امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
این امر در جوامع گوناگون متفات بوده و در عصر پادشاهان مختلف زنان جایگاه متفاوتی می یافتند و با ظهور اسلام جایگاه و ارزش زن ارتقا یافت و از یک موجودی صرفا زاینده به موجودی همراه و همدم مرد تبدیل شد.
اختصاصی شوشان / بخش اول : زن ، موجودی که در اعصار مختلف به گونه های متفاوتی زیسته است . گاهی او را الهه مادر نامیده اند و گاهی او را صرفا وسیله ای برای زایش . از دوران باستان تاکنون حضور زنان در عرصه سیاست کاملا محسوس بوده اگر چه می توان گفت که کماکان قدرت در دست مردان بوده ولی این زنان بوده اند که بعضا با سیاست های درست و غلط خود خط مشی جامعه ای را به سمت دلخواه سوق داده اند .
هرچند روند انتقال قدرت از زنان به مردان تدریجی بوده ولی در اعصار بعد مردان چنان قدرت را در دست گرفتند که گاهی اوقات نقش یک زن با یک برده برابری داشته است . این امر در جوامع گوناگون متفات بوده و در عصر پادشاهان مختلف زنان جایگاه متفاوتی می یافتند و با ظهور اسلام جایگاه و ارزش زن ارتقا یافت و از یک موجودی صرفا زاینده به موجودی همراه و همدم مرد تبدیل شد.
اگر وجود زن را در ایران بر روی یک پیوستار قرار دهیم مطمئنا به سه نقطه مهم برخورد می کنیم . دوران مادر تباری ، دوران مشروطه و دوران اسلام . در این گزارش ابتدا به دو دوران مادر تباری و مشروطه می پردازیم و سپس به دلیل تعالی حضور زن در جمهوری اسلامی و بالاخص جنگ 8 ساله ایران و عراق آن را در گزارشی دیگر پی گیری می کنیم .
نگرش احترام آمیز به زن را در ایلام باستان می توان ناشی از روزگار شکوفایی «مادر تباری» در خوزستان دانست. برتری هایی که زنان در ایلام باستان به دست آوردند، والایی و گسترش بیشتری از زنان میان رودان دارد.
ویل دورانت در ارتباط با دوران مادرشاهی در ایران می گوید: در این دوران یعنی دوران مادرشاهی حق فرمانروایی و قضاوت، حق اداره ی امور خانواده و تقسیم بندی خوراک، همه در دست زن بود. مرد اگر در جنگل ها مواد خوراکی پیدا می کرد، در اختیار زن می گذاشت تا بین افراد قبیله توزیع کند. اختلاف نیروی بدنی که امروز مشهود است، در آن روزگار آنچنان قابل ملاحظه نبود. این اختلاف نیروی جسمانی، بعدها از لحاظ شرایط زندگی و محیط زیستی پیدا شد. زن در این دوره از حیث بلندی قد و نیروی جسمانی نه تنها دست کمی از مرد نداشت، بلکه به اقتضای شرایط کاملاً نیرومند بود و می توانست ساعت های درازی را به کارهای دشوار بپردازد.
با کشف آهن و فرا رسیدن دوران جنگ و ستیز این دوران به پایان می رسد. از این دوران به بعد کوشش مرد برای فرمانروای مطلق شدن، آغاز می گردد و رابطه ی دو سویه ی زن و مرد دچار آسیب می شود و دوران پدر سالاری آغاز می شود. درست هنگامی که قدرت به مردان رسید در کنار الهه ی مادر، یک خدا، یک پسر یا معشوق،ظاهر می شود.
در ادبیات نیز به همین منوال پیش می رود نقش زن در نگاه شاعران در سده های مختلف متفاوت است .
زینب یزدانی در کتاب «زن در شعر فارسی» می گوید: «زن در ادبیات پیشین، یا به صورت قهرمان ظهور می کرده و حماسه می آفریده است و یا به عنوان معشوقی باعث غزلسرایی می شده و ادبیات غنایی را به وجود می آورده است.پس، زن به دو شکل در ادبیّات گذشته ی ما دیده می شود؛ یا فعّال است یا منفعل. زن فعّال را در آثار حماسی می توان یافت و زن منفعل را در غزلیّات عاشقانه...»(یزدانی،1378: 47).
وی در ادامه می گوید :اگرچه در شاهنامه گاه شاهد «سخنان ناشایست از زبان شخصیت های شاهنامه در مورد زن هستیم، ولی احترام به زن و مشورت با او در شاهنامه جایگاه خاصی دارد و برای همین است که زنان در شاهنامه سخن به سزا می گویند، زیرا علاوه بر زیبایی ظاهری، به زیبایی درونی نیز دست یافته اند».
