امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - نوید قائدی :
بعد از
انتشار گفتار شما تحت عنوان دلها را به هم نزدیک کنیم، علیرغم تأمل بسیار در باب موضوع:
اجماع نخبگان خوزستان چگونه امکانپذیر است؟ متأسفانه نتیجهای باب میل حاصل نشد، چون
اساس موضوع به دلیل عدم شفافیت با مشکل مواجه است. فرمودید همگرایی و هماندیشی نخبگان
بهجای تقابل و نقدهای این روزها سازندهتر خواهد بود، اما قبل از آن باید تعریف و
دیدگاه خود را از نخبگان اعلام نمایید و شفاف شرح دهید نخبگان استان ازنظر شما چه کسانی
هستند؟ بهطور مثال کسانی که یک دوره در مجلس شورای اسلامی حضورداشتهاند، کسانی که
در فعالیتهای حزبی و گروهی و سیاسی یا اجتماعی بودهاند، اهالی قلم و نوشتار یا بزرگان
اقوام و طوایف و یا فعالین اجتماعی و اخیراً هم سازمانهای مردمنهاد و...؟ در گفتههای
خود از دو عزیز نام بردید که یکی امتحان خود را در کسوت نمایندگی مجلس و سردمداری یکی
از جریانات سیاسی استان پس داده و دومی هنرمندی است که سالها پایتختنشین است و بهقولمعروف
دور گود از و هیاهوی واقعی این روزها نشسته که البته حساس بودن ایشان نسبت به هم استانی
گرفتار خود قابلتقدیر است اما تمام ماجرا نیست. به قول خود شما مشکلات از قبل رویهم
انبارشدهاند، آیا دلیل بسیاری از این عقبماندگی امروز استان نتیجه عملکرد همین افراد
بهظاهر نخبه نبوده است که روزگاری خود از مؤثرترین افراد جریان ساز بودهاند و اوضاع
امروز نتیجه و ماحصل رفتار و عملکرد آنان درگذشته است.
جناب شریعتی
به شما توصیه میشود به دنبال یافتن رویشهای جدید که دارای انگیزههای وافر خدمت و
دارای تعهد و تخصص و خلاقیت سرشار و توانمندیهای ویژه هستند، باشید. گاهی آزموده را
آزمودنهای مجدد خطاست بعضی افراد و گروهها بارها امتحان پس دادهاند وازدید مردم
منطقه مردود شدهاند. هر وقت صحبت از نخبگان شد تقریباً افرادی مشخص مطرح بودهاند
که نشستهای آنان رسانهای شده است. اینیک اشتباه محض و فاحش است که عدهای را بهعنوان
نخبه قلمداد کرد که شاید تاکنون کمترین تأثیر را در تغییرات اجتماعی و توسعه استان
داشتهاند. امروز در خوزستان هزاران نخبه جوان به معنی واقعی کلمه وجود دارند که مهجور
و مغفول ماندهاند و شاید قفلهای بسته استان در تمامی زمینهها به دست توانای آنان
گشوده شود، نه افرادی که یاد گرفتهاند تنها با ابزار نطق و خطابه و غرولند و گهها
نوشتارهایی برای سهم خواهی خود را در قالب مؤثرین اجتماعی و یا نخبه جا دهند.
پیشنهاد
دارم بهجای نخبه از تعبیر دیگری استفاده نمایید. افکار عمومی مردم کف خیابان مانند
بنده مدت به این شنیدن این واژه حساس شدهاند و با شنیدن آن حس خوبی به آنان دست نمیدهد.
در ثانی نخبه باید مردمی باشد و توان ایجاد تغییر اجتماعی و اصلاحات واقعی را داشته
باشد و باید برای برونرفت از اوضاع فعلی نظرات سازنده و راهکارهای علمی داشته باشد.
نخبه اگر راست میگوید بیاید و کاری و دردی از مشکلات استان یا شهر و محلهای را در
دست بگیرد و از ابتدا تا کسب نتیجه مطلوب آن را به سرانجام برساند. آنوقت میتوان
نام نخبگی و مدال آن را بر گردن او آویخت. اگر هم روزی انشاء... تعریف نخبگی مشخص شد
و روش یافتن آنان میسر گردید پیشنهاد اکید دارم حتماً راهکارهای خود در خصوص چگونه
شنیدن و عملیاتی نمودن نظر آنان را تدوین نمایید، مگر نه خروجی کار در قالب خبر باقی
خواهد ماند.
در پایان
با ذکر شعری از حضرت سعدی شمارا به خدا میسپارم و برای شما آرزوی موفقیت دارم این
مدعیان در طلبش بیخبراناند کان را که خبر شد خبری باز نیامد» مراقب باشید هر مدعی
خود را جای نخبه جا نزند، چون بعید است نخبگان واقعی بهسادگی خود را در پشت میز خطابهها
به معرض نمایش بگذارند مگر اینکه احساس نمایند که مؤثر واقع میشوند. ایکاش روزی برسد
که بتوان نخبگان توانمند استان را شناسایی و دوای دردهای استان را از آنان تمنا کرد.
مجلس
تمام گشت و به آخر رسید عمر
ما همچنان در اوّل وصف نخبه ماندهایم