شوشان - عبدالرحیم سوار نژاد :
ن وَاْلقَلَمِ وَ ما یَسْطرُونَ. (سوره قلم آیه 1)
خالق هستی پیدایش تمام تمدنهای انسانی ، پیشرفت و آبادانی ، تكامل علوم ، رونق اندیشه ها و افكار ، مذهبها ، هدایت و آگاهی بشر را دراثر گذاری قلم قرار داده است، زندگی بشر بر كره خاكی به دو دوره تقسیم گردیده است «دوران تاریخ» و «دوران قبل از تاریخ». دوران تاریخ بشر از زمانی شروع میشود كه خط اختراع شد و انسان توانست قلم در دست بگیرد و ماجرای زندگی خود را بر صفحات به نگارد و ثبت كند ، و از او «مایسطرون» یادگار ماند و خواندن آغاز گردید .
قلم به دست چون رزمنده ای می ماند كه بایدعاشقانه به قواعد رزمندگی عالم باشد ، قلم یك پدیده مقدس است و نوشتن هنر. نشاید پدیده ای که هنر خلق می کند در هر مقالی و مقولی بچرخد و یا حطام دنیوی بدون اراده آن را برایت بچرخاند و یا برای دیگران بلغزانی ! كه مركب قلم گنجینه مهربانی و انسانیت و امین كلمه ای است كه خالق به او سپرده است تا اعجاز نماید .
« وَ لا یُضَارَّ كاتِبٌ وَ لا شَهیدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»(بقره/282).
دشوار می شود وقتی رنجها را می بینیم و قلم را به جای انس با كاغذ در جیب قرار دهیم و دم فرو بندیم كه كفران نعمت است ، سرمنشا همه انقلابات و تحولات از درون قلم بوده اند و تاریخ مدیون اوست كه اگر نبود هیچ تاریخی وجود نداشت و حركتی خلق نمی شد !
در بی حركتی محض وقتی قلم به جنبش افتد همه به تاسی از وی به جنبش در خواهند آمد که چون خورشید زندگی بخش است و نور می پاشد و همه پدیده های هستی از اعجازش جلوه گری می کند و زیباییها را جلوی دیدگان می گذارند که هیچ زیبایی به جز با قلم قابل وصف نیست .
مانده ام كه برای بیان درد و همصدایی با رنجورهای روزگار چگونه قلم بچرخانم! و بركاغذی كه جای پاپیروس را گرفته است بلغزانم و یا گاهی در رنجی كه قلم را می شکند و انگشت جای آن را می گیرد و بر پهنه شنزار یا بر شیشه های غبار گرفته پنجره تا در دام ابروان كمان نگردد !قلمهای پر درد که نبودها را برای بود بگوید اسیر پیشانی های غیظ چروک با تازیانه های اتهام تعزیز می شود ،و اگر همیشه بودها را بنویسد و از نبودها نگوید و چشمها را ببندد مورد تقدیر قرار می گیرد اما رسالت خویش را قربانی كرده است و تاریخ كه مولود اوست هرگز لبخندی نخواهد زد و تورق نخواهد خورد! دل های اهل معرفت دعایش نخواهند كرد و چشمهای اشک آلود رسالت نگارش را از آن می ستانند و بی لیاقتی اش را اثبات می كنند كه نوشتن بر كاغذ خیس نشاید!.
باید چگونگی نگارش بود و نبود را آشكار ساخت و همه به وادی بودن پای گذارند بدون اینكه پیشانی از غیظ چروكیده شود و وای اگر این قلم كه جوهرش چون خون شهید در كالبد جامعه موجب احیا و سرزندگی است در سودای بازاری به نا اهلی بفروشند تا نبودها را كتمان كند و در این سودا معرفت را به آسانی حراج گذارد! كه حسابش با حسابگری خواهد افتاد كه محاسبه اش جای هیچ تردیدی ندارد .
اخم ها و تشویق ها نباید مانع ایفای وظیفه شوند و در این رسالت پیامبر گونه برای ابلاغ پیام از همه چیز باید گذشت و به خدایی توكل كرد كه قلم را قدرت نوشتن داد و در سایه قلم جامعه ای را شكوفا می كند و به اوج می رساند،
عبادت خدای آفریننده قلم، هنر چرخاندن قلم و شناخت مكان چرخش و مخاطب است و دانستن آنچه باید نوشت ،
مرحوم زنده یاد حسین پناهی زیبا گفت :
برای کسانی که دندان درد دارند
حافظ نخوانید
آنها به راحتی خواهند گفت : خفه !
او چه میداند من چه میکشم
و او یعنی حافظ !
او با تاج زرینش زیر دوش می رفت
پس تکلیف این همه نکبت چه خواهد شد ؟
شعر حافظ را در مجهزترین ماشین لباسشویی شست و شو داده اند
به بی شعوری تحقیرمان نکنید…
وعرض تبريك روز قلم
خدمت همه اصحاب قلم
ولى وايكاش قلم بدستان عرصه جرايد ورسانه سرى به
بيمارستان شهيدمدرس وابسته به تامين اجتماعى ودولتى وافع درتهران سعادت
اباد ميزدنند فاجعه ضدبشرى وضدبهداشتى كه مريض را باسرنگ چندباراستفاده شده مداوا ميكنند كه تعداد زيادى ازاين مريضها جانبازان چنگ تحميلى وخانوادهاى ايثاركران واقشارمحروم جامعه هستند كجايند اصحاب قلم ورسانه كجايند مديران ومسعولين بظاهرمسغول وزيربهداشت
رياست تامين اجتماعى نمايندگان مجلس تعهدتان كجا رفت سكوت درمقابل اين جرم يعنى چه يا منتظريد بازرهبرى براى رفع اين مشكل واردعمل بشود
جاى تعجب وتاسف است