امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
فاضل خمیسی
"فلاکت انسان از یک چیز ناشی میشود: اینکه نمی تواند با آرامش در یک اتاق بماند" (از کتاب تأملات پاسکال)، یا اینکه : "چو راستی آغاز کردی به کوه و بیابان باید رفت" (شمس تبریزی)..ً هر دو گفتار مربوط به صدها سال پیش بود، و بشر آرزو میکرد هر چه جلوتر رود، این زدگی از اجتماع کمتر و کمتر شود، و محبت و عشق و راستی آنقدر نهادینه شوند، که فریب و ظلم فقط در افسانه ها آنهم برای دیو و جادوگران خون آشام در کتابهایی نوشته شوند که خواندن آنها برای افراد زیر ۱۸ سال ممنوع باشد.
شاید کمتر جریان سیاسی خویش
را حق مطلق نداند، و خود را نسخه شفا بخش جهان
و کشور نداند، حتی دیکتاتورهایی که با جمجمه های قربانیان خود عکس یادگاری میگیرند،
روش خود را ممدوح و صواب میدانند، و خون ریزی و ظلم را روش پیروزی و رسیدن به هدف تعریف میکنند،
و تا آنجا پیش میروند و خود شیفته میگردند، که خود را شمشیر یا تازیانه و یا حتی عذاب خدا برای
رستگاری مردمان مینامند،
این شکاف های انسانی در
بسیاری مواقع ناشی از جرقه های اختلاف سلیقه هاست، هر چند که این اختلافات میتوانند باعث شکوفایی و پایایی اجتماعی شوند، اما چنانچه
بخوبی مدیریت و هدایت نشوند، موجب یک بحران
و چندگانگی در اداره امور و در نهایت سرگردانی و مقابله مردم با یکدیگر را بدنبال خواهد
داشت،
آنجا که تربیت و ایجاد بینش سیاسی هنوز قاعده مند و دانش محسوب
نمیشود، برخورد گروههای سیاسی با یکدیگر بیشتر
به جنگ قبیله ها بر سر غنایم شبیه است تاتعارض اندیشه و نظریه ها، متأسفانه علم سیاست و نظریات سیاسی را آنقدر در
مرحله جنینی نگه داشته ایم که نشست های محفلی را با گفتمانهای سیاسی اشتباه میگیریم،
در این محفل ها نسخه یک جامعه قرن بیست و یکمی
هنوز با تاریخ گذشته نوشته میشود!!
اما در برش و مصداقی برای فضای سیاسی داخلی خالی از
لطف نیست که در این خصوص خاطرهای ذکر شود: در دوره اول ریاست جمهوری پس از خرداد
۷۶ و
تب و تاب و هیجانات سیاسی و چپ و راست شدن جامعه
در سازمانی که مشغول بودم، مسوولی منصوب
شده بود که بنا بقول خودش و اطرافیانش چپ،
چپ بود، ایشان اعتقاد داشت باید نیروهای مرتبط اداری در شهرستان ها که گرایش چپ نداشته باشند تغییر کنند، هر چقدر هم بنده در این زمینه از ایشان خواستم، چپ را بر مبنای گفتمان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی،
تعریف کند تاکنون چیزی دستگیرم نشد!!!
قرارشد در این جابجایی یکنفر
را پس از مصاحبه جایگزین فرد دیگری که گویا راست!!! بود انجام گیرد، مصاحبه بعهده یکی از همکاران قدیمی که اصلا در فاز
سیاست و جریانات اجتماعی نبود و گرفتاری خانوادگی شدیدی نیز داشت، گذاشته شد،
روز مصاحبه فرا رسید و همکار
قدیمی و گرفتار ما مصاحبه را انجام داد، در
جلسه جمع بندی که کارشناسان و آن مسول مربوطه
نیز شرکت داشتند، نتیجه مصاحبه آنروز
خواسته شد، که الان پس از بیش بیست سال نشان میدهد ما نیاز به تربیت سیاسی
واقعی داریم، اما پاسخ را بشنوید که توسط آن
همکار پیشکسوت که در همه دوره ها حضور داشت بیان شد:
__ بدرد نمی خوره !! راسته،...
و راسته را طوری کشید، که انگار کبیره ای مرتکب
شده بود!...