ولی قضیه در نگاه بعضی از شاعران به گونه های دیگری جلوه می کند چنانچه در میان قصیده سرایان پارسی، انوری وخاقانی در آثار خود بیشترین حملات را به شخصیت زن داشته ند.
زنان تا دوران مشروطه از حقوق مدون و تعريف شده اي (غير از متون كهن و ديني ) بر خوردار نبوده اند. ظهور انقلاب مشروطه در اواخر دوران قاجار (از زمان مظفر الدين شاه به بعد) شرايط اجتماعي و تغييرات دوران قبل را دستخوش تغييرات عمده اي كرد. تا این زمان زنان شخصیتی منفعل داشتند و حضور پر فراز و نشیب آنان به حضور حاکمان روشنفکر یا تاریک اندیش بستگی داشت . متاسفانه هيچ آمار قابل اتكايي از اين دوران در دست نيست .
ولی با آغاز چرخه مشروطیت زنان لحظه لحظه در حركتهاي سياسي ـ اجتماعي نقش بيشتري ایفا می کنند. زنان در این دوران يا خود حضور داشتند يا مشوق مردان در نهضت بودند آنها در صورت عدم توانايي شركت مستقيم از كمكهاي مالي دريغ نداشتند تا اینکه مظفر الدین شاه در تاريخ 14 جمادي الثاني / 1324 ه . ق فرمان مشروطيت را صادر نمود.
با وجود آنکه قانون انتخابات سپتامبر 1906 که در شهريور 1285به تصویب رسید و مطابق با مواد 3 و 5 آن ، زنان حق شرکت در انتخابات را نداشتند ولی با این وجود باز زنان از فرايندهاي سياسي و اجتماعی خود را محروم نکردند و منتظر حمايت قانوني نماندند و به طرق گوناگون تشكل يافتند و خيلي زود مدارس درمانگاه ها و يتيم خانه هايي را تأسيس كردند. مدرسه ناموس كه اولين مدرسه دخترانه تهران بود در سال 1907 تاسيس گرديد. يكي ديگر از نخستين مدارس در تهران دبستان دوشيزگان بود كه در اوايل 1907 بنيان نهاده شد. زناني چون بي بي وزيرف و طوبي آزموده و دره المعالي و صفيه يزدي و ماهرخ گوهرشناس از مربيان پيشگام در اين امر بودند كه جهت تشويق خانواده ها علاوه بر موضوعاتي چون تاريخ به خواندن و نوشتن رياضيات و جغرافي و معارف به مهارتهايي چون هنر آشپزي نيز توجه داشتند.
زنان نه تنها در امور تاسيس مدارس و مساعدت به دولت فعاليت مي كردند بلكه در امر تهيه نشريات نيز دست به کار شدند .دانش اولين نشريه اي بود كه توسط خانم چشم پزشكي به خانم دكتر كحال در سال 1292 به طور رسمي منتشر گرديد اما قبل از آنكه يك سال از انتشار آن بگذرد و تنها 30 شماره از آن چاپ شده بود تعطيل گريد. شايد بتوان گفت كه دانش نخستين نشريه فارسي زبان بود كه اختصاص به بانوان داشت و در امور اخلاقي، علوم خانه داري، بچه داري، و شوهر داري، بهداشت و حتي طب در آن صحبت به ميان آمده بود.بعد از آن مريم مزين السلطنه موسس و مدير مدرسه مزينه شماره دو هفته نامه مصور شكوفه را در 4 صفحه منتشر كرد. نشريه شكوفه 4 سال انتشار يافت.اما به واسطه عوارض ناشي از جنگ بين المللي اول تعطيل گرديد.سه سال بعد از تعطيلي شكوفه صديقه دولت آبادي روزنامه زبان زنان در اصفهان كه در خصوص مربوط به زنان و دوشيزگان بود نشر گرديد. اين نشريات و مدارس ارتباط تنگاتنگي با انجمن هاي زنان داشت.
حضور زنان در امر مشروطه نه تنها غیر مستقیم بود بلکه با وجود مخالفت ها گاها زنان شجاعی دیده می شده که اسلحه به دست با مبارزه با استبدادیون می پرداختند از گزارشی که از آن دوران در دست است می توان به این مورد اشاه کرد : سربازي بود كه به سختي مجروح گرديده بود و هر چه همرزمان سعي مينمودند براي مداوا لباس او را بيرون آورند وي ممانعت مي نمود تا آنجا كه سردار ستارخان به بالين وي رفته و هنگامي كه از او درخواست تعويض لباس مي نمايد وي سر در گوش ستارخان آورده و ميگويد من يك بانو هستم.