شوشان - فاضل خمیسی:
عصاره ملّت، نماد ادب و رعایت قوانین جاری کشورند، کشوری که ادعا دارد، انقلابش فرهنگی و بمنظور تثبیت ارزشها و مبادی دینی و اخلاقی است، تا قبل ازاینکه خبر سیلی زدن نماینده محترم بیجار جناب آقای حمدالله کریمی را به گونه یک پلیس حین انجام وظیفه در فرودگاه مهرآباد را نخوانده بودم بیجار رافقط نام یکی از شهرهای ایران میدانستم و لا غیر!! حتی نمیدانستم در کدام منطقه آب وهوایی کشور قرار دارد، با سیلی جناب نماینده بخود آمدم؛ آری بیجار یکی از قدیمیترین شهرهای ایران با سابقه چند هزار ساله است که در استان شکوهمند کردستان واقع است، شهری که در گذشته برای خود نام وافتخاری داشته و حتی به ولایت گروس معروف بود، اکنون از آن همه شکوه، بجز آمار بالای بیکاری، عدم توسعه شهری و افت آمار جمعیتی بدلیل مهاجرت و فقدان زیر ساخت ها و مشکلات عدیده که گریبانگر آن گشته وموجودیت و آینده این شهر رابه خطر انداخته است، نه تنها چیزی نمانده بلکه رفتارهای عجیب و غریب نماینده آن قوز بالا قوز مشکلات مذکور شده است.
جناب نماینده، مردم شما را به پایتخت فرستادند که با سیاست ورزی و قانونگذاری حق آنها را بگیری و مرهمی باشی بر دردهاو محرومیت های آنان و الگویی باشی برای نوجوانان و جوانان بیجار که پا در جای شما بگذارند، متاسفم که اینگونه بیجار را معرفی نمودی! ای کاش برای معرفی ظرفیت های آن راهی غیر از سیلی زدن به گونه ی پلیس پیدا میکردی و اگر این ظرفیت را در خود نمی دیدی هرگز داوطلب مجلس نمیشدی و اجازه میدادی افرادی که اندیشه ورزند و از قدرت تحمل و کنترل خشم بیشتری برخوردارند و راههای تدوین قوانین به نفع مردم را بهتر بلدند راهی این جایگاه میشدند، اما جناب آقای درازهی نماینده محترم شهرستان سراوان که با فحاشی به مامور گمرک و انعکاس صوتی و تصویری در شبکه های داخل و خارجی باعث گشتید، بجای اینکه خیابانهای خاکی و محروم شهرستان و تنش های آبی و کشاورزی آن سوژه گردد و همراهی و دلواپسی تمام ملت را ایجاد نماید، نوع گفتمان خارج از نزاکتتان در عبور از مقررات قانونی مورد توجه و انزجار قرار گیرد، اکنون در خیلی از جاها وقتی از سراوان نام برده میشود؛ نخلستانهای سبز و زیبا و صفت خورشید ایران که معرف این شهرستان است جای خود را به درازهی (نماینده) و فحاشی ایشان در گمرک خود نمایی میکند و این بزرگترین اجحاف تبلیغی در رابطه با یک شهرستان محروم است.
متاسفانه برخوردهای قلدرمآبانه و چاله میدانی از کتک زدن شهروندان توسط اطرافیان نماینده تا پرت کردن مردم از روی پله ها، اکنون بعنوان یک رفتار پذیرفته شده در میان متولیان امور در حال نهادینه شدن بوده و نزاکت رفتاری و گفتاری در بین برخی از دولتمردان و مجلسیان به فراموشی سپرده شده و برخی از آنان فکر کرده اند، اقتدار یعنی برخورد و فحاشی با مردم و به رخ کشیدن قدرت انتصابی خود، غافل از اینکه این اقتدار برای اخذ و پیگیری حقوق مردم میباشد و الزاماً مسوولین در جامعه اسلامی و مدرن خادم ملتند، خادمینی که شأن ولی نعمتان خود را باید به نحو احسن رعایت کنند، تلاش برای عکس انداختن با خانم مورگرینی و افتضاح رفتارهای خلاف شأن نمایندگی، عربده کشی در اطراف رئیس جمهور و هماهنگی گشوده شدن دهان با لنز دوربین عکاسان، تجمع بیخود و غیر ضروری روی سن مجلس و اطراف صندلی رئیس مجلس و تلاش برای افتادن در کادر دوربین ها و نادیده گرفتن قوانین در تردد ها و حتی دخالت بی جا در عزل و نصب و اختیارات مدیران، که به نوعی دهن کجی به هنجارهای ادبی و قوانین است، همگی حکایت از این دارد که باید مجلس را به معنای واقعی، عصاره ملت باز تعریفی مجدد نمود.