پس از اتمام جلسه، بنده
که از نظر سنی کوچکتر ولی با ایشان شوخی داشتم،
گفتم؛ حاجی؛ تو که حتی روزنامه نمیخونی
و اخبار هم گوش نمیدی، از کجا فهمیدی آن بنده خدا راسته!!
که گفت: فاضل؛ میذاری ما یه نونی بخوریم!
وگفت و گفت...
از این مثالها زیاد است، آنجا که وقتی دولت اصولگرا در ۸۴ روی
کار آمد، در یک جلسه خصوصی یکی از مدیرکل ها
ی دستگاه های دولتی در گزارشش با افتخار اعلام میکرد، در سازمان تحت تصدی اش تمام اصلاح طلبان پاکسازی
و حذف شده اند، در حالیکه نامبرده پس از مدیر
کلی بخاطر تخلفات گسترده مالی و غیره به دادگاه احضار و محکوم شد و..!!
اکنون و در حالی که باسوادی در شاخص توسعه انسانی براساس تحصیلات متوسطه برای بزرگسالان تعریف میشود متأسفانه
شاهد آن هستیم، که در این خصوص نه تنها وضعیت
مطلوبی نداریم، بلکه گرفتار آسیب هایی شده ایم، که ارتقا و پیشرفت واقعی و پایدار را
نه تنها متوقف بلکه در خلسه ای مخدر گونه غرق مینماید، که بجز با واقع بینی و فروتنی
و پذیرش نواقص و تلاش مجاهدت گونه در جهت حل انها چاره ای وجود ندارد.
وسعت سیاست زدگی موجود که تا مویرگهای اجتماعی پیش رفته و انتشار
این سیاست زدگی کاریکاتوری به مدد تکنولوژی، خوراک دیر هضمی، را برای شب نشینی ها فراهم
نموده با میزان اموزش و سرانه مطالعه نه تنها همخوانی ندارد، بلکه به نوعی به استهزا کشاندن گرایشات و گفتمانهای سیاسی محسوب
میشود،
گرایش سیاسی متصل به اعتقادفکری،
ناشی از مطالعه، کنکاش علمی و تجربی و به میزان
علاقمندی افراد ناشی شده و همفکران گروههای سیاسی به اعتقادات و نظریات چارچوب سیاسی
مربوطه باهم مشترکند، و اگر بدنبال قدرت باشند، این قدرت برای اینست که ثابت نمایند، برنامه های تشکل آنها برای پیشرفت و اداره امور
موفقیت آمیزتر است، نه اینکه قدرت و توزیع آنرا به جهت حق السکوت و سهمیه بندی برخی
ذی نفوذان بشمار آورند.
گرایشات سیاسی اگر با مطالعه و بررسی عمیق رخ دهد، نه تنها مذموم نیست، بلکه اساس پیشرفت اجتماعی و
موجب روشنگری سالم میگردد،
، از شاخه ای به شاخه دیگر پریدن،
ترجیح منافع فردی به منافع اجتماعی،
بد اخلاقی فرهنگی و سیاسی و گستره خارج از حد مباحث سیاسی، نشان میدهد که خط
کشیهای سیاسی موجود از اعتبار بالایی خوردار نمی باشد .
متاسفانه فراوانی تظاهر به گرایشات سیاسی با حضور و پیروزی دولتها آنقدر قاطی میشود، که بیشتر به شرط بندی بر اسب های مسابقه قابل تشبیه است، تا رقابت نظریه ها و دکترین نحوه اداره مملکت!