شوشان - علیرضا عامری :
گرچه باران های اخیر، جزئی از واقعیت جلگه خوزستان است، اما حجم بارندگی طی روزهای گذشته، آنچنان بوده است که علی رغم تدابیری که اندیشیده شده بود، مدیریت سدها را دچار مشکلاتی کند.
اگر فرض کنیم (و فرض محال، محال نیست) پس اگر فرض کنیم که مطابق پیش بینی ها عمل شده و رهاسازی آب پشت سدها به درستی و در موعد صحیح اتفاق افتاده باشد، در این مرحله، مدیریت سدها با دو عامل اساسی مواجه هستند، عامل اول، حجم آب پشت سد (ناشی از باران اخیر که بسته به فاصله از سد معمولا تا چند روز بعد از باران ممکن است به سد برسد، ذوب بخشی از برف ها، پیش بینی بارندگی بعدی، حجم و ظرفیت هر سد) و عامل دوم (حجم و مقدار تخلیه آب، توجه به ظرفیت رودها و رودخانه ها، و ظرفیت تحمل سیل بندها مخصوصا در مناطق مسکونی و حتی توجه به ذخیره آبی در فصول بعد)
طبیعی است که در این میان، پایداری سد و امور مربوط به آن از همه مسائل، مهمتر است، بنابراین برنامه ریزی و مدیریت سد، ضمن بررسی همه عوامل، مراقب وضعیت سد هم هستند.
فارغ از همه بایدها و نبایدها، (و در این شرایط حساس) دور از انتقادهای موجود پیرامون مدیریت سدها و مدیریت بحران و کمبود امکانات و هر آنچه در این مقوله میتواند مورد بحث قرار گیرد، به دو اصل مهم اشاره میکنم و امیدوارم به نحوی از انحاء مورد استفاده قرار گیرد.
1. وظیفه ای که نباید مغفول بماند آنست که اطلاع رسانی برای حوادثی اینچنینی، باید با هدف یاری و آگاهی به هموطنان باشد، در حالیکه مشاهده میشود اغلب، از طریق رسانه های مختلف، اخبار بصورت هیجانی و گاهی بیش از حد واقعی منتشر میشود. (سیل در آق قلا، و در شیراز را مرور علمی کنیم و ببینیم چه اتفاقی افتاده،،، آنگاه خواهیم توانست در خصوص آن نظر کنیم) واقعیت آنست که در کل شیراز، سیل راه نیفتاده است، پس بی دلیل، همدیگر را نگران نکنیم، بلکه وضعیت و احتمال خطر را به اطلاع برسانیم، آنهم به روش درست
تصاویر و فیلم های متعددی از حادثه شیراز در همان ساعات اولیه بدستم رسید اما آیا نشر آن بدون هدف آموزشی می توانست کمکی به شما هموطن عزیزم کند؟
قطعا خیر
2. مشکلی که بیشتر از بقیه خودش را نشان داد، عدم وجود آموزش در میان شهروندان است.
به صراحت میگویم اغلب قریب به یقین ما، از موضوعات مختلف مواجهه با حوادث طبیعی آگاه نیستیم،،، مقصر هم نیستیم،،، برای این موضوعات، آموزش ندیده ایم
حضور مردم در کنار رودها بعد از آن همه تذکر و اطلاع رسانی مبادی ذیربط، عدم ترک خودرو در هنگام سیل، تردد در جاده ها و کوهستانها در موسمی که تذکرات لازم ارائه شده، عدم پذیرش برخی مردم مناطق در معرض خطر بابت ترک منازل، و انواع و اقسام بی توجهی به تذکرات مختلف منتشره، علاوه بر آنکه متوجه مردم است (که هست)، متوجه عدم آموزش کافی توسط متولیان امر نیز هست.
در پایان، خواهشی دارم، اطلاع رسانی، باید مستدل، بر مبنای اخبار صحیح و به قصد آموزش و آگاهی رسانی باشد، تا در راستای تعالی جامعه و سکوفایی خرد و اندیشه جمعی باشد.
یادمان باشد با آنکه هر کدام مان به دفعات در سفر، از هواپیما استفاده کرده ایم، اما باز هم، بستن و باز کردن کمربند ایمنی، جای دادن وسایل سفر، خاموش کردن وسایل الکترونیک، عدم خواباندن صندلی در صعود و نزول، راه های خروج اضطراری، جلیقه نجات و همه موارد دیگر را دائما تکرار و تکرار و تکرار میکنند، در شرایطی که آسیب های هوایی درصد بسیار پایینی از تعداد پروازهاست، آموزش در راس امور هوایی خدمه پرواز است، مطمئنا در مسائل کلان و بزرگ تر، مدیرانی با مسئولیتی بالاتر از عوامل پرواز یک هواپیما، آموزش را نباید فراموش کنند
نکته آخر: قبلا و قبل از پرواز، یه شیرینی می دادند، الان نمی دهند!!
می دانید آن شیرینی، وجودش لازم بود یا نه؟