شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۰۲۶۵
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۳
جمال داورپناه
هیئت علمی جهاد دانشگاهی خوزستان

شاید تا چند سال پیش می توانست گفت حلقه گمشده ای به نام ارتباط صنعت و دانشگاه، ولی اکنون با فعالیت نهادها و سازمان های گوناگون از جمله معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، مراکز رشد، پارک های علم وفناوری، دفاتر ارتباط صنعت و دانشگاه در دانشگاه ها، تخصیص بودجه ای برای پژوهش و توسعه و راه اندازی واحدی به این نام در صنایع، صندوق های حمایتی نسبتاً فعال در این زمینه، راه اندازی پژوهشگاه و پژوهشکده های متعدد و ...، این حلقه دیگر مفقوده نیست بلکه سیستمی است که مدت ها وجود دارد ولی ناقص و نیازمند اصلاح و استفاده بهتر است. در سند چشم انداز 1404 نیز ارتباط و استفاده از تمام علوم (نه فقط علوم فنی-مهندسی) تاکید شده است.

عمر ارتباط در ایران به حدود 80 سال گذشته و زمان تاسیس دانشگاه در کشور است، در صورتی که اولین انقلاب آکادمیک در اوایل قرن 19 در آلمان رخ داد که علاوه برتوزیع دانش به تولید آن نیز روی آوردند و در انقلاب دوم که بعد از آن رخ داد، آموزش کار آفرینی در دستور کار قرار گرفت.

رشد و رتبه ایران در تولید علم مناسب است، ولی این رتبه کمی بوده و در عرصه تبدیل علم به عمل وضعیت مطلوبی ندارد. طبق گزارش ادواری نمایه رقابت پذیری جهانی کشورها، به لحاظ وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رتبه ایران در بین 138 کشور 76 و همچنین در تحصیلات عالیه 49 و آموزش تکنولوژی 97 است که نشان می دهد با وجود افزایش سطح علم ولی در زمینه آموزش تکنولوژی عقب تر هستیم.

شاخص همکاری صنعت و دانشگاه در ایران 105، در صورتی که این مورد در ترکیه 63 می باشد که در موارد مشابه دیگر نیز ایران وضعیت مطلوبی ندارد. به لحاظ بودجه ای نیز اگر بخواهیم مقایسه ای داشته باشیم، بودجه پژوهشی آمریکا در سال 360 میلیارد دلار و حدود 180 برابر بودجه پژوهشی ایران (هفت هزار میلیارد تومان) است.

دانشگاه و صنعت دو بال پرواز توسعه پایدار و همه جانبه کشور هستند و تجربه نشان می دهد که ثروت ملل را منابع انسانی تشکیل می دهند نه منابع طبیعی و سرمایه و درآمد. مهمترین دلیل نبود ارتباط صنعت و دانشگاه را "عدم احساس نیاز صنعت به دانشگاه" و همچنین "فقدان انگیزه در دانشگاه" برای ارتباط با صنعت دانست.

عدم احساس نیاز صنعت ناشی از اقتصاد بر پایه نفت و وارداتی بودن صنعت می باشد که تقریباً در همه صنایع اثر کرده و همچنین یارانه ای که از طرف دولت به صنایع داده می شود و دولتی و خصولتی بودن آنها باعث می شود که در کمال آرامش و همچنین بدون ترس از رقیب تجاری، کالا و محصول خود را اکثراً به صورت غیر درون زا و همچنین با هر کیفیتی به بازار عرضه کند. مادامی که اقتصاد بر پایه نفت باشد، ظهور کارآفرینی بر پایه دانش بس دشوار است.

ارتباط صنعت و دانشگاه می تواند شامل رفع نیازها و بحران های موجود در صنایع باشد و یا اینکه به تحول در صنایع و افزایش راندمان و به روز کردن آن صنعت منجر شود. متاسفانه سطح ارتباط و توقع موجود، مورد اولی است که گرچه نیاز است ولی کافی نیست و سطح ارتباط باید به به روز رسانی و افزایش راندمان و ارائه خدمات جدید در صنایع منجر شود. این اتفاق در قریب به اتفاق موارد در حد پروژه های پایان نامه ای و دانشجویی تعریف و درخواست می شود، در صورتی که انجام کارهای بزرگ و رقابتی و ماندگار در قالب طرح های کلان ملی و سرمایه گذاری کلان و به صورت ماموریتی محقق می گردد.

