شوشان _ مرتضی شریفی رئیس کمیته جوانان سازمان معلمان خوزستان :
زمانیکه تاریخ ورزش محلات را بررسی می کنیم به زمینهای خاکی فوتبال و بازیکنانی که ستون تیم ملی فوتبال را تشکیل می دادند، می رسیم. دهه های نچندان دور، وقتی از بازیکنان باشگاهی که به تازگی قهرمان آسیا شده بودند، می پرسیدی فوتبالتان را از کجا شروع کردید؟ پاسخ می دادند از زمینهای خاکی فلان مکان یا تیم محلاتی فلان. فوتبال محلات، تمام باشگاه ها از استقلال و پرسپولیس تهران تا استقلال و شاهین اهواز را تغذیه می کرد.
کیفیت مسابقات محلات آنقدر بالا بود که تا مدتها در ذهن تماشاگر حک می شد. محصول فوتبال محلات در قدیم از بازیکن تا مربی، مدرس و مدیر ورزشی تا به امروز در ورزش کشور قابل مشاهده است. امید به زندگی،حس نوع دوستی،مسئولیت پذیری ،احترام به قانون، قهرمان پروری و سلامت جسمانی که از اهداف تربیت بدنی به حساب می آیند از آثار ورزش محلات بر جامعه بود. پیوند بین بازیکنان و هواداران آنقدر قوی بود که بازیکن در زمین مسابقه برای شادی هوادار از جان مایه می گذاشت. این دوران را می توان دوران طلایی ورزش محلات نامید.
با ورود کِشتی ورزش حرفه ای و باز شدن بنگاه های اقتصادی در ورزش علی الخصوص فوتبال، کم کم هویت ورزش محلات به سمت بی هویتی جهت گرفت. بازیکنی که قبلاً برای دل خود و شادی هوادار می جنگید حال، ورزش را بعنوان شغل و حرفه می داند و برای میلیونر شدن کیسه خود را می دوزد. با میلیونر شدن بازیکنان، صاحبان بنگاه های بازیکن سازی برای پر کردن جیب خود، آستین بالا می زنند و تا می توانند بصورت قارچ گونه خود را رشد می دهند. این سوپر مارکتهای به اصطلاح بازیکن ساز در سطح شهر با چشم مرئی قابل مشاهده است. درب هر کدام از این دکانها از دیگری خوش رنگتر است، ولی از کیفیت خبری نیست.
رنگ ورزش محلات همچنان به سمت کم رنگ شدن و حتی بی رنگی پیش می رود. زمین خاکی با بی رنگ شدن به فراموشی سپرد شد تا نیزه های زمین خواران بر قلب ورزش محلات نشانه رود. فلان اداره و فلان ارگان نیز از این قافله عقب نماند و سهم خود را از پیکر بی رمق ورزش محلات، گرفت و قطعه های خاکی محلات (زمینهای ورزش محلات) را به به تاراج بردند.
هر سال از تعداد زمینهای ورزش محلات کم و کمتر می شود تا جوانان ونوجوانان، به سمت سوپر مارکتهای ورزشی هدایت شوند و آنقدر بازیکن را تیغ می زنند که از ورزش زده می شود.
اما وضعیت فعالیت کنونی محلات را به دو نیمه می توان تقسیم کرد:
نیمه ی اول ورزش محلات را مربیان و پیشکسوت های محلات بر دوش می کشند که هنوز صاحب اصول و برای دل خود فعالیت می کنند و نیمه دیگر را متاسفانه افراد فرصت طلب پر می کنند. این افراد سودجو با مقاصد خاصی پا به این عرصه گذاشتند. اینان، ورزش محلات را مکانی برای کسب منفعت و نردبانی برای رشد خود می دانند. انتخابات، تیغ زدن مسئولین به نام ورزش محلات و مطرح کردن نام خود بعنوان فعال اجتماعی و... عمده اهداف این افراد است.
اما فارغ از آنچه گفته شد سوالات بی جواب باقی مانده، چرا هیچ یک از سازمانها، ادارات و یا نهادهای ورزشی حاضر نیستند پدری ورزش محلات را بپذیرد؟ چه کسی از بی هویتی ورزش محلات سود می برد؟ آیا ساماندهی ورزش محلات برای مسئولین مقرون به صرفه است؟
کنکاش و پایش موضوعی در مورد سوالات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که بسیاری از مسئولین ورزش، تعریف دقیقی از ورزش محلات ندارد و تفسیر واضحی از این موضوع هم نیافتند تا در قاموس مسئولیتهای خود جای دهند. نمی دانند ورزش محلات در کدام ظرف یا قالب قرار می گیرد، آیا جزء ورزش همگانی است یا قهرمانی و یا زیر مجموعه ی ورزش شهروندی و تفریحات سالم است؟
وضعیت فعالیت حال حاضر ورزش محلات که به چند یادواره و همایش محدود و عدم نتیجه دهی در بازیکن سازی همانند گذشته، مزید بر علت شده تا مسئولین بی تفاوت تر شوند. اداره ورزش و جوانان، هیات فوتبال و شهرداری هیچ یک، ساماندهی ورزش محلات (عمدتا فوتبال زمین خاکی) را وظیفه ی خود نمی دانند.
مسئولین بر این امر واقفند که قبول پدری محلات بار حقوقی بدنبال داشته و بودجه و نیروی انسانی نیاز دارد. ساعات کاری را هم باید برای آن تعریف کنند. بعلاوه سود حاصله از این فعالیت را نیز در نظر می گیرند بنابراین به راحتی پذیرای به دوش کشیدن این مسئولیت نیستند. و با دادن تعدادی البسه و توپ ورزشی به اسم کمک به ورزش محلات، از این مسئولیت شانه خالی می کنند نتیجه ی این امر تداوم بی هویتی و عدم ساماندهی ورزش محلات است. نگاه مثبت و متفاوت مسئولین می تواند از تداوم این وضعیت جلوگیری کند.