شوشان _ علی عبدالخانی:
بیمارستان امیرکبیر که اخیراً به میلاد تغییر نام داده است، پس از ۹ سال وقفه بدلیل عملیات احداث و تجهیز بلاخره افتتاح شد و موجی از امید به بهره مندی از خدمات درمانی رایگان، مناسب و کافی را در دل مخاطبان بوجود آورد.
برای ساخت بیمارستان ۲۷۰ میلیارد ریال !! و تجهیز آن ۲۳۰ میلیارد ریال هزینه شده است. اقشار ضعیف کارگران، مستمری بگیران و خانواده های آنها مهمترین مراجعه کنندگان این بیمارستان را شامل می شوند.
ازدحام و وضعیت آشفته درمانگاه بیمارستان امیرکبیر در سالهای گذشته بر مخاطبان پوشیده نیست. بر اساس رویه ی ابداعی و غیر منطقی حاکم بر درمانگاه مزبور، وقتی ساعت از ۱۲ شب می گذرد، داروخانه اتوماتیک وار بسته می شود و همراهان بیماران مجبور خواهند شد، به سراغ یکی از داروخانه های شبانه روزی بروند که این امر بویژه برای اقشار کم درآمد یا روستایی کاری شاق و هزینه بر به شمار می رود.
همانطور که ملاحظه می شود بستن داروخانه در ساعات پایانی شب نه تنها متضاد با ابتدایی ترین اصول خدمات درمانی است، بلکه متضاد با شعارهای تامین اجتماعی مبنی بر لحاظ حال و احوال بیماران بیمه شده یا وابستگان آنها تلقی می شود.
اگر بگوییم که این شیوه ی حاکم بر آن درمانگاه به تنهایی یک طنز تلخ مدیریتی است، سخن گزافی نگفته ایم. با این وجود و به امید بهره مندی از خدمات مناسب و رایگان همه در انتظار افتتاح بیمارستان بودند و بلاخره بیمارستان میلاد که تشابهی هر چند کم با نوع تهرانی خود از جهت تکریم یک بیمار و کاستن از آلام او ندارد، افتتاح شد.
این بیمارستان در دوره جدید فعالیت خود، متاسفانه بابت برخی داروها و ویزیتها تحت عناوین مختلفی پول دریافت می کند که ضمن بی سابقه بودن این تعامل در طول تاریخ تامین اجتماعی، شرایط سختی را بر بیمه شدگان تحمیل کرده است.
سئوال این است که در حالی که همه انتظار دارند که با افتتاح بیمارستان نسبت خدمات و رفاه مخاطبان در بُعد کمی و کیفی نسبت به گذشته افزایش پیدا کند، چرا مبادرت به اخذ وجوه مختلف تحت هر عنوان و توجیهی می شود؟
در شرایطی که اقتصاد طبقه ی ضعیف مستمری بگیران و کارگران و سایر مخاطبان تامین اجتماعی سخت ترین حالات خود را تجربه می کند، آیا بدعت دریافت وجوه از مراجعان را نمی توان خروج این سازمان و معاونت درمانی آن از جاده انصاف به شمار آورد؟ نمایندگان مردم در مجلس اگر نماینده ی این طبقه از جامعه هستند به این مسئله ی حیاتی و آزار دهنده ورود کنند.
با احتساب این نکته که نمایندگان هر ورود و خدمتی را با خط کش تبلیغات و فواید آن بر انتخابات می سنجند، باید بدانند که جمعیت این طبقه دست کمی از مخاطبان مربوط به مانور همیشگی آنان یعنی لکه گیری چند قطعه اسفالت، و نصب مقداری جدول و امثال اینها ندارد و با لحاظ همان خط کش می توان به این نتیجه رسید که نمایندگان با رفع ستم از بیمه شدگان تامین اجتماعی می توانند به بخش قابل توجهی از آراء انها برسند.