زینب پارسافخر
بهتر است بپذیریم که جامعه درتکاپوی رشد خود نیازمند شاخصهایی است که بتواند با تعریف عام و تام روبهرو شود. جان کلام اینکه تعریف جامعه بر مبنای فرهنگ و توسعه پایه گذاری شده است و بدون این دو مقوله هر جامعهای را نمیتوان با تعریف معناداری در نظر گرفت. ارتقای کیفیت گفتمان یک جامعه به اصول خاص و پیچیدهای نیاز ندارد و با زبانی ساده میتوان مبنای حرکتی و توسعه وار را برای آن در نظر گرفت. در این بین زنان وتوسعه را میتوان با تعاریف و مفاهیم زیادی در نظر گرفت و بر آن تمرکز کرد.
زنان ما کجای قصه توسعه قرار دارند؟ کجای حرکت توسعه وار جامعه قرار دارند؟ آیا صرفا برای خالی نبودن عریضه و پوشش دادن شعارهای انتخاباتی به موضوعیت میپردازیم؟ باور کنیم برای حضور زنان در صحنههای مختلف اجتماع نیاز بهاین همه پیچیدگی نیست، توسعه هر جامعه نیازمند حلقههای زیادی است و اگر یک حلقه از آن کسر شده باشد این امر محقق نمیشود و هرچه تلاش کنیم تا خود را به سطح پیشرفت و ترقی برسانیم به نتیجه معقول و مناسبی دست پیدا نخواهیم کرد.
در تداعی و بازیابی زمان و نسبت آن با حضور زنان، میتوان به نکات مفید و موثری دست پیدا کرد، نشانهها و رگههایی از عدم توسعه را میتوان در مسائل مختلف پیدا کرد و یکی از این مسائل نگاه زاویه دار به (زن) بود که سالهاست دچار مکث شده و حرکت قابل توجهی در آن یافت نمیشود. با کمی تعمق و تامل متوجه خواهیم شد تمام افراد و ارکان در پیشبرد و حرکت جامعه دارای نقش هستند و هر جا که یک موضوع دچار رفتار سلیقهای انسانها شد دچار رکود و اُفت میشود و موجب میگردد حرکت رشد گونه جامعه با کندی صورت بگیرد.
نگاه دوستانه و خصمانه نسبت به حضور زنان در توسعه یک کشور میبایست با ادله محکم همراه باشد، اگر امروز نمیتوانیم برای حضور زنان در جامعه دلایل محکم پیدا کنیم ولی تبعا میتوانیم برای حضور زنان دلایل بهتری پیدا کنیم. با نگاهی آسیب شناسانه به مقوله زنان و توسعه یک جامعه میتوان فهمید که توانمندیها و پتانسیلهای زنان بسیار زیاد و در جاهایی نسبت به مردان هم بیشتر است. تاریخ نشان میدهد گذشته زنان در عرصه اجتماعی همیشه با تحولات و نگرشهای جدیدی همراه بوده است و زنان توانستهاند هر جا که نقشپذیر و نقش آفرین شدند متفاوت بودن را به نمایش بگذارند.
نگاه مثبت به حضور زنان در جامعه را در ردههای مختلف تاریخی میتوان پیدا کرد و همیشه در اثرگذاری این قشر، میتوان ادعای استواری کرد. راهکارها بسیار هستند. اولین راهکار این است که از حالت شعارگرایی بیرون بیاییم و برنامه جامع و مدونی برای زنان تهیه کنیم و بر حرکت لاکپشتی و تقریبا خنثای آن خاتمه دهیم. برنامه زنان و توسعه اگر توسط کارشناسان امر بهخوبی طراحی و تدوین شود و دولتها مکلف به اجرای آن باشند و اگر با برنامهریزی صحیح و اصولی به آن نگاه شود، میتوان زمینه و پایه را بهخوبی شناسایی کرد و بر اساس آن با شیوه کارشناسی رفتار کرد.
در نگاه کارشناسی به حضور زنان در جامعه و رابطه آن با توسعه، اگر دقیق نگاه کنیم آثار آن را در فاصله کوتاه مدت و به تبع آن در بلند مدت خواهیم دید و متوجه خواهیم شد توسعه بدون حضور علمی و کارشناسی زنان امکانپذیر نخواهد بود