شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۳۴۸۴
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۶
محمد علی بهوند یوسفی - شوشان:

این روزها یکی از گلایه‌ها و دغدغه‌های مردم این است که چرا دولت برای گرانی کاری نمی‌کند؟ گلایه مردم درست است. همدردی با مردم هم تنها با گفتن این نکته که ما مشکلات مردم را میدانیم به فرجامی نمی‌رسد.

مردم ما مردمی نجیب و خوبی هستند. همه می‌دانند که در شرایط تحریم و جنگ اقتصادی اداره کشور سخت‌تر می‌شود و مردم هم باید برای دفاع از شرافت و غیرتشان در برابر باج‌خواهی هیئت حاکمِ زورگو و بی‌منطق آمریکا صبر و تحمل بیشتری داشته باشند که دارند؛ اما حرفشان این است که اگر قرار است شرایط سخت باشد و سختی را تحمل‌کنیم، تحمل این شرایط نیز باید عادلانه باشد؛ یعنی قرار نباشد که تنها مردم عادی و اقشار آسیب‌پذیر بار اصلی مشکلات را به دوش بکشند و مقامات و مسئولان محترم حقوق‌های خوب بگیرند و در جای گرم‌ونرم بنشینند و تنها احساس همدردی کنند. 

آنچه که محل گلایه مردم است اتفاقاً همین است. بی‌تردید مقامات محترمی که نزدیک بیست میلیون حقوق ماهانه می‌گیرند و فرزندانشان نیز به توصیه ایشان اینجاوآنجا مشغول کارند و مشکل بیکاری ندارند و ضمناً خانه خوب و راحتی هم دارند چگونه می‌توانند با اقشاری همدردی کنند که مجبورند با درآمد دو میلیون تومانی و با داشتن یکی دو فرزند تحصیل‌کرده بیکار با گرانی‌های موجود کنار بیایند؟ یکی از مشکلات و دغدغه‌های مردم این است که حقوقشان بین ده تا پانزده درصد افزایش پیداکرده اما قیمت بسیاری از کالاهای مصرفی آن‌ها بیش از 50 درصد رشد داشته است. 

مسئولان و مقامات وقتی می‌توانند بگویند که همدرد آن‌ها هستند که یک ماه بتوانند با حقوق دو یا سه‌میلیونی سر کنند. بخشی را برای کرایه‌خانه کنار بگذارند و بخشی را برای مخارج زندگی و با همین میزان پول به مغازه و سوپرمارکت بروند و خرید کنند آنگاه می‌توانند بگویند که درد مردم را لمس می‌کنند. شاید گفته شود که عدالت تساوی نیست و نباید انتظار داشته باشیم که یک مسئول بلندپایه که تجربه بالا و تحصیلات عالیه دارد حقوقش معادل یک حقوق کارگر و کارمند ساده باشد. این حرف البته درست است اما این تفاوت چه میزان باید باشد؟ دو برابر، سه برابر یا ده برابر؟ 

وقتی ما از حکومت اسلامی صحبت می‌کنیم باید رفتار اسلامی هم داشته باشیم. وقتی میگوییم که در شرایط تحریم به سر می‌بریم و باید اقتصاد مقاومتی را در پیش بگیریم، باید اقتضائات دوران مقاومت را هم بدانیم. بحث تنها این نیست که فلان مقام حقوق خوب نگیرد، بحث این است که مسئول باید تا حدی دردهای اقشار ضعیف جامعه را درک کند که بتواند برنامه‌ریزی مناسب برای حل‌وفصل مشکلات آنان را تدارک ببیند. این نکته بسیار مهم است. یکی از مسائلی که سال‌هاست جامعه را رنج می‌دهد این است که بسیاری از گروه‌ها و طبقات بانفوذ که در حکومت تأثیرگذار هم هستند، چه افراد تأثیرگذار در سه قوه و چه در نهادها و ارگان‌ها و سازمان‌های دیگر که دولتی به‌حساب نمی‌آید اما خصوصی هم نیستند و به حاکمیت وابسته‌اند و به خاطر دسترسی آسان‌تر به عوامل تصمیم‌ساز توانستد برای خود حاشیه امنی ایجاد کنند، مثلاً قضات یا اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها یا مدیران عامل شرکت‌ها یا مؤسسات بزرگ یا نمایندگان مجلس یا فرماندهان و مقامات نظامی و امنیتی یا جامعه پزشکی و ... هرکدام از این گروه‌های پرنفوذ توانستند با اصلاح قوانین و یا با ایجاد چتری برای خود حاشیه امنی ایجاد کنند و به‌نوعی حق خود را بستانند و حقوق و مزایای مناسب برای خودشان در نظر بگیرند و به همین خاطر قدرت تطبیق با شرایط تورمی را پیدا کردند و لذا از بسیاری از آسیب‌های تورمی خود را دورنگه داشتند و طبیعی است که هر چه هم مومن، پرهیزکار و باوجدان باشند، نمی‌توانند مشکلات طبقات فرودست را لمس کنند چراکه احساس سوختن به تماشا نمی‌شود. در حال حاضر مهم‌ترین اولویت آن است که در سطوح بالای تصمیم‌گیری برای اقشار فرودست و آسیب‌پذیر جامعه اقدامات ملموس به عمل آید چراکه به عمل کار برآید و با حرف درمانی مشکلات مردم قابل‌حل نیست.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار