شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۰۳۹۴
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۷ - ۲۳:۱۱
محمد مالی

«هوراس واليپول» در نامه‌ای به «اچ‌مان» نوشته است: «جهان برای كساني كه می‌انديشند، كمدی است و برای آنان كه احساس می‌كنند، تراژدی.»

از اين منظر؛ «سد گتوند» در سرزمينی كه دست كم سی قرن است تحت حاكميّت قدرت‌های سياسي شناسنامه‌دار، ايران ناميده می‌شود؛ يك كمدی! به تمام معناست برایِ كساني كه می‌انديشند و يك تراژدی! برایِ آنان كه احساس می‌كنند.

خلقِ اين كمدی امّا يك صورتحسابِ ٤ هزار ميليارد تومانی نقداً رویِ دست دستگاه فربه اداری كشور گذاشته و تمدن ديرپایِ جلگه خوز را به درازايی ١٠ هزارساله در معرض نابودی قرار داده است.

اسلحه سد گتوند دقيقاً روی شقيقه خوزستان شليك كرده است! چرا كه در پايين دست ترين نقطه ممكن به نسبت ساير سدهای ساخته، پرداخته شده و روی ميليون ها تُن نمك آرميده است.

كارون شيرين و مانا، حالا پسا سد گتوند به رودی شور و كم رمق بدل شده و به راستی اين معجزه تلخ را تنها «آب نيرويي‌ها» و «مهاب قدسي‌ها» می‌توانسند رقم زنند.

آيا سد گتوند يك كمدی نيست؟

خير، سد گتوند يك خيانت عمرانی و يك ننگ مديريتی است و گر چه با محاكمه طراحان، مجريان و مديران تغييری در وضع رو به نابودی اكوسيستم خوزستان حاصل نمی‌آيد امّا بر جراحتِ سوزناك مردمان جنوبگان، مرهمی خواهد بود التيام بخش و شايد درسی برای آيندگان، آن ها كه از پَسِ ما خواهند آمد.

نزولِ اين نوشتار در شرايطي كه هياهوی تشنگی و عطش، برخاسته و مويه‌ها به كفِ خيابان رسيده را بايد مغتنم شمرد تا در گوشه‌ای از تاريخ وجدان عمومی اين «بومِ رنجور» ثبت و ظبط شود كه مبادا، «صاحبانِ فرمان» و «گوش به فرمانان» چنين بيانديشند كه خوزستانيان از طايفه فراموش كارانند.

از اين رساتر آيا می‌توان فرياد كشيد كه خوزستانِ امروز، سياه پوشِ سد گتوند است و تا اين سازه مرگ برپاست؛ مهاجرت و عطش و تبديل جلگه‌ای به كوير برجاست.

«سد گتوند» همانا درست ترين آدرسي است كه می‌توان برای مصيبت‌های خوزستان قلمی كرد.

اين همان آدرسی است كه گوسفندهای تشنه روستایِ «آب ماهيك» از مرداد ٩٢ به ما نشان می‌دادند و حالا گاوميش‌های سوخته روستای «رُمیم» در تير ٩٧ آن را فرياد می‌كشند.

آيا اين زياده انتظاری است كه يك وجدان بيدار، طراحان و مجريان چنين فاجعه اي را از روي عكس هايي كه بر عرشه و نيروگاه سد گرفته‌اند و مفتخر بوده‌اند به نابودی يك تمدن، فرابخواند و پوستشان را به حرمت رنج گاوميش‌های نجيبمان به تيغ بُرّانِ عدالت بسپارد... آری، اين است رنجی كه ما می‌بريم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار