شوشان - محمدسعید بهوندی :
باور کنید، تحمل تمامی دردهای عالم آسان است، بجز تحمل یک درد و آن تحمل آدمهایی که انگاری هیچ کاری و گرفتاری و دغدغه ی دیگری ندارند، بجز یک فعالیّت و آن هم کنکاش های پی در پی و خستگی ناپذیر! در مورد اینکه دیگران چه می کنند و چه می خواهند بکنند و به کجاها رسیده اند و برنامه هایشان برای آینده چیست و از همه زجرآورتر، مانند کارگاهان حرفه ای و کارکشته با طرح سوالات مسلسل وار و لایه بندی شده و گرفتن قیافه ی شک و تردید در مورد پاسخی که به آنها داده می شود، در طول شبانه روز و مرتب روی اعصاب و روان دیگران رژه می روند. این سرک کشیدن هایی که هرگز از طرف بعضی ها بعنوان فامیل، دوست، همسایه، همکار و حتی آدمی که اصلاً او را نمی شناسی، ولی مثلاً در صف نانوایی یا ایستگاه اتوبوس، سالن های انتظار و... بصورت موقت با آنان همراه و برخورد نموده ای و در عادات ناپسند و فرهنگ عمومی ما تمامی ندارد، متاسفانه بخش قابل توجهی از زندگی و روابط دوستانه و اجتماعی ما را بی سبب و با نتایجی منفی و ناخوشایند به خود مشغول کرده است.
آموزش، اصلاح و تغییر چنین رفتارهایی که می بایست توسط خانواده بعنوان کانون آغازین و اصلی تربیت و همچنین دستگاه های رسمی و غیر رسمی آموزش در کشور بخصوص عظیم ترین، مهمترین و موثرترین آنها یعنی آموزش و پرورش که متاسفانه چند سالی است که به دلایل مختلف و متعددِ درونی و بیرونی حال و روز چندان خوشی ندارد، پیگیری و به نحو مطلوب و مستمر انجام شود، نیز به نحو شایسته و بایسته ای جدی گرفته نمی شود تنها می توان گفت به امان خدا رها شده اند!