شوشان - محمدسعید بهوندی :
جناب آقای دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران!
شما نیز بحمدالله پس از انقلاب اسلامی مانند چهار ریاست جمهور محترم قبل از خود، آرام آرام می روید تا هشت سال ریاست جمهوری را در کشور تجربه کنید و حتماً نیک می دانید که تمامی کاندیداهای ریاست جمهوری در دنیا، در هنگام کارزار و مبارزات انتخاباتی، شعاری محوری، دقیق و حساب شده را برای جلب آراء عمومی و پیروزی در آن انتخاب می نمایند، که این شعار بیشتر از دو منظر می تواند مورد توجه، تحلیل و اهمیّت قرار گیرد؛ یکی اینکه این شعار محوری بخوبی نشان می دهد که کاندیدای این پست بسیار مهم و حساس و تیمی که به همراه ایشان قرار است سکان مدیریت کشور را در امور اجرایی بر عهده گیرد، ابتدا خود به شکلی عمیق و کاربردی این شعار را در افکار و باورهایشان نهادینه نموده و به عنوان قوی ترین و زیربنایی ترین عنصر برای اجرای سیاست ها و برنامه هایشان بصورت کامل به آن مسلح می گردند و از نقطه نظر دیگر، عمل به این شعار تعیین کننده و حساب شده، بر اساس ظرفیت ها، پتانسیل ها و همچنین شناخت عمیق و علمی نقائص و کمبودهای موجود، در صدد است تا به درستی کشور را به سمتِ توسعه ی همه جانبه و پایدار و در نتیجه عمران و آبادانی و پیشرفتِ پیش بینی شده در اهدافی که انتخاب شده است، رهنمون سازد و شما نیز لابد با علم و عمل به چنین رسم عاقلانه ای و همچنین بر اساس توانمندی ها، کمبودها و اهدافتان، شعار محوری و زیربنایی تان را تحت عنوان "تدبیر و امید" در شش سال پیش انتخاب نمودید و اتفاقاً مورد استقبال و رغبت و قبول دهها میلیونی رای دهندگان قرار گرفته و در نتیجه منجر به پیروزی شما در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری گردید. حال تنها با طرح چند سوال ساده، انتخاب و عمل به این شعار را در منظر و افکار ملت ایران، خصوصاً آنانی که به شعارها، وعده ها و برنامه هایتان رای داده اند، منصفانه به چالش می کشانیم:
#جناب آقای رییس جمهور!
شما و تیم همکارانتان در همه ی حوزه ها(اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...) با عمل به کدامین پارامترهای شعار زیبای "تدبیر و امید" تمامی فرصت ها و پتانسیل های خدمات ممکن دولت تان را در سبدی بنام "برجام" ریختید که با "خروج" تنها یک کشور بنام "امریکا" از آن که تجربه ی تاریخی به خوبی و روشنی نشان داده است، جز به منافع و سرمایه و نفوذ در سراسر دنیا، خصوصا "در مناطق ژئوپلیتیکی و با تکیه حداکثری بر هِژمونی خاص خود" که به دلایل و فرصت های متعدد داخلی و خارجی به دست آورده است و از طرفی فاقد دوست و دشمن دائمی بوده و زیر بنای جهانبینی و فلسفه ی سیاسی اش تنها رسیدن به سرمایه و فرصت ها و قدرت های مربوط به آن است، گره زده اید؟!
#جناب آقای رییس جمهور!
بصورت ساده و همه فهم و بدون نیاز به حاشیه رفتن و آسمان و ریسمان بافتن و وارد معادلات پیچیده ی اقتصادی و سیاسی شدن، ناگفته اظهر من الشمس است که معیشت اکثریت مردم ما خصوصا اقشار ضعیف و آسیب پذیر و کارگران و کارمندان، بعد از خروج امریکا از برجام، در همه ی ابعاد و سطوح به آسانی و شفافیت کافی نشان می دهد که حضرتعالی دقیقاً بر خلاف نیازمندی های شعار تدبیر و امیدی که انتخاب نمودید، آنقدر ساده انگارانه به این گره زدنِ سرنوشت، اعتماد و دل خوش داشتید که رفتار، سیاست ها و تصمیماتتان پس از این "خروج قابل پیش بینی"، حتی پنل دومی(و نمی گوییم سوم و چهارم و بیشتر مانند تمامی سیاستمداران دنیا) هم برای چنین ماجرای مهمّی طراحی ننمودید و لذا با اولین صبح بعد از خروج امریکا از برجام، بالا رفتن موشکی ارزش دلار و افت فاجعه آمیز ارزش پول ملی، چند برابر شدن قیمت تمامی کالاهای خارجی(حداقل پنج برابر) و حتی کالاهای داخلی که وابسته به مواد اولیه ی بیرون از مرزها بودند و چندین اتفاق اقتصادی نگران کننده ی دیگر، از جمله؛ بالا رفتن سرسام آور قیمت خودروهای داخلی(خودروهای خارجی پیش کش) و التهاب و بهم ریختگی روحی و روانی که در این رابطه در میان مردم ایجاد نمود و متاسفانه هنوز ادامه دارد و... شوربختانه شما منتخبِ "مردمِ دارای امید و تیم دارای تدبیرتان"! حال و روز شطرنج بازی را داشتید، که بر خلاف تصورش و بصورت ناگهانی بدون دستیابی به هیچ تدبیری کیش و مات شده است. آیا چنین نتیجه ی قابل پیش بینی، البته ظاهراً نه برای شما و همکارانتان، بلکه برای آنانی که دنیای سیاست، لوازمات، پستی و بلندی ها و دره های هولناکش را بیشتر، عمیق تر و واقع بینانه تر دیده و تحلیل و آنالیز می نمایند، را می توان در چهارچوب شعار تدبیر و امیدتان تحلیل، واکاوی و آسیب شناسی نمود و توجیهی برایش دست و پا کرد؟!
#جناب آقای رییس جمهور!
دردمندانه و شگفت زده ناچاریم به عرض مبارک و همکارانتان متخصص تان برسانیم که؛ شما بر خلاف تمامی سیاست مداران و روسای دولت های باهوش و باتجربه ی عالم، بقول معروف؛ "تمامی تخم مرغ هایتان را در یک سبد گذاشتید" و با فرو افتادن ناگهانی این "سبدِ امید و آرزو"!، به هر دلیل، گفتار و رفتار و اقدامات بعدی تان به روشنی نشان می دهد که تقریباً همه را از دست رفته یافتید و با عرض پوزش این خود آشکارا یک "بی تدبیری" بود.
#در پایان تنها امیدواریم ریاست محترم جمهور سال ۱۴۰۰ هجری شمسی در کمتر از دو سال دیگر، شخصیتِ فکور و اصلحی باشد که هم در انتخاب شعار، هم در ایجادِ بسترهای واقع بینانه و عملیاتی اش و هم لوازمات و نیازمندی های جهانی آن، بیشتر و عمیق تر و اساسی تر دقت و عمل نماید!.