شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۶۹
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۱ - ۰۷:۱۹

یك شاعر گفت: غزلی كه تحت عنوان پست‌مدرن ارایه می‌شود چیزی است تقریبا از سبك هنری منسوخ شده كه لباس تازه‌ای بر تن آ‌ن كرده‌اند و سنت‌شكنی‌های بی‌جایی در آن گنجانده‌اند.

محمد بقالان در گفت‌وگو با ایسنا اظهار كرد: جریان‌ ادبی كه خیلی جنجال كرده جریان پست‌مدرن است. در واقع اخیرا در شعر نو و به ویژه در شعر كلاسیك ابداعات ضعیفی صورت گرفته و افرادی مدعی غزل پست مدرن شده‌اند اما تا آن‌جا كه من مطالعه كرده‌ام هیچ چیز تازه‌ای در این جریان دیده نمی‌شود.

وی افزود: ریشه پست‌مدرن در معماری است و سپس در مسایل دیگر از جمله ادبیات رسوخ پیدا كرد. هر چند كه در معماری هم كارهای شایانی انجام نگرفته و اگر توجه كنید متوجه می‌شوید كه خانه‌ها قبلا دوره‌ای بودند، در زمان مدرنیسم به ویلایی تغییر پیدا كردند و اخیرا كه پست‌مدرن آمده است تبدیل به خانه‌های بی‌حجاب شده‌اند. در مسایل دیگری هم‌چون پوشاك هم همین اتفاق افتاده و لباس‌های عریان زیاد شده‌اند كه این زاییده‌ ذهن پست‌مدرن است و در ادبیات كه اصل مطلب ما است نیز رخ داده است.

این شاعر ادامه داد: غزل‌هایی كه تحت عنوان پست‌مدرن به ما ارایه می‌دهند نیز چیزی است تقریبا از سبك هنری منسوخ شده كه دوباره با روشی لباس تازه‌ای بر تن آ‌ن كرده‌اند و سنت شكنی‌های بی‌جایی در آن گنجانده‌اند. مثلا وقتی قافیه‌ای را به زعم خودمان از یك مصرع به مصرع بعد انتقال می‌دهیم در حقیقت قافیه را شهید كرده‌ایم و نه تنها كار نوآورانه‌ای نكرده بلكه غزل را ناقص كرده‌ایم.

بقالان توضیح داد: اگر بگویم پست‌مدرنی كه در خارج متداول شده وارد غزل ما شده است نادرست است چرا كه سابقه‌ غزل‌ ما از خیلی‌ها، و البته منهای فرانسه، جلوتر است. ما حتی قبل از اسلام رباعی داریم. برای مثال بچه‌ها در كوچه‌ای نزدیك به نیشابور مشغول‌ گوی‌بازی بودند كه این مصرع گفته شد "بچه‌ای غلطان غلطان هی رود تا لب گوی" این مصرع متعلق به چهار هزار سال پیش است. دوبیتی‌هایی تحت عنوان پهلویات نیز مربوط به سال‌های بسیار قبل است.

وی یادآور شد: ما به آنها حافظ‌ها، مولوی‌ها و سعدی‌ها را ارایه كرده‌ایم و اگر هم چیزی داشته‌اند باز هم خودشان را در برابر ادبیات ما صفر می‌دانند مثلا شاعر معروف آلمان خودش را در برابر شعر حافظ هم‌چون تخته پاره‌ای در برابر عظمت اقیانوس می‌داند و این ضعف ما است كه بخواهیم خودمان را شبیه آن‌ها كنیم و مدعی سبك آن‌ها باشیم. سبك نو را باید خودمان از فرهنگ و ریشه ادبیات خودمان و با پشتوانه ادبی خودمان ابداع كنیم.

بقالان، با اشاره به جریان‌سازی‌ها، بیان كرد: من با جریان‌سازی‌ها مخالفم و معتقدم باید سبكی را ایرانی با ویژگی‌های ادبی ایرانی و فكر و ذهن و شیوه ایرانی ابداع كرد نه این‌كه دنبال چیزی رفت كه دیگران آن را نشخوار كرده‌اند و تفاله آن برای ما مانده است.

او تصریح كرد: شعر امروز در برهه‌ای از زمان حالت تقریبا متشنجی پیدا كرده است و علت آن هم نرسیدن به سبك نو است اما این سبك در شرف تولد است و احتمال دارد كه در دهه آینده یا بیش‌تر تحول كلی صورت بگیرد. تا الان منتظر چنین سبكی نبوده‌ام ولی در این چند ماه اخیر این طور حس می‌كنم كه سبك‌های شعر هم‌گرا، شعر پست‌مدرن و... جوهر ابداع و خلاقیت‌ را دارند اما نمی‌توانند آن را كامل كنند برای همین به دامن دیگران دست می‌زنند كه این حالت تقلید به خود می‌گیرد. اگر آن روحیه تكامل پیدا كند صد در صد سبكی تازه و عالی ابداع خواهد شد.

این شاعر، در خصوص تاثیر نقد ادبی در جریان‌سازی، اظهار كرد: نقد ادبی بسیار چیز خوبی به ویژه برای انجمن‌ها است؛ حتی نقد غیرسازنده هم سازنده است. نقدی كه حتی بر مبنای خصومت صورت گیرد بازهم برای شاعر سازنده است. در هر صورت نقد برای همه محافل ادب ضروری است و در جریان‌سازی تاثیر دارد. همین نقدها و نظریات گوناگون باعث می‌شود كه بعضی افراد كنكاش كنند و ذهن‌شان در مسیری قرار گیرد كه احتمال وقوع آن سبك تازه وجود داشته باشد.

بقالان تصریح كرد: همچنین استفاده از آثار ترجمه فقط برای اینكه بداند در برون مرزها چه رخ می‌دهد و شاعران آنها چه كرده‌اند بسیار عالی است كه ولی برای اینكه انسان تقلید كند من بسیار مخالف هستم. فقط آموختن و خواندن و اطلاع پیدا كردن مفید و لازم است مثلا اینكه من بدانم در چه كشوری چه سبكی با چه ویژگی‌های و چگونه باب شده است و اطلاع پیدا كنم بسیار خوب است اما اینكه مرغ مفلد آن شوم بسیار خطرناك است.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار