علی کرد / مدرس دانشگاه
هرفعالیت اقتصادی و تولیدی مخاطرات خاص خود را دارد که بسته به نوع فعالیت و شرایط متعدد از جمله شرایط محیطی، درجه ریسک آنها متفاوت است. فعالیتهای کشاورزی به علت اتکای به طبیعت و شرایط جوی دارای ریسک بیشتری است و بهترین راهکار کاهش این ریسک و مقابله با عوامل قهری بیمه محصولات کشاورزی است.
بیمه عبارت است از پیمانی است که به موجب آن یک طرف تعهد می کند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی ب شرکت بیمه، در صورت وقوع یا بروز حادثه، خسارت وارده بر او را جبران نموده و یا وجه معینی بپردازد. متعهد بیمه گر است .
وقتیکه ما بیمه محصولات کشاورزی را ترویج میکنیم در واقع بیمه گذار را متقاعد میکنیم که فعالیتش را برای ایجاد حاشیه امن ، بیمه کند اما ضرورت دارد که به دلایلی ،به بیمه گر نیز گوشزد کنیم که در قبال بیمه گذار مسول و پاسخگو باشد و بطور واقعی این حاشیه امن را ایجاد و در صورت بروز حادثه با سرعت و دقت هرچه تمام تر جبران خسارت کند.
برای کاهش دغدغه های کشاورز و ایجاد سپر امنیتی ، بیمه کردن محصولات کشاورزی امری اجتناب ناپذیر است.کشاورز باید به این حد از آگاهی برسد که بیمه کردن فعالیتش همانند نان شب واجب است و برای تضمین امنیت همان نان شبش باید محصولش را بیمه کند.اما باید اطمینان داشته باشد که در صورت خسارت به محصولش به راحتی از مزایای بیمه در کوتاه ترین زمان و در حدمعقولی بهره مند خواهد شد.
که این مهم بر عهده مسولین بیمه و بطور کلی به عهده دولت است که چنانچه خسارتی به محصول کشاورز وارد شد به نحو شایسته جبران خسارت کند که اگر از سوی دولت اقدام شایسته صورت گیرد و کشاورزان نتیجه مثبت بیمه را لمس کنند و آن امنیتی که بیمه آنر ا تبلیغ و ترویج میکند محقق گردد، کشاورزان انگیزه بیشتری برای بیمه کردن محصولات خود دارند.
به دلیل حادثه خیز بودن امور کشاورزی و خسارتهای هنگفت، آنچنانکه خسارات بخش کشاورزی بطور کامل جبران نمی شود و با این حال که از سال 1363 صندوق بیمه محصولات کشاورزی در بانک کشاورزی ایجاد شده اما آنگونه که انتظار می رفت از بیمه در این بخش استقبال نشده وتاکنون آسیب شناسی جدی و مطالعات دقیق و کاربردی در خور توجه در این خصوص صورت نگرفته است.
برای توسعه و تقویت صندوق و ترویج بیمه محصولات کشاورزی و به تبع آن امنیت شغلی کشاورزان، لازم است صندوق ،هرینه هایی در خصوص آسیب شناسی و ارایه راهکارهای مفید برای جبران خسارات انجام دهد تا از هدر رفت سرمایه جلوگیری وبه تعهدات بیمه ای خود بهتر عمل کند که در این صورت کشاورزان رغبت بیشتری به بیمه نمودن محصولات خود میکنند و درآمد صندوق افزایش خواهد یافت و خدمات بیمه ای را بهتر انجام خواهد داد.
همانگونه که اشاره شد فعالیت در زیر بخشهای کشاورزی مخاطره انگیز و ریسک آن در حد بالاست. اما باتوجه به وضعیت کشاورز و کشاورزی، گرچه افزایش آگاهی کشاورز و دانستن مدیریت ریسک بسیار مهم و ضروری است اما به تنهایی کافی نیست و به عبارتی شرط لازم هست اما شرط کافی نیست.
چراکه نرخ بازده انتظاری بیمه عامل مهم و بهتر بگوییم مهمترین عامل تعیین کننده تقاضای بیمه محصولات کشاورزی میباشد.عوامل دیگری نیز در تقاضا و رغیت کشاورزان نقش دارد که باید از طریق صندوق بیمه و دولت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرارگیرند تا بتوان با پوشش یبمه ای بیشتر، کمکهای بهتری به کشاورزان زحمتکش ارایه داد.
