شوشان - سهام خزلی :
این روزها به هر گوشه و کنار که نگاه میکنم ، سیلاب است و دربه دری و خانه به دوشی ، مجاهدت است و رشادت و مهربانی . اگر از " دوربین های موبایلِ مزاحم " که بی اذن و اجازه هر چیزی را به تصویر می کِشند و نابخردانه با "جهان " به اشتراک میگذارند بگذریم و برخی سلفی بگیرانِ فرصت طلب را که از خواب زمستانی برخاسته و غارِ بی خیالی را برای چند روز ترک گفته اند نادیده بگیریم ، این روزها ایرانمان پر است از غیرت ، سرشار است از غرور و مالامال است از عشق ورزی... تصاویر بهتزدهی این روزها، بیش از هرچیزی، آیین گلمالی عاشورا را به خاطر میآورد که مردم لر، به عزای پسر فاطمه، سر و صورت و تن خود را به خاک گلابزده متبرک میکنند.
حالا، همهی خانهها، اجاقگازها، یخچالهای وارونه بر زمین، درختها، پشت بامها، و حتی عروسک دختربچهها ردی از گِل دارد ،انگار که بخواهند معنای تازهای بدهند به این ترکیب واژههای مکرر شنیده شده که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا...
من، حرف تازهای برای گفتن ندارم الا تکرار جملات علی شریعتی که گفت: آنها که ماندند، باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدیاند .
من چیزی جز کلمه ندارم برای فریاد زدن از اندوه و ترس این روزهای مردمم. که اگر همه روزها عاشورا باشد، ما هماره به زینبهایی نیاز داریم که صدا شوند. صدای مردم پس از سیل، که مبادا موجهای خبری، تنهایی و رنج آنها را از خاطرمان، بشوید.