مجتبی لشکربلوكي
تظاهرات در هر جامعه ای چشمگیر است و جذاب برای رسانه ها که اگر کمی با چاشنی زد و خورد همراه باشد که چه بهتر البته نه برای جامعه که برای رسانه ها! تیراژ روزنامه ها و اعضای کانال ها زیاد خواهند شد. اگر برای مردم نان نشود برای عده ای آب خواهد شد. تظاهرات، نشانه یک اعتراض است، اعتراضی خشمگین! و اگر عاقل باشیم، سیاست مداران باید از آن استقبال کنند. چرا که تظاهرات نوعی بازخورد صریح جامعه به حکومت است و نشانه زنده بودن آن سیستم. نگرانی آن جاست که جامعه به "اعتراض با دهان بسته" و یا اعتراض خندان روی بیاورد.
بگذارید پنج نشانه اعتراض با دهان بسته/خندان را با هم مرور کنیم و بعد صادقانه از خود بپرسیم که آیا این اعتراض ها در کشور ما وجود دارد یا نه؟
مهاجرت سرمایه؛ سرمایه گذاری در کشوری دیگر نه صرفا به قصد توسعه کسب وکار که به دلیل ریسک گریزی نوعی اعتراض است به فضای کسب وکار در آن کشور و احساس ناامنی. کارآفرینان ثروتمند وقتی احساس ناامنی می کنند به خیابان ها نمی آید و خشمگین نمی شود. خاموش و خندان، پولش را بر می دارد و می رود. بدترین قسمت داستان این است که هم ثروت می رود هم ثروت آفرین. کشور تهی می شود از ثروت آفرینان جسور، خلاق و آینده ساز.
دوتابعیتی شدن یا مهاجرت: تلاش برای اخذ تابعیت یک نوع اعتراض است. اعتراض به وضعیت موجود. اعتراض به بی اعتبار بودن پاسپورت. اعتراض به نگرانی دائمی نسبت به آینده.
کتاب نخریدن و کتاب نخواندن: جامعه ای که کتاب نمی خواند. در اصل دارد اعتراض می کند. اعتراض به اینکه ارتقا به علم و دانایی نیست. بلکه به ارتباط و پارتی است. بنابراین به جای اینکه وقتش را در خواندن کتاب تلف کند در حضور در گعده ها و این و آن را دیدن صرف می کند.
ماهواره: وقتی در یک جامعه رسانه ها متعدد باشند و متنوع. نه یک دست و یک صدا. مردم خود از تضارب اطلاعات و دیدگاه های مختلف به حقیقت دست می یابند اما اگر فقط یک صدا از کانال های رسمی برخاست. مردم اعتراض می کنند و این اعتراض شان را در پشت بام ها نشان می دهند نه با شعار دادن که با گذاشتن دیش! ماهواره پشت بام های شهر نشانه اعتراض مردم است. دیش ها به هر سمتی غیر از آن کشور چرخید یعنی اعتماد از بین رفته است.
فرار مالیاتی: مالیات در همه جای دنیا تلخ است. اما کشورهای پیشرو یاد گرفته اند که کمی از تلخی اش بکاهند. با پنج شیوه: همه مالیات می دهند! (عدالت مالیاتی)، معلوم است که چگونه و چه مقدار مالیات می دهند (شفافیت مالیاتی) تا حد ممکن فرآیند تعیین و اخذ مالیات آسان شده (سهولت مالیاتی) و دادن مالیات می شود اعتبار (کسی که یک میلیون مالیات می دهد تا یک میلیارد در نظام بانکی و مالی آن کشور اعتبارشان متفاوت است).
از همه مهم تر آنان که مالیات می دهند می دانند که مالیات در کجا خرج می شود و مالیات گیرندگان پاسخگو هستند و شفاف. وقتی یک شهروند بودجه کشور را می بیند و متوجه می شود برخی نهادها که مالیات نمی دهند و برخی نهادها هم بودجه های میلیاردی دریافت می کنند نه خروجی مشخصی برای جامعه دارند و نه پاسخگویی. آنگاه تصمیم می گیرد که اعتراض کند نه خشمگین و در خیابان که خندان و در دفتر کارش با دو دفتره شدن و رشوه به مامور مالیاتی!
دو نکته را تاکید می کنم. اول اینکه مصادیق اعتراض خاموش فقط این ها نیستند و دوم اینکه نمی گویم این ها در کشور ما هست فقط می گویم که ما هم مانند هر جامعه ای در معرض چنین اعتراضاتی هستیم.
تجویز راهبردی:
1-برای حاکمان: دمی را با خود خلوت کنند و صادقانه به دو سوال پاسخ دهند؛ اول اینکه آیا نشانه های پنج گانه اعتراض خاموش در جامعه ما وجود دارد؟ دوم اینکه آیا به همان اندازه که به تظاهرات و اعتراضات خیابانی توجه می کنیم به اعتراضات زیرپوستی و خندان نیز توجه می کنیم؟ فراموش نکنیم اعتراض همیشه خود را در خیابان ها نشان نمی دهد. اعتراض را می شود در پشت بام ها (دیش های ماهواره)، پاسپورت ها، کتاب فروشی های کم فروغ و رشوه دید.
2-برای مردم: کتاب و امید را فراموش نکنیم. کتاب (نام دیگر مطالعه+ اندیشه) باعث می شود که تجربیات مثبت و منفی جهانی را بیاموزیم و امید باعث می شود که در هر جایی هستیم منشا اثر و پیشرفت باشیم. کشور یک شبه و صرفا از بالا ساخته نمی شود. سعی کنیم خانه، مدرسه، محله و اداره مان را حرفه ای تر مدیریت کنیم. کشورهای پیشرفته، نیازمند خانواده های منسجم تر، مدارس شاداب تر، شهرهای تمیزتر و ادارات روزآمدتر است.
شاملو، شاعر نام آشنا سروده است، چراغی در دستم چراغی برابرم. من به جنگ سیاهی می روم. شاید آن دو چراغی که وی گفته باشد همین کتاب و امید باشد. این دو چراغ را نباید هیچگاه، هیچگاه زمین گذاشت حتی اگر دستان ما خسته و چشم های ما اشک آلوده باشد.