شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۴۸۲۲
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۳

شوشان - مسعود كنعانى: خدايش بيامرزد مرحوم آرش باران پور شاعر سپيدگوى جنوب،دوست نزديك همين مجيد زمانى اصل شاعر و استاد عزيزم كه در پياده رو هاى شهر كتاب "دست دوم" مى فروشد!

وقتى مطلبى از من در ١٩ دى ماه سال ١٣٧٠ در يكى از دو روزنامه مهم و كثيرالانتشار آن روزهاى كشور منتشر شد ...با خوشحالى چند نسخه را خريدم و خيلى گشتم تا او را پيدا كرده و نشانش دهم

بر روى نيمكتى در باغ معين نشسته بود و محكم به سيگارش پشت سر هم پك مى زد!

تا به او رسيدم، بدون سلام و مقدمه و نفس زنان گفتم:

استاد روزنامه اطلاعات مطلبم رو منتشر كرده

هيچ وقت يادم نمى رود آن روز و آن لحظه را...

از پشت عينك طبى اش چپ چپ نگاه سردى كرد ...گوشه ى لبش را جمع كرد و صداى نا هنجارى از دهانش خارج شد و بلافاصله گفت: بچه ؛ خرى ديگه!

آب يخى بود كه بر تمام اندام گر گرفته ام ريخته شد...تمام راه را از سه راه خرمشهر تا باغ معين در مينى بوس به اين فكر كرده بودم كه حتما استاد هم مثل من خوشحال خواهد شد و فلان حرف را خواهد زد و بهمان كار را خواهد كرد و ..

چون او بيشتر از همه عشق مرا به نوشتن مى دانست و مگر امكان داشت حتى براى يك لحظه تصور كنم كه با چنين برخورد هولناكى از سوى استاد روبرو شوم!؟

هرگز ....

نمى دانم چه شد كه روى نيمكت نشستم و چه وقت و چه طور روزنامه ها به داخل سطل زباله كنار نيمكت رفتند!

اما وقتى به خود آمدم كه...

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار