شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۶۵۶۴
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۳
این روزها بسیار گفته می شود که مردم ما توجه چندانی به کتاب و مطالعه ندارند و روز به روز تیراژ کتاب کم و کم تر می شود.
اولین دلیل برای اثبات این ادعا کاهش نسبی اقتصاد کتاب، ناشی از گسترش اینترنت و دسترسی وسیع، ارزان و راحت مردم به مطالب و حتی کتاب‌های موجود در اینترنت است. دلیل دیگر این ادعا وضعیت اقتصادی مردم و جامعه است که نمی‌توانند به سادگی گذشته کتاب بخرند، بنابراین فقط کتاب‌هایی را می‌خرند که احتمال مطالعه آنها بیشتر باشد. برخلاف گذشته که ممکن بود کتاب بخرند ولی احتمالاً مطالعه نکنند. برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که مردم کتاب‌ها را به‌صورت اجاره‌ای و امانتی در اختیار می‌گیرند و پس از خواندن با قیمت پایین‌تر برمی‌گردانند و بالاخره علت سوم در افزایش عناوین و تیراژ کل کتاب بویژه کتاب‌های ادبیات و علوم اجتماعی است.

کافی است که گفته شود طی 20 سال گذشته از 1375 تا 1396 تعداد عناوین کتاب‌های منتشر شده از کم‌تر از 15 هزار به 99 هزار یعنی حدود 7 برابر افزایش یافته است. در همین فاصله تیراژ کل کتاب‌ها از 81 میلیون به 144 میلیون رسیده است که 78 درصد افزایش نشان می‌دهد. نکته مهم اینکه قیمت هر نسخه کتاب نیز در فاصله 1375 تا 1396، حدوداً 22 برابر شده و شاخص تورم نیز در این فاصله 24 برابر شده است. بنابراین مجموعاً مردم در سال 1396 و به قیمت ثابت 70 درصد بیشتر از سال 1375 کتاب خریده‌اند.

اگر بخش علوم اجتماعی و ادبیات را به‌عنوان شاخصی درباره کتابخوانی در نظر بگیریم در فاصله سال‌های 1375 تا 1396، تعداد عناوین آنها 11 برابر و تعداد شمارگان کل آنها نزدیک به 3 برابر شده است که رشد بسیار قابل توجهی است. آنچه هم که در افواه عامه گفته می‌شود که متوسط مطالعه ما 2 دقیقه در روز است و از این نوع مطالب، واجد ارزش علمی و عینی نیست. اصولاً منظور از مطالعه باید روشن باشد، بهترین شیوه سنجش آن میزان مصرف کالاهای مرتبط با آن مثل کتاب، روزنامه و مطبوعات و اینترنت است که درباره مطبوعات نوعی جایگزینی شدید از سوی فضای مجازی و اینترنت و سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی رخ داده است. ولی کتاب همچنان جایگاه به نسبت گذشته خود را حفظ کرده است.

علی‌رغم این توصیف‌ها چند مسأله آینده کتاب در ایران را دچار مخاطره کرده است. اولین موضوع چاپ قاچاق و غیرقانونی کتاب است، کتاب‌هایی که مجوز نیز دارند. اتفاقاً آمار اینها در بخش آمار رسمی کتاب نیامده که اگر منظور شود میزان اقتصاد و مطالعه کتاب را بشدت بیش از آنچه که گفته شده افزایش می‌دهد، ولی این وضع به زیان ناشران و نویسندگان است و عملاً موجب نابودی اقتصاد نشر خواهد شد و باید با آن قاطعانه برخورد کرد.

موضوع دوم ممیزی است. اگر محدودیت‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای در سال‌های 1384 تا 1392 کمتر می‌بود، به احتمال فراوان این کوچ بزرگ به فضای مجازی رخ نمی‌داد. فضایی که مسئولیت هیچ خبری به عهده منتشرکننده آن نیست. عدم تعادل میان فضای مطبوعات و رسانه‌های رسمی با فضای مجازی، کوچ به این فضا را بشدت جذاب کرد. بنابراین نباید اجازه داد که این شکاف موجب قهر جامعه با کتاب شود و عطای آن را به لقایش ببخشند و دچار وضعیت مطبوعات شویم. بویژه آنکه بسیاری از حساسیت‌های ممیزی، سلیقه‌ای است و می‌تواند موجب ناراحتی و عصبانیت نویسندگان و خوانندگان کتاب شود.

موضوع سوم نیز که در جای خود اهمیت دارد افزایش قیمت دلار و به تبع آن افزایش قیمت کاغذ و هزینه چاپ است و از آنجا که این افزایش همراه با رکود اقتصادی است، مردم مجبور می‌شوند که مصرف خود را از سبد کالاهای فرهنگی کم کنند و اقتصاد کتاب یکی از اولین کالاهایی است که ضربه می‌خورد. شاید در کوتاه‌مدت این مسأله مهم‌تر از دو مسأله قبلی باشد و باید برای آن چاره‌ای اندیشید. با این حال امیدواریم که نمایشگاه امسال کتاب جلوه‌ای باشد از فرهنگ و ادب کشور و به رشد و غنای فرهنگی و ادبی جامعه کمک کند.

منبع: روزنامه ایران،  پنجشنبه 5 اردیبهشت ۹۸
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار