شوشان - علی عبدالخانی :
فلسفه ی تاسیس و راه اندازی ستادهای جذب و هدایت کمکهای مردمی کشاندن پای شهروندان و رفع خلاء ملموس دستگاه های دولتی و غیر دولتی همچون هلال احمر، همچنین سرعت در امداد رسانی و بکارگیری رفتار کرم ورزانه و جلوگیری از تحقیر سیل زدگان همچنین حفظ کرامت انسانی آنهاست.
دلیل اینکه نگارنده این سطور طی تمام مدت گذشته مشوق مداوم و شبه انحصاری همه دستان سبز و دل های پاک جهت کمک به سیل زدگان بودم و بعضاً برخی ستادهای بزرگ را حتی به نام ذکر می کردم، در حقیقت این احساس است که ستادها نقشی زیبا از روح متعالی انسانی از خود بر جای گذاشته اند.
بتدریج و با گسترش دایره ی کمک ها، برخی ستادها از فلسفه ی انسانی - اخلاقی که بخاطر آن ایجاد شده اند، بشدت دور شده و قالبی شبیه به دستگاه های دولتی بخود گرفته اند.
آنچه برای نگارنده در حال تبدیل شدن به یقین است، متاسفانه فدا شدن اصل سرعت و کات شدن تدریجی بسیاری از مخاطبان که کماکان به مساعدت و یاری و امداد نیاز دارند، است.
برخی ستادها فراموش کرده اند که ذره ذره ی مواد غذایی و کالاهای مختلف تحت اختیار آنها، اموال امانی شهروندان و خیّرین هستند و آنها حق ندارند بدون اخذ اذن از آنها، اختلالاتی در امر توزیع به نیازمندان و مستحقان ایجاد کنند.
این ستادها بوجود آمده اند تا خلاء بزرگ دستگاههای دولتی را پر کنند و از مشکلات مادی و معنوی آسیب دیدگان بکاهند، نه اینکه خود به همان بلای دستگاههای دولتی مبتلا شوند.
آنچه همه را حیرت زده کرد حجم انبوه مساعدات مردمی است که با قصد کاستن از آلام زنان و کودکان و سایر زیاندیدگان صورت پذیرفت و صحنه ای بسیار زیبا را بوجود آورد و نه گردانندگان ستادهایی که بسرعت غرض از تشکیل خود را به بوته ی فراموشی سپردند و طمع ورزانه سیاست توزیع قطره چکانی امانات مردم را در پیش گرفتند.
هیچکس مخالف با مدیریت توزیع نیست و لزوم استمرار آن متناسب با عمر بحران نیست، اما این مدیریت نباید به قیمت قربانی شدن نیازهای امروز سیل زدگان با توجیه نخ نما شده ی لزوم دپوی نیازهای آینده شان صورت پذیرد. میان نیازهای امروز و آینده ی سیل زدگان باید تعادل ایجاد شود و هیچکدام فدای دیگری نشوند.
در برخی ستادها اشخاصی دیده می شوند که وقتی می خواهند کالای امانتی مردم را جهت ارسال به مناطق سیل زده تحویل دهند، انگار از اموال پدرشان می خواهند ّذل و بخشش کنند لذا قیافه شان درهم کشیده می شود و بدلیل بُخلِ ذاتیشان دچار عذابی ممتد و غیر قابل پنهان می شوند. اینان صلاحیت یدک کشیدن عنوان مهرورزی نیستند.
نباید فراموش کرد که چشم تنگان حریص صفت و طمعکار هیچگاه نمی توانند اشخاصی کرم ورز و جود محور برای مردم خسته از سیل باشند و در کمال احترام باید از ستادهای مردمی رانده بشوند. این سخن بمعنای نفی فعالیت انسانی خیل عظیم مردان و زنان خوش فطرت موجود در اکثر ستادها نیست و اختصاصاً به تعدادی از بُخل ورزان مربوط می شود.
ستادها باید مردمی باقی بمانند.