امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - مسعود کنعانی (خادم النخيل) : بى ربط ترين و مزخرف ترين جمله ايى كه مى توان به يك نماينده مجلس و وكيل قانونى مردم يك شهر و يا استان گفت. بى ربط تر و غيرمؤدبانه تر اگر اين جمله از زبان يك خدمتگذار خطاب به ولى نعمت خود بيان شود. گفتگوى نمايندگان مردم خوزستان بامعاون رئيس جمهور و رئيس سازمان حفاظت محيط زيست در جريان نشست شوراى ادارى استان با تنى چند از اعضاى هيأت دولت كه معاون اول رئيس جمهورى نيز در آن حضور داشت *از آن جمله رويدادهايى است كه در تاريخ ثبت و ماندگار خواهد ماند و صد افسوس البته كه يكى از اوراق سياه و لكه دار كتاب تاريخ ملت و بويژه خطه مظلوم خوزستان را به خود اختصاص خواهد داد!* صحنه اي بشدت تأثر برانگيز از نمود عينى سقوط ارزش ها و فراموشى آرمان هاى متعالى يك ملت كه در رفتار آمرانه و تبخترآميز يكى از دولتمردان به نمايش گذاشته شد و احساسات ميليون ها نفر در خوزستان و حتى ساير نقاط كشور را جريحه دار ساخت.
*{ادب
مرد به ز دولت اوست }* ازديرباز،سرمشق كلاس درس نسل هاى پى در پى اين عبارت زيبابوده
است .اما ظاهرا برخى از به اصطلاح "دولتمردان" ما چنان سرمست قدرت و مكنت
گشته كه خود را از فضيلت ادب و اخلاق نيكو ، بى نياز ديده اند.مردم نجيب و هميشه قانع
و صبور خوزستان عليرغم تحمل مشقات و ناملايمات سال هاى طولانى جنگ تحميلى و عوارض ناشى
از عدم بازسازى ويرانه هاى اين جنگ طولانى و ويرانگر در سال هاى اخير با نابودى همه
جانبه محيط زيست خود نيز روبرو گشته و در طى اين مدت با درك صحيح از مشكلات و گرفتاري
هاى داخلى و خارجى، همواره بهترين همكارى و تعامل با دولت هاى مختلف را سرلوحه كار داشته
اند كه البته و در كمال شگفتى هيچ كدام از اين دولت ها پاسخ درخور و شايسته ايى به
ايثارگرى و استقامت آنها ندادند.
*متأسفانه
روند افول و انحطاط ارزشى در ميان كارگزاران دولت به جايى رسيد كه رييس جديد سازمان
حفاظت محيط زيست كشور در مقابل وكلاى مردم حماسه آفرين و تاريخ ساز يك استان حتى زحمت
برخاستن و گوش سپردن به آلام و دردهاى مردم را به خود نمى دهد و دو دستى به صندلى قدرت
خود مى چسبد و با جسارتى وصف ناشدنى به نماينده ايى كه شأنيت حقوقى و اجتماعى يك شهر
و بلكه يك ملت را دارا مى باشد بى احترامى مى نمايد!*
*"به
تو هيچ ربطى ندارد!"جمله و عبارتى بسيار نادر و كمياب در قاموس دولتمردان
"تشنه ى خدمت"اما گويا قرعه فال اين بار به نام "شيفتگان قدرت"زده
اند و نصيب مردم بلاديده خوزستان نيز چيزى جز عجايب و غرايب روزگار نبوده و نيست.خوزستانى
كه از شدت عطش و نياز مبرم به آب بواسطه نخل هاى بى سر و ريزگردهايش و با زبان تالاب
هاى بيابان شده اش شهره آفاق عالم شده است ، شگفتا كه بى نياز به آب خوانده مى شود
و شگفتانه تر كه متولى محيط زيست كشور نيز بين زندگان در يزد واصفهان با خوزستان تفاوت
قايل مى شود!*
دهها هزار هكتار از اراضى جلگه
زرخيزخوزستان قربانى كوير مى شود و بشر و شجر و حشر با هيولاى مرگ و نيستى درآميخته
اند و كلانتر محيط زيست امر ملوكانه به خاموشى وكيلانى مى دهد كه خواستند پژواك مصيبت
هاى مردم خود باشند.
*عجبا
....ما را چه شده است!؟يك بام و دو هوا تا كى؟بخشى نگرى و تبعيض تا به كجا!؟*
سازمان حفاظت محيط زيست در خوزستان
به كدام يك از وظايف و تعهدات قانونى خود عمل كرده است؟ *مماشات اين سازمان با وزارت
نفت و رها ساختن مردم در ميان انبوه دكل هاوتاسيسات خطرناك نفت و گاز و انجام عمليات
نفتى در محدوده هاى مسكونى و در مقابل ديدگان خود بسته اين سازمان در خوزستان حكايتى
تلخ و غم انگيز از ارزش جان انسان ها در اين ديار است* وقتى كه مشاهده مى شود در نقاط
ديگر سازمان هاى نظارتى حتى براى توليدى پفك نمكى و ماكارونى در مناطق مسكونى فواصل
قانونى را به دقت رعايت مى كنند!"به تو هيچ ربطى نداره!"غير مربوط ترين عبارت
و جمله ايى است كه يك متولى حفاظت از #محیط_زیست مى توانست بر زبان بياورد و البته
بهترين گواه بر ميزان بيگانگى وى با اين مقوله مهم وحياتى نيز مى باشد. بر همين اساس
،ترديدها نسبت به آينده نيز فزونى مى يابد و درصورت ادامه رويكرد فعلى در دولت بايد
منتظر بحران ها و فجايع زيست محيطى بيشتر ،پرهزينه تر وخطرناك ترى بود كه لزوم تدبير
و چاره جويى فورى را طلب مى كند.البته ذكر اين نكته ضرورى است كه فقط تغيير و جابجايى
افراد و نام ها دردى را دوا نمى كند . بلكه نفوذ و رسوخ تفكرى انحصارطلب ،تنگ نظر و
تماميت خواه در بدنه مديريتى بويژه در حوزه نيرو و انرژى ضربات غيرقابل جبرانى را به
محيط زيست وارد آورده و كشور را بسمت شرايط ووضعيت بسيار نگران كننده ايى سوق داده
است.
*عقلاى
قوم و دلسوزان ملك و دين ، هر چه زودتر چاره ايى بينديشند و اين غده بدخيم را از پيكره مديريت كشور جدا نموده و خارج سازند
. چرا كه همين الآن هم براى جبران ما فات دير شده است. ..خيلى ديرتر از دير...!*