شوشان - صباح مزبانپور:
بحران عبارت است از پیش آمدن حادثه ای ناگهانی نظیرسیل، آتش سوزی ، ورشگستی و سایر موارد که به تصمیم گیری فوری نیاز دارد.مفهوم کلی بحران اشاره به وضعیتی دارد که در اثر بروز یک یک حادثه غیر مترقبه دگرگون می شود.این حادثه ممکن است یک رویداد بالقوه یا بالفعل باشد.
بحران در حقیقت یک فشار زایی روانی - اجتماعی بزرگ و ویژه است که باعث در هم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و با آسیبهای جانی و مالی، تهدیدها، خطرها و نیازهای تازهای که به وجود میآورد. در نتیجه میتوان بحران را اینگونه تعریف کرد:
حادثهای که به طور طبیعی و یا توسط بشر به طور ناگهانی و یا به صورت فزاینده به وجود میآید و سختی و به مشقتی به جامعه انسانی به گونه ای تحمیل نماید که جهت بر طرف کردن آن نیاز به اقدامات اساسی و فوق العاده باشد.
مدیریت بحران:
فرآیند پیشبینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالم سازی بعد از وقوع بحران را مدیریت بحران گویند.
نگرش سنتی به مدیریت بحران ، براین باور بود که مدیریت بحران یعنی فرونشاندن آتش، به این معنی که مدیران بحران در انتظار خراب شدن امور می نشینند و پس از بروز ویرانی سعی می کنند تا ضرر ناشی از خرابی ها را محدود سازند..امروزه مدیریت بحران به منزله یک رشته علمی که به طور کلی در حوزه مدیریت استراتژیک قرار می گیرد و به طور خاص به مباحث کنترل استراتزیک مرتبط می شود.
مدیریت بحران علمی کاربردی است که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانها و تجزیه و تحلیل آنها در جستجوی یافتن ابزاری است که بوسیله آنها بتوان از بروز بحران ها ، پیشگیری نمود و یا در صورت بروز آن در خصوص کاهش اثرات آن آمادگی لازم امداد رسانی سریع و بهبودی اوضاع اقدام نمود. برنامه ریزی و مدیریت ناصحیح بحران مرتبا خسارت را گسترده و میزا ن خسارت را افزایش می دهد.
امروزه عمده ترین نقاط ضعف مدیریت بحران عدم هماهنگی و همکاری سازمانها ، کمبود ضوابط و مقررات جامع و مانع و پراکندگی و نا کافی بودن قوانین و مقررات موجود ، محدودیت منابع مالی است، باید تهدیدها و فرصت ها را به خوبی شناخت و خود را برای مقابله با تهدیدها و استفاده از فرصتها آماده ساخت.
مدیریت بحران باید با روش های صحیح و موثر مدیریت بحران یک وضعیت بحرانی را با حداقل خسارت به سوی وضعیت عادی هدایت کند.
در رویارویی با بحرانهای اجتماعی اعم از بحرانهای طبیعی مثل زلزله، حوادث غیرمترقبه و همچنین بحرانهای اجتماعی و زیستمحیطی و حتی سیاسی آنچه که اولویت دارد مسئله مدیریت بحران است. به طور خلاصه انتظامبخشی به نحوه مواجهه مردم و کسانی که در معرض بحران یا خود پدیده هستند. به عبارت دیگر مدیریت بحران از خود بحران پیشی میگیرد و طبیعتا دامن زدن به بحران یا حرکت در مسیر سرگشتگی و سردرگمی، ابعاد حادثه را بیشتر میکند و با مخاطرات و تهدیدها و حتی تلفات و آثار حادتری روبهرو میشویم. کما اینکه در نمونههای اخیری که در زلزله کرج و تهران دیدیم، کسانی که چه از نظر جانی و چه مالی مواجهه با خسارات شدند، عمدتا این خسارات ناشی از دستپاچگی و سردرگمی و حتی ندانمکاریهایی بود که در حادثه رخ داد.زمانی که بحران زدگی تعمیم پیدا میکند چه مدیران و چه دستاندرکاران و چه مددکاران نمیتوانند وظیفهشان را به درستی انجام دهند و همچنین خود آنهایی هم که گرفتار بحران میشوند. مدیریت بحران و نگهداشتن آن وضعیت عاقلانه و سنجیدگی در تصمیمگیری اصل اولی است که برای کاهش ابعاد خطر لازم است و اینجاست که مسئله دریافت اطلاعات و کمک به تصمیمگیری درست اولویت پیدا میکند. هم نقش خود رسانهها برجسته میشود و هم آگاهی از اینکه به چه رسانههایی و چگونه باید مراجعه کرد.
مدیر بحران کیست؟
مدیر بحران باید به دنبال راه کارهایی جهت کاستن ابعاد بحران باشد . به عبارت دیگر آثار هر عامل را با پارامترهای دیگر سنجید و پس از تحلیل نسبت به رفع آن بکوشد مدیر بحران باید تفکر استراتژیک را یاد بگیرد یعنی بتواند به آشفتگی ذهنی خویش در کوتاهترین مدت نظم بخشد این امر امکان ندارد مگر با حضور مداوم در بحران ها نهایت پایداری مدیریت این سازمان را می طلبد. در فرهنگ ما ضرب المثلی است که می گوید « علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد » متاسفانه در کشور ما زنگ خطرها نادیده و نا شنیده گرفته می شوند و بعد از وقوع بحران تازه به فکر می افتیم و راه حلی جستجو می نمائیم . متاسفانه مدیر بحران یا علائم را نمی شناسد و یا به اهمیت این علائم واقف نیست.
وظایف و ویژگیهای مدیر بحران:
• آمادگی کامل برای هر گونه پیشامد.
• پی ریزی دفاتر مطالعاتی ملی، منطقه ای و هماهنگ سازی آنها به نحوی که از دوباره کاری پرهیز شود.
• تهیه بانک اطلاعاتی روز آمد برای استفاده هر چه بهتر آن.
• استفاده از سیستم هشدار دهنده خطر گرچه هزینه بالایی را میطلبد.
• تفکیک وظایف واحدهای امداد رسانی و انجام رزمایشهای عملیاتی سالانه.
• ایمن سازی شبکه ها و شریانهای حیاتی که شامل آب ، برق، سوخت ، ارتباطات جاده ای مخابراتی برج کنترل فرودگاهها و سدها و... به دلیل اینکه شرایط منطقه پس از بحران نابسامان است در کوتاهترین زمان نمی توان به ترمیم این شبکه پرداخت. زیرا این کار خود خسارات زیادی را به بار می آورد و از سرعت عمل امداد می کاهد.
• تقویت بیمه در مناطق حادثه خیز حتی به صورت اجباری می توان ابعاد بحران را کاهش دهد ، چرا که با توجه به ابعاد حادثه ، پرداخت خسارت خود عامل بزرگی در رفع بحران است.
• آگاهی افکار عمومی یکی دیگر از وظایف مدیر بحران است تا وقتی مردم قدم در این راه نگذارند تلاش دولتها بی فایده است.
• شناسایی انواع بحرانها ،ارزیابی ریسک و الویت بندی آنها.
• تعیین ارتباطات بحرانی.
• تعیین راهبردهای برخورد با رسانه ها.
• تشکیل گروه مدیریت بحران و تهیه برنامه مدیریت بحران.
• پیش بینی و پیشگیری از وقوع بحران.
• تعیین روشهای مداخله در بحران.
• تعیین روشهای سالم سازی.
• برنامه ریزی، سازماندهی و کوشش در جهت استفاده بهینه از منابع.
اقداماتی که سازمانها در زمان بروز بحران باید انجام دهند عبارتند :
• شناخت بحران و اولویت بندي ها براساس نیاز سازمان
• شناخت عوامل موثر در بروز بحرانها و اولیت بندي این عوامل
• فراهم کردن امکانات و زمینه هاي لازم براي حل یا کنترل یا کاهش بحران
• انتخاب راه حل هاي مناسب (بهترین راه حل)
• فراهم کردن زمینه مشارکت کارکنان راه حلها یا فراهم کردن زمینه ارائه پیشنهادات
• توسط آنان و توجیه کارکنان
• تشکیل ستاد بحران.
• پیامدهاي بحران بررسی شود.
• بررسی اقدامات انجام شده از زمان وقوع بحران تا حل یا کنترل آن توسط اعضاي ستاد.
راهکارهای خروج از بحران:
• باید از رسیدن به یک توافق زودرس و بی موقع در اتخاذ تصمیم جلوگیری کرد.
• از تحریف اطلاعات جلوگیری شود.
• ما تصمیم های نادرستی را که به نتایج فاجعه آور نشوند را به سادگی فراموش می کنیم و تمام ذهنمان تنها روی تصمیم هایی که واقعا به فاجعه منجر شده اند می شویم،لذا باید از تصمیم گیری غلط دز گروه جلوگیری شود.
• باید انعطاف پذیری بیشتری در دستورات و دستورالعمل ها به وجود آورد.
• باید برای تصمیم گیری آمادگی داشت.
• مانع از شکست در اجرای تصمیمات شد.
براساس آمارهای جهانی که طی حدود ده سال اخیر منتشر شده،کشور ایران، همواره پنجمین تا دهمین کشور حادثه خیز دنیا قرار داشته است.براساس گزارشات منتشر شده در دو دهه گذشته نزدیک به 10 درصد از کل جمعیت ایران به نحوی در اثر حوادث و بلاهای طبیعی جان باخته اند و از بین 40 نوع حادثه شناخته شده در سطح جهان 31 نوع آن در ایران احتمال وقوع دارد و مشخصا سیل ، زلزله ، و خشکسالی بیشترین خسارتها را به کشور وارد کرده است.
براساس اظهارنظر پژوهشکده مهندسی زلزله83 درصد جمعیت ایران در مناطق با خطر زمین لرزه زیاد تا خیلی زیاد قرار دارد.و طی 90 سال گذشته بیش از 90 زمین لرزه در ایران رخ داده است.-در سی سال گذشته به طور میانگین هر سه سال یک زمین لرزه بزرگ رخ داده است.
حدود 20درصد بلاهای طبیعی ایران را سیل تشکیل می دهد و در 25 سال گذشته به طور متوسط روزانه 300میلیون تومان خسارت ناشی از سیل و روزانه 100میلیون تومان ناشی از خشکسالی به اقتصاد کشور وارد می شود.