اگر کشاورز ببیند که زیانهای هنگفت وی توسط بیمه جبران میشود بااشتیاق کامل محصولش را بیمه میکند.پس لازم است که بیمه گر ضرر و زیان کشاورز به عنوان بیمه گذار را تضمین کند و هم تعهداتش درحدی باشد که خسارت و ریسک کشاورز قابل جبران باشد و هم این تعهدات عملی شود و بیمه گذار دنبال بهانه هایی جهت رفع مسولیت و فرار از پرداخت غرامت نباشد.
بااین حال که شرکتهای بیمه در بخشهای غیر کشاورزی به دنبال بیمه کردن هستند و هزینه های تبلیغاتی هنگفتی دارند این شرکتهای بیمه ای نه تنها بیمه محصولات کشاورزی را تبلیغ نمیکنند بلکه بدلیل خسارتهای مستمر در بخش کشاورزی و زیان ده بودن آن، رغبتی برای بیمه محصولات کشاورزی ندارند. بهترین راهکار ،حمایت دولت از صندوق بیمه محصولات کشاورزی با بیمه اتکایی یا هر عنوان دیگری است.
مثلث بیمه گر و بیمه گذار بخش کشاورزی و دولت ،هرکدام سهمی در اثربخش کردن بیمه در بخش کشاورزی دارند که غفلت از هرکدام و یا کوتاهی و ضعف در هر کدام از این سه ضلع ،اثرات منفی در بقیه اضلاع این مثلث دارد.
دولت تاکنون بخش کشاورزی را تقویت کرده که نمونه های بارز آن افزایش در محصولات کشاورزی به ویژه محصولات استراتژیک و خریدهای تضمینی و عدم افزایش قابل ملاحظه نهاده های کشاورزی به منظور کاهش هزینه های کشاورز و اعطاء تسهیلات ارزان قیمت و.... را میتوان نام برد اما به دلیل آسیب پذیر بودن کشاورزان وبطور کلی بهره برداران بخش کشاورزی و تضمین امنیت غذایی کشور و مزیتهای بسیار خوب در بخش کشاورزی کشور ما وبستر مناسب برای اشتغال بیشتر در این بخش و نقش تعیین کننده بخش کشاورزی در اقتصاد کشور، ضرورت دارد که دولت نسبت به این قشر مولد و کم توقع و زحمتکش و موثر در اقتصاد کشور توجه بیشتری کند و در پرداخت یارانه ها و سایر مساعدتها طوری عمل کند که کشاورز توانمند شود و امنیت سرمایه گذاری او تقویت شود نه اینکه همیشه دست نیازش به طرف دولت باشد.
کمکهای غیر مستقیم و افزایش قیمت محصولات وتخصیص اعتبار مناسب و تقویت ترویج دولتی جهت افزایش آگاهی و سواد و مهارت کشاورز و یارانه در خصوص بیمه کردن محصولات کشاورزی و مواردی از این قبیل است که کشاورز را توانمند و دلگرم و مشتاق میکند و اگر اطرافیان و فرزندان کشاورزان چنین حمایتهایی را ببینند و افزایش درآمد و رفاه کشاورزان را مشاهده کنند با دلگرمی این حرفه را ادامه میدهند.
اگر کشاورز نباشد امنیت غذایی به مخاطره می افتد و اگر دولت از طریق بیمه، سرمایه گذاری کشاورز را تضمین نکند و کشاورز احساس ناامنی کند امنیت غذایی نیز تضمین نمیشود و این یک چالش بزرگ است.
شرکنهای بیمه ای نیز باید از یک طرف توسط دولت و تشکلهای کشاورزی حمایت شوند و از طرف دیگر، همان انجمنها و اصناف بخش کشاورزی و دولت، عملکرد آن شرکتها را رصد کنند و بانظارت بیشتر، از آنها بخواهند که غرامتهای کشاورزان را بطور کامل و در اسرع وقت و به دور از بوروکراسیهای زایدو با تعامل و همکاری باکشاورزان،پرداخت کنند.
این نوشتار بصورت جزیی به مسایل ومشکلات و راهکارهای بیمه نپرداخت بلکه مسایل کلی مبتلا به بیمه محصولات کشاورزی و راهکارها و توصیه های کلی را مطرح نموده تا متولیان بخش کشاورزی و شرکتهای بیمه ای و دولت توجه بیشتری به این مقوله مهم داشته باشند تا در سایه این توجهات و استفاده از نظرات صاحب نظران و مطالعه تطبیقی بیمه محصولات کشاورزی در کشورهای موفق ،بتوانیم شاهد افزایش بیمه گذران و تقویت بیمه کشاورزی باشیم که ماحصل آن کشاورزی پایدار و توسعه پایدار خواهد بود. انشاالله