شوشان - ابراهیم مکوندی:
وقتی که از توسعه منابع انسانی حرف می زنیم.
و واحد توسعه منابع انسانی در سازمانمان تشکیل می دهیم ،
یعنی چي؟
ماموریت این واحد توسعه منابع انسانی چیست؟
و این واحد می خواهد چکاری را به انجام برساند؟
انسان های توسعه یافته چه می کنند؟
انسان توسعه یافته در سازمان چگونه عمل میکند؟
انسان توسعه یافته کیست؟
ما در سازمان ها ،به انسان های توسعه یافته، نیاز داریم. و باید آن ها را ارج نهیم. و توسعه یافتگی را پرورش دهیم.
" انسان توسعه یافته" -انسانی است که به وظایف و تکالیف سازمانی خود آگاه است. به وظایف خودعمل می کند. و حقوق خود را مطالبه می نماید.
" انسان توسعه یافته" -اعتماد بنفس منطقی دارد به توانایی های انسانی اش باور دارد.
-خودش را محیط بر مسائل کاری اش می داند و می فهمد که انسان، موجودی خلاق ،مبتکر و توانمند است .
- می داند که در درون انسان ، نیرویی وجود دارد که اگر اراده کند.
- می تواند همۀ مشکلات را با تعقل و تدبیر ،حل و فصل نماید.
" انسان توسعه یافته" -مهربان و آرام است. خوب گوش می کند.
خوب فکر می کند.
با عجله سخن نمی گوید. وقتی با او برخورد می کنی، امواج آرام بخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر می کند.
" انسان توسعه یافته" -از نیاز به نمایش، عبور کرده است، در سخن گفتن، اظهار فضل نمی کند.و از چاپلوسی دیگران مشمئز می شود.
" انسان توسعه یافته" -روحیۀ مشارکت پذیری، هم فکری و همکاری با دیگران دارد. به تفکر جمعی و مشورت ،اعتقاد راسخ دارد.
- تقسیم کار را می فهمد، اصول مقدماتی مدیریت را بلد است ،
-و کاملاً باور دارد که عقل کل، نیست.
" انسان توسعه یافته" -جو پذیر نیست، در مقابل تبلیغات زیانبار و یا کذب، روحیه پایداری و نگاه کارشناسی دارد. در گرداب تبلیغات سوء، قرار نمی گیرد. و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزیه و تحلیل می گیرد و بعد تصمیم می گیرد.(تدبیر و اندیشه)
" انسان توسعه یافته" -روحیۀ همزیستی مسالمت آمیز با همکارنش دارد .با خودش سازگار و با محیط کاری اش هماهنگ است.
-محیط کارش را تغییر می دهد . اما با شرایط نمی جنگد.
" انسان توسعه یافته" -به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود و دیگر دوستان وهمکارنش،اهمیت می دهد. ورزش می کند ، تفریح می کند.همیشه خندان است .و این روحیه را به همکارانش منتقل می کند. و به واقع زندگی می کند. نوع لباس پوشیدنش ،روش گفتاری اش ،منش کرداری اش، وحتی نوع نگاه وچهره اش، بگونه ای است که مورد پذیرش سازمان است و در همه امور متعادل است.
" انسان توسعه یافته" -اجازه می دهد ،دیگران حرف خود را تمام کنند. یاد گرفته است بیشتر سکوت کند تا حرف بزند ، بیشتر بشنود تا بگوید.
" انسان توسعه یافته" - کتاب می خواند ، " انسان توسعه یافته" کتاب می خواند ، " انسان توسعه یافته" وکتاب می خواند.
و فرهنگ کتابخوانی را در میان همکارانش،ترویج می نماید.
" انسان توسعه یافته" -برای کل سازمان ، جامعه و آینده آن ،تلاش می کند. و نه صرفا برای باند ،گروه ، همفکران ویا منافع خود.(او چون باند بازی نمی کند! مورد توجه هیچ کسی هم نیست!
اواز باند بازی منتفر است.
او پاکی و صداقت را تنها راه راست در جهان می بیند.
" انسان توسعه یافته" -مرعوب مقامات اداری و القاب سازمانی نیست. -می داند که این مقامات، تنها در سازمان متبوع خود، صاحب مقام هستند. و در عرصه اجتماع، همگی یک انسان هستند.
" انسان توسعه یافته" -به محیط زیست و جهان پیرامون خویش ،اهمیت می دهد.
" انسان توسعه یافته" -بخش مهمی از زندگی خود را برای به جای گذاشتن میراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی می کند،(نوشتن کتب و مقالات اجتماعی و فرهنگی)، مسئولیت کاری را که در آن تخصص ندارد، نمی پذیرد. و مسئولیت کاری را به کسی که در آن کار تخصصی ندارد. نمی سپارد.!
" انسان توسعه یافته" -منافع گروهی و سازمانی را بر منافع فردی، ارجح می داند.
-بیاییم برای یک بار هم که شده،این انسان های توسعه یافته را دریابیم.و به شان و منزلت واقعی ،تخصص و تعهد آنان احترام بگذاربم.و اینان را درپست وسمت درخور و شایسته ایی که بابد داشته باشند.قرار دهیم.
-حسادت،کینه ورزی ،خود بزرگ بینی و تکبر را کنار بگذاریم.و به منش و شانیت این انسان های وارسته ،احترام بگذاریم.
بدون شک و تردید،این انسان ها اگر در جایگاه تخصصی خویش،قرار گیرند،منافع بسیار بی شماری را برای شرکت و سازمان،به ارمغان خواهند آورد.
التماس تفکر✋
و