متاسفانه صنایع در بروز وضعیت موجود کارنامه درخشانی ندارند و هنگامی که بحث پژوهش و طرح پژوهشی و ارائه آن مطرح می گردد، به تصور اکثر صنایع دانشگاه دنبال آن است که پولی بگیرد و یک گزارش کلی و غیر کاربردی ارائه و در نهایت نیز در کارآیی و راندمان صنعت تاثیری نخواهد داشت و در نتیجه ساده ترین راه یعنی واردات تکنولوژی را انتخاب می کنند. در صورتی که عمر چرخه فناوری کوتاه است و سرعت بومی سازی و انتقال فناوری باید بیشتر از سرعت تغییرات جهانی فناوری باشد. در صنعت باید نگرش هزینه بودن پژوهش به نگاه سرمایه گذاری اصلاح گردد، چرا که ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است و با توجه به این مهم، و تغییر نیازهای جامعه و کیفیت خدمات، برای ماندن در رقابت بازار به روز رسانی و سرمایه گذاری های علمی – تحقیقاتی باید در اولویت قرار گیرد. نمونه بارز آن شرکت نوکیا، که زمانی از بهترین برندهای بازار در زمینه گوشی تلفن همراه بود و در یک چشم به هم زدن از صحنه رقابت خارج شد.

همانطور که در بالا اشاره شد فقدان انگیزه در دانشگاه برای ارتباط با صنعت از دلایل مهم نبود این ارتباط موثر است، چرا که انگیزه اغلب دانشگاهیان جهت ارتقاست که بیشتر نظری می باشد (ملاک فعلی ارتقای اساتید) و کاربردی در صنعت ندارد.

دانشگاه باید نیاز صنعت را تشخیص دهد و درصورت لزوم خود دانشگاه پیش قدم شود، ولی متاسفانه هم اکنون در دانشگاه ها پژوهش برای پژوهش انجام می شود و به دلیل تامین منابع مالی دانشگاه ها به صورت کامل توسط دولت عملاً رقابتی برای پژوهش کاربردی در بین دانشگاه ها وجود ندارد. اگر اختصاص برخی مزایا و منابع دانشگاه و همچنین سیستم ارتقا منوط به درآمد پژوهشی باشد، میل و انگیزه دانشگاهیان بیشتر خواهد شد (که این رویه چند وقتی است شروع شده است).

یکی از ضعف های سیستمی دانشگاه ها سرفصل دروس و متون دانشگاهی به خصوص در مقاطع پایه می باشدکه نیازمند تغییر اساسی و بنیادین در راستای آموزش عملی و ازمایشگاهی است. عدم حضور افراد دانشگاهی در صنعت و تجربه صنعتی و اینکه افراد و مدرسین دانشگاه اغلب بعد از فارغ التحصیلی، بدون داشتن ارتباط قبلی با صنعت، به تدریس در دانشگاه مشغول می شوند که این مورد اخیرا با راه اندازی طرح پسا دکتری در صنعت مورد توجه قرار گرفته ولی نیازمند برنامه ریزی جامع و کامل در همه سطوح تحصیلی می باشد.

در مقاطع تحصیلی دوره های مختلفی از جمله اینترن شیپ (تیمی از دانشجویان پس از آشنایی با مشکلات واحد صنعتی به رفع آن می پردازند)، اکسترن شیپ (بازدید دانشجویان از واحد صنعتی)، کارآموزی (به صورت واحد درسی)، طرح کو-آپ (دانشجو حدود پنج ترم تحصیلی تمام وقت در صنعت کار می کند) می توان داشت که این دوره ها در بلند مدت دید و شناخت دانشگاهیان را نسبت به صنعت تغییر می دهد.

پس از شناخت کافی و عزم جدی هر دو طرف برای همکاری، یک متولی می تواند این ارتباط را موث و سازماندهی کند و در کشور ما با تئوجه به اینکه صنعت و دانشگاه هر دو وارداتی و همچنین وابسته به دولت هستند، دولت و به خصوص وزارت صنعت، معدن و تجارت می تواند متولی خوبی باشد. دولت به همراه دانشگاه و صنعت مدل مارپیچ سه گانه سازمانهای پیوندی با فصول مشترک را ارائه و اجرا کنند نه مدل تحکمی که در آن دولت در دانشگاه و صنعت هر دو دخالت و تعیین تکلیف می کند.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار