احتیاج دارد و تعداد دانشآموزان بايد در هر کلاس مشخص و اندک باشد. طبق گزارشهایی که در خارج ازکشور وجود دارد، معلمان هر روز بعد ازظهر این پوشه ارزیابی را تکمیل میکنند ولی معلم ایرانی، نه انگیزه آن را دارد، نه وقت آن و نه تعداد دانشآموزان این اجازه را میدهد. سیستم ما معلم را با انگیزه بار نمیآورد. زنگ تعطیلی که به صدا در بیاید، معلم زودتر از دانشآموز از مدرسه فرار میکند».
نمره حذف شد، ارزشیابی اعمال نشد
اجرای نظام ارزشیابی کیفی در ایران را، نه حتی ناقص که میتوان فرمالیته دانست. نمره حذف شده است اما ارزشیابی در کار نیست. بهلولی در این خصوص میگوید:«این نظام هنوز در مدارس ما زمینه اجرا ندارد. آموزشوپرورش با کیفیت به سمت این نوع آموزش نمیرود. پای صحبت معلمان ابتدایی که بنشینید، میگویند شرایط تحصیلی برخی دانشآموزان به گونهای بود که نباید به پایههای بالاتر میرفتند اما مدیر مدرسه قبول نمی کردو می گفت این مدرسه باید صددرصد قبولی داشته باشد. این حکایت بسیاری از مدارس است و با یک سونامی بی سوادی شدید نسبت به گذشته روبهرو خواهیم شد. بهلولی نقش خانوادهها را نیز در افت تحصیلی کودکان موثر میداند وادامه میدهد:«خانوادهها نیز در واقع در تضعیف ارزشیابی توصیفی نقش دارند. هر چه به آنها بگویید دوران نمره تمام شده است، آنها فرهنگ نمرهای را رها نمیکنند و مرتب میپرسند نمره این بچه چند است؟ یا میپرسند بسیار خوب یعنیکدام نمره؟ اما به اصل یادگیری فرزندشان توجهی ندارند. معلم ها صوری و تقریبی نمرههایی به خانوادهها میگویند و چون قبولشدن دانشآموزان راحتتر شده است، خانوادهها به مدرسه و معلم فشار می آورند تا دانش آموز در هر وضعیتی بالا برود.
کتب سخت و کم محتوا
در نخستین سال اجرای این طرح از سوی کارشناسان حوزه آموزش و پرورش عنوان شد که بیشترین آمار افت تحصیلی در مقطع اول ابتدایی بوده است و کتب تازهتالیف سخت اما كم محتوا را به عنوان اولین عامل افت تحصیل معرفی کردند. معلمان به دلیل دشوار بودن محتوای کتابهای درسی تسلط کافی بر آنها نداشتند، بنابراین محتواي آن با کیفیت کافی تدریس نمیشد؛ آن نيز در شرایطی که کودک پس از پیش دبستانی، تازه وارد مقطع جدی تحصیل شده است. کارشناسان ارزشیابی توصیفی را نوعی پاک کردن صورت مساله بيان کردند که برای حل معضل افت تحصیلی، چاره ای باقی نگذاشته است.
کلاسها را خلوت کنید
تراکم بالای دانشآموزان در کلاس درس همواره از سوی معلمان به عنوان یکی از عوامل کاهش کیفیت درآموزش اعلام میشود. طبق بخشنامه ساماندهی نیروی انسانی، تراکم دانشآموزان در نقاط شهری و در سه ساله نخست دوره ابتدایی، حداکثر 32 نفر، در سه ساله دوم حداکثر 35 نفرو همچنین در دوره متوسطه اول و دوم تراکم دانشآموزان در کلاس درس حداکثر 36 نفر است.با اضافه شدن پایه ششم به دوره ابتدایی، آموزش و پرورش با کمبود معلم در این دوره مواجه شد و به دلیل عدم جذب نیروی جدید و بازنشستگی تعدادی ازنیروها در هر سال، کمبود معلم در این دوره به شدت احساس میشود.
تراکم پایین کلاسهای درس منجر میشود تا دانشآموزان ارتباط بهتری را با معلم خود بگیرند و روش تدریس فعال که در سند تحول بنیادین مورد تاکید قرار گرفته است، محقق خواهدشد.همچنین به گفته کارشناسان، دانشآموزانی که در سال اول ابتدایی در کلاس کمجمعیت حضور دارند، اگر در پایههای بالاتر در کلاسهای عادی و پرجمعیت قرار بگیرند،نسبت به سایران موفقیت بیشتری کسب میکنند.