امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت : منتقدین استاندار خوزستان، به سه دسته تقسیم می شوند، منتقدین مشفق، مدعی و معارض، که هر کدام با انگیزه هایی متفاوت، این روزها، او را حسابی می نوازند.
منتقدین
مشفق، با این که سویه های غیر جناحی دارند، اما با شریعتی و روحانی در رویکردی اعتدالی
سمپاتی خاصی دارند و با انتقادهای علمی، سازنده، تلخ و گاه گزنده، سعی در اثبات کارآمدی
دولت و بروز استعدادهای شریعتی را به طرفیت ازمردم و توسعه استان خوزستان دارند.
ولی
جناب آقای استاندار، بدلیل علاقه ی وافری که به پیگیری بازی قدرت از طریق سیستم توزیع
امتیازات دارد، تا کنون هیچگونه تمایلی ندارد که در میدان این دسته از منتقدین بازی کند.
البته،
این در حالی است که شریعتی، بر خلاف تحصیل منافعی که از کارکرد منتقدین مشفق[رصد علمی
حوداث و تحلیل میدانی تحولات سیاسی و ارائه مشورت های مرتبط به آن]، نصیبش می گردد،
همچنان بی خیال پاسخگویی به زحمات آنهاست
منتقدین
مدعی، از جنس خود شریعتی هستند از این بابت که آنها، نیز مثل او، غیر آرمانی بازی قدرت
را پی می گیرند ولی از آنجایی که مشرب رادیکالی دارند آب شان با شریعتی در یک جوی نمی رود، یا به عبارتی می توان گفت؛ همین
گرفتاری را، با دولت و کابینه دارند.
منتقدین
مدعی، خود را شریکان قدرت شریعتی می پندارند و در قبال وی، همواره گاردی معارضه جویانه
دارند.
ولی
به دلایلی چند، که در ادامه ی این نوشتار تلویحا بدان اشاره می شود، منتقدین مدعی،
چون قادر به براندازی شریعتی نیستند در نتیجه او را به مرگ می گیرند تا به تب راضی
شود، و تاکنون با همین شیوه ی رفتاری خوب توانستند امتیازاتی چند از ایشان، به دلیل
کوتاه آمدنش بر سر اختلافات فیمابین کسب نمایند.
منتقدین
معارض، از طیف های مختلف قومی، سیاسی و اجتماعی هستند که بدون تردید، همه ی آنها خواهان
عزل شریعتی هستند،این جماعت فاقد یک راهبرد مسنجم سیاسی در قبال استاندار خوزستان هستند
و بیشتر اوقات کور و بی هدف، متاثر از بازی سیاسی پشت پرده ی منتقدین مدعی، همچنان
فراگیر بر علیه ی شریعتی بی محابا می تازند، که البته شخص شریعتی اغلب در رسیدگی به
مطالبات این دسته از منتقدین منفعلانه و مفت
بازانه عمل کرده، در حالی که آنها، نه جایگاهی در نقد سیاسی و نه پایگاهی در دولت و
کابینه دارند.!
الغرض،
هدف غایی از این توضیحات مختصر، اشاره به آن مساله ای است که اخیرا، یکی از منتقدین
مدعی، نوشتاری هشدار گونه که گویی، مخاطب آن رئیس جمهوری بوده، شریعتی را عتاب آلود،
به چیزهایی متهم نمود که اصولا خود روحانی آن موارد اتهامی را نه تائید می کند و نه
بدان بهایی می دهد.
زیرا،
روحانی به هیچوجه به آن مسایل اعتراضی که آن منتقد مدعی در نوشتارش بدانها اشاره نمود
نمی تواند اصولا، مشکلی داشته باشد،یعنی؛ مسایلی از قبیل، بهره جستن دولت، از وجود
نیروهای کارآمد جناح رقیب، که مجرب هستند و از طرفی آن نیروها، با دولت تدبیر و امید
هیچ مشکل رفتاری و ایدئولوژیک ندارند.
بالاخص،
آن دسته از نیروهای غیر اردوگاهی که در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، علنی از شخص
روحانی حمایت کرده و یا پشت پرده ی انتخابات، هوای ایشان را همه جوره داشتند.
به هرحال موارد دیگری که شخص روحانی با آن مشکلی
ندارد، که مورد اعتراضی منتقد مدعی در آن نوشتار نیز بود، عدم واگذاری مسئولیت های
کلیدی در تمام سطوح به جوانانی که تجربه ی کافی ندارند ولو، این که آن جوانان خط مقدم
دفاع از دولت بوده باشند.
در حقیقت
شخص روحانی، نیز با مدیر معتدلی چون شریعتی که با او در قرینه ی سیاسی بسر می برد نباید
به مشکلی برخورد، زیرا همانطور که روحانی خود، یک اصولگرای معتدل با جنبه های اصلاح
طلبی است، شریعتی هم یک اصلاح طلب معتدل با سویه های اصولگرایی است، که به مانند روحانی،
بازی قدرت با سیستم توزیع امتیازات را بخوبی می داند، که حسب الظاهر تا کنون برای روحانی
و دولت دردسری نیافرید.
به هر
صورت برای روحانی، هنوز ثابت نشده است که شریعتی خلاف جهت او دارد بازی می کند، لذا،
این نوع انتقادهای گزارشی که بعصی از منتقدین مدعی، برعلیه ی استاندار خوزستان سینگال
ارسال می کنند، در واقع نوعی شهادت است مبنی بر تائید موقعیت قرینه گی سیاسی شریعتی
با دولت و کابینه است.
با این
توصیف، آن نویسنده ای که به حمایت از دکتر شریعتی، برعلیه ی آن منتقد مدعی برخاسته
و او را به باد بدترین اهانت ها و اتهامات
گرفته و بخاطر این که وی را سخیف نشان بدهد در نوشتار خود، نادانسته به آدرس
هایی اشاره کرده که موجب تخریب مواضع دکتر شریعتی در نزد دولت و کابینه گردیده، برای
این که آن نویسنده برای کوبیدن منتقد مدعی، مجبور شد خلاف عرف او را تلویحا به همدستی
با شریعتی در پست دادن به نیرویی نفوذی متهم کند که وی توانسته از طریق لابی گری و
فشار آن نیرو را بر شریعتی تحمیل نماید و در شهری از استان وی را به فرمانداری منصوب
کند.
العجب،
این دفاع بد در واقع از هزاران هجمه ی گسترده تخریبش بر علیه مواضع دکتر شریعتی سهمناک
تر است.
آری،
این دفاعیه ی غلط از شریعتی در این متن، موجب می شود که دولت و کابینه بر اصل دلایلی
که منتقدین مدعی و معارض در نقد دکتر شریعتی ارائه می دهند، صحه بگذارد، یعنی در اثبات
این معنا؛ که می گوید؛ شریعتی استانداری است که بر خلاف مصالح دولت زیر فشار لابی های
قدرت طاقت از کف برون دهد و آن شود که دوستان دولت را از دایره ی حمایت روحانی بدر
کند، یعنی این نوع دوستی های خاله خرسه، که تمام شدنی نیست.