شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۳۸۳۹
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۲
شوشان - حسن دادخواه: 

" وحدت میان حوزه و دانشگاه"، به عنوان یکی از آرمان ها و اهداف اولیه انقلاب اسلامی، در واقع راهبردی به منظور نزدیک کردن حوزه های علمیه و دانشگاه ها است تا از این رهگذر، این دو مرکز آموزشی، پژوهشی و تربیت کننده نیروهای نخبه، با بهره گیری از مزیت ها و امتیازهای یکدیکر، در رفع و جبران کمبودها و عیوب خود همت بگمارند و راه را بر شکست ها و ناکارآمدی های احتمالی خود ببندند.

در نخستین سال های انقلاب گمان می رفت که وحدت میان حوزه و دانشگاه یک جاده یکطرفه است و در این وحدت، دانشگاه به عنوان یک سیستم معیوب، نیازمند و محتاج حوزه است و حوزه های علمیه در مطلوب ترین وضعیت خود قرار دارند و بی نیاز از دانشگاه ها هستند.

بر پایه این فرض و گمان نادرست، همه سخنرانان در سمینارهای وحدت حوزه و دانشگاه، چه روحانی و چه دانشگاهی، بر نقاط قوت حوزه های علمیه و نقاط ضعف دانشگاه ها تاکید می کردند و خواهان بهره گیری دانشگاه ها از برجستگی های نظام آموزشی و معنویت حاکم بر حوزه های علمیه می شدند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بویژه پس از تعطیلی دانشگاه ها و تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی، توجه مقامات عالی نظام بر بازنگری قوانین و سیاست های بالا دستی آموزش عالی معطوف و متمرکز گردید. پیش فرض همه این اقدامات این بود که جامعه پس از انقلاب، نیازمند دانشگاه و آموزش عالی هماهنگ با اهداف نظام جمهوری اسلامی است. این پیش فرض، موجب شد که در دهه های پس از انقلاب، متولیان آموزش عالی از شورای عالی انقلاب فرهنکی تا وزارت علوم، کوشش نمایند تا متناسب با وضعیت و نیازهای جامعه و کشور، تدابیر تازه و هدف های جدیدی برای دانشگاه ها در نظر بگیرند.

بر اساس این پیش فرض و نگاه جدید به دانشگاه ها، مجموعه تحولات و تصمیم های مربوط به آموزش عالی کشور از تعیین و انتصاب وزیر علوم تا تعیین و انتصاب روسای دورافتاده ترین دانشگاه ها، زیر زره بین رسانه ها و دخالت های افراد خارج از مراکز رسمی قرار گرفت. این در حالی است که هیچگاه مسائل داخلی حوزه های علمیه و شیوه اداره آنها به بیرون درز نکرده است.

با گذر زمان و بروز انتظارات تازه از حوزه های علمیه و  نقش آفرینی های حوزویان در جامعه، کاستی ها و عیوب نظام آموزشی و لزوم اتخاذ رویکردهای جدید در حوزه ها بیش از گذشته هویدا شد و مقامات روحانی، مراجع دینی و مدرسان حوزه ها، به ضرورت تجدید نظر و بازنگری در روش ها و منابع درسی و شیوه های جذب دانشجو پی بردند و کوشیدند تا از راه های متنوع، خلا ها و کاستی ها و عیوب حوزه ها را بر طرف کنند.

در دو دهه اخیر، رویکردهای جدید متولیان حوزه های علمیه به منصه ظهور رسید و در واقع از مشاهده تاسیس مدارس و مراکز تحقیقاتی و آموزشی حوزوی می توان به تغییرات و گام های سازنده در حوزه ها پی ببریم. نگارنده بر این باور است که شکل و شمایل کالبدی مدارس علمیه و تحولات درونی آنها با بهره گیری از نظامات آموزش عالی بوده است. این تحولات را در موارد زیر می توان برشمرد:
۱ _ تخصصی کردن آموزش در حوزه های علمیه در کنار حفظ شکل سنتی حوزه با تاسیس موسسات تحقیقاتی خارج از نظام آموزشی حوزه.
۲_ تاسیس رشته ها، مباحث و موضوعات جدید و مورد نیاز جامعه در کنار دروس سنتی حوزه.
۳_اتخاذ شیوه های شفاف و علمی گزینش طلاب با برگزاری امتحان و مصاحبه و منظم و هماهنگ و متمرکز شدن فرایندهای داخلی حوزه ها.
۴_ اعطای مدرک و درجه بندی رسمی سطوح تحصیلی و محدود بودن تقویم درسی .
۵_ بین المللی شدن حوزه های علمیه و پذیرش دانشجوی غیر ایرانی و راه اندازی مجامع تقریب مذاهب.
۶_ تاسیس موسسات مطالعاتی و تدوین منابع درسی و علمی بویژه دایره المعارف ها.
۷_ اعزام مبلغ و مدرس به کشورهای دیگر و راه اندازی مراکز فرهنگی و تبلیغی در خارج از ایران.
۸_کوشش بر استقلال مالی حوزه ها از رهگذر تاسیس مراکز آموزشی و دریافت هزینه از دانشجویان.
در هر حال، وحدت حوزه و دانشگاه یک جاده دو طرفه است و هر دو از امتیازات و ویژگی های مثبت دیگری بهره مند می شود.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار