پیروزی در انتخابات بیش از تحلیل به محاسبات نیاز دارد

در این ایام که کشورمان از نظر سیاسی به نوعی در بزنگاه تاریخی قرار دارد با نزدیک شدن به انتخابات، بلطبع تنور انتخابات نیز روز به روز گرمتر و عملیات کارزارهای آن عینی تر میشود. و البته آرزوی همه ما پیروزی اصلح است. اما از نظر عموم کارشناسان مبارزات انتخاباتی اصلح فارغ از جنبه عقیدتی و اخلاقی آن (که در مجال خودش مهم و اساسی ست) همان کسی است که برای پیروزی، منابع انسانی و مالی لازم را در زمان مناسب تامین کرده و در حال حرکت جوهری به سوی احراز کرسی خویش است. 

 موضوعی که نامزدهای انتخاباتی کمتر به آن توجه میکنند همانا داشتن طرح و پلانی جامع برای کمپین انتخابات شان است. عموما -به غلط- پس از تایید صلاحیت و با روحیه توکل و ذهنیتی که مایل است همه شرایط را به نفع خود تفسیر و مصادره به مطلوب کند و یک امید کاذب خلق کند، شروع به برنامه ریزی ذهنی میکنند. اغلب آنها که چنین رفتاری را پیش میگیرند در نهایت دست خالی از این مبارزات بیرون می آیند. درک این نکته که انتخابات نوعی بازاریابی سیاسی است و واجد بسته ای از تاکتیک ها و تکنیک های علمی است که حداقل ماه ها پیش از اینها باید توسط متخصصین تبلیغاتی طراحی و بشکل نرم اجرایی می شد، کار دشواری نیست. از طرفی هر دوره از انتخابات واجد شرایط خاص خود است. و برای درک آن شرایط باید عملیاتهای پژوهشی انجام پذیرد. بقول فیلسوفان در هر رودخانه یکبار میتوان شنا کرد! چون بار بعد آب و بستر آن نو شده و تدابیر نو می طلبد. لذا  هر مبارزه انتخاباتي از ويژگي هاي خاصي برخوردار بوده و در نتيجه با تمام مبارزات انتخاباتي ديگر متفاوت است. با اینکه اصول پایه را می توان برای همه مبارزات انتخاباتی به کار برد؛ ولی داشتن یک درک و دید صحیح از شرایط منحصر به فرد هر مبارزه انتخاباتی، بسیار مهم و ضروری می نماید. در همین راستا  کمتر در ستادهای انتخاباتی نامزده ها جملاتی از این دست را می شنویم که: «این دوره متفاوت است» یا «شما شرایط به خصوص این انتخابات را به خوبی درک نکرده اید» و...

لذا بنظرم ضروری است که با پرتو افشانی بر نقشه و متغیرهای ملی و محلی آرایش های سیاسی ، مسیر صحیح پیروزی در کارزار انتخابات را روشنتر کنیم. باور دارم که اینکار از یکسو بطور غیر مستقیم به ارتقاء دانش سیاسی مردم می انجامد و از دیگر سو نیز از هدر رفت حجم عظیمی از مال و هزاران ساعت کار گروهی جلوگیری خواهد کرد.  

البته قصد ندارم که به این مهم بشکل تفصیلی بپردازم بلکه حسب حوصله ی این یاداشت، تیتروار مبانی و اصول مبارزات انتخابات را در شش گام مطرح می کنم و امیدوارم این اشارات گذرا باعث توجه جدی تر نامزدهای انتخاباتی به موضوع لزوم طرح و برنامه های علمی در کمپین های خود شود.

جایی است که باید از آن شروع کنید و شرایط، تفاوت ها، ویژگی ها و مشخصه های یگانه ی هر مبارزه انتخاباتی را درک کنید. این گام از آن جهت ضروری است که تنها مرحله ای است که شما این شانس رو پیدا می کنید که شرایط متفاوت این انتخابات را شناسایی کرده و درک کنید.

در اولين مرحله براي ايجاد يك استراتژي برنده، بايد با ديدي منطقي و واقع گرايانه، زمينه سياسي را كه در بستر آن فعاليت خواهيد كرد، به خوبي بشناسيد. درست است كه شما هيچ گاه نمي توانيد از تمام وقايع خبر داشته باشيد، ولي با صرف زمان مناسب و تعيين اولويت هاي درست، مي توانيد اطلاعات مورد نياز خود براي ايجاد يك استراتژي خوب را تكميل كرده و براي  اتفاقات پيش رو آماده شويد.

هدف غایی هر ستاد انتخاباتی پیروزی در کسب جایگاه مورد نظر است، در این مرحله باید تعیین شود برای رسیدن به پیروزی چه کار یا کارهایی باید انجام شود. در اغلب مواقع، ستادهای انتخاباتی فراموش می کنند محاسبه کنند چه تعداد رای برای تضمین پیروزی لازم است و این آرا از کجا و چگونه باید کسب شوند.

به همین دلیل آنها منابع با ارزشی همچون:  زمان، پول و نیروی انسانی خود را صرف سخن گفتن با تمامی جمعیت می کنند، در حالی که باید توجه خود را به تعداد بسیار کمتری از رای دهندگان که برای پیروزی شان کافی و با آنها هم افق تر هستند، محدود کنند.

بنابراین از طریق کاهش تعداد مخاطبان خود، می توانید تعداد رای دهندگانی را که باید با آنها ارتباط برقرار کنید ، بسیار محدود تر و مدیریت شان را ساده تر سازید. 

به همین دلیل به عنوان بخشی از تحقیقات خود، باید کل جمعیت حوزه انتخاباتی تان، تعداد رای دهندگان، تعداد کسانی که انتظار می رود در رای گیری شرکت کنند و تعداد آرای لازم برای پیروزی و همچنین تعداد خانوارهایی که این رای دهندگان در آنها زندگی می کنند را محاسبه کنید.

گام سوم: 

هدف گیری رای دهندگان

هدف گیری چیست؟

پس از آنکه مشخص کردید به چه تعداد رای برای پیروزی نیاز دارید، باید معلوم شود چه چیزهایی این رای دهندگان را از دیگرانی که به نامزد مورد نظر شما رأی نمی دهند، متمایز می سازد. این فرآیند؛ "هدف گیری” رأی دهندگان یا به طور ساده، هدف گیری نام دارد.

مقصود هدف گیری این است که مشخص کند چه زیر گروهی از جمعیت رأی دهندگان بیش از سایرین احتمال دارد که به نامزد شما گرایش پیدا کنند و لذا تلاش های انتخاباتی خود را بر این گروه از رای دهندگان متمرکز نمایید.

ارجاعتان می دهم به گام اول (تحقیقات)،  گام اول قصد دارد  که رای دهندگان را به گروه های کوچک تر تقسیم کند تا مدیریت شان ساده تر شود،  بدیهی ست که اطلاعات حاصل از برداشتن گام اول براي هدف گيري راي دهندگان، مفيد خواهد بود، و  اكنون زمان استفاده از آنها فرا رسيده است. در این مرحله باید برای سوالات آتی، بنحو دقیق، شفاف و کاملا عملیاتی پاسخ نوشت:

چرا باید يك گروه هدف از راي دهندگان بسازيم ؟

.

.

چگونه از منابع ستاد انتخاباتي استفاده بهينه داشته باشيم؟

.

.

چگونه راي دهندگان هدف را دنبال كنيم؟

.

.

منظور از پیام  چیست؟

پس از اینکه مشخص گردید مخاطبان هدف چه گروه هایی هستند، باید تعیین شود که گفتن چه حرف هایی آنها را به رأی دادن به شما ترغیب خواهد نمود. این حرف ها به عبارت ساده، همان پیام های انتخاباتی شما هستند. این پیام ها به رأی دهندگان می گوید که شما به چه دلیل در انتخابات شرکت کرده و خواهان دستیابی به این کرسی خاص هستید و چرا باید شما را به سایر رقبا ترجیح دهند. به نظر ساده می رسد، این طور نیست؟ اما اشتباه نکنید، تعیین پیام انتخاباتی به طور فریبنده ای پیچیده است.

به همین منظور، اجازه دهید با بیان اینکه چه چیزی یک پیام انتخاباتی نیست، شروع کنم:

 پیام انتخاباتی، برنامه کارهایی که نامزد در صورت انتخاب شدن، انجام خواهد داد نیست، فهرست موضوعاتی که نامزد به آنها رسیدگی خواهد کرد ، نیست و یک عبارت یا شعار ساده و جذاب هم نیست، تمام اینها بسته به اینکه رای دهندگان را ترغیب خواهند کرد یا خیر، می توانند بخشی از یک پیام انتخاباتی باشند، اما هیچ یک از این موارد را نباید با پیام انتخاباتی اشتباه گرفت، چرا که پیام انتخاباتی عبارت است از  جمله ای ساده که طی رقابت های انتخاباتی بارها و بارها برای ترغیب رای دهندگان هدف، تکرار خواهد شد.

پس از این که تصمیم گرفتید چه کسانی را مخاطب قرار دهید و چه بگویید، گام بعدی این است  که چگونه با آنها سخن بگویید، به عبارت دیگر، چگونه باید پیام انتخاباتی تان را به رای دهندگان انتقال دهید؟

پیش از آنکه توجه خود را به روش های مختلف ارتباط با رای دهندگان معطوف کنم، نکات مهمی وجود دارند که در مورد همه روش ها مصداق دارند، اولین قانون منابع محدود است، به این معنا که باید مشخص کنید هر روش چه مقدار هزینه از لحاظ زمان، پول و نیروی انسانی می برد.

دوم قابلیت جایگزینی منابع و روش هاست ؛ به این معنا که اغلب می توان مقصود یکسانی را با منابع گوناگون به انجام رساند و در نهایت، میزان تاثير گذاری هر روش در انگیزه بخشی به رای دهندگان، شناسایی حامیان و افزایش مشارکت به عنوان یکی از مهم ترین گزاره هایی که باید در خصوص نتیجه گیری راجع به روش های مختلف در نظر گرفته شود، اهمیت دارد. همچنین مهم است که از پیش برای هر مرحله ای از مبارزه انتخاباتی برنامه ریزی کنید، فراموش نکنید، فراموش نکنید که از جمله  این مراحل، بیرون کشیدن رأی دهندگان در روز انتخابات است.

تا بدین جا باید تحقیقات لازم راانجام داده، هدف تان را تعیین و مخاطبان هدف را شناسایی کرده و در مورد پیام و ابزارهای انتقال پیامتان تصمیم گرفته باشید، به علاوه باید مشخص شده باشد که چه مقدار زمان، پول و چند نفر همکار مورد نیاز است، ضمنا نحوه تامین مالی ستاد نیز باید معلوم باشد.

در این گام، که گام نهایی است، نقش نامزد، مدیر ستاد، کمیته ها و متخصصان سیاسی ستاد، به علاوه روش های جذب همکاران داوطلب و موضوع چگونگی  آموزش آنها نیز در این مرحله باید مد نظر قرار بگیرد. مضافا اینکه طراحی یک تقویم انتخاباتی از خلال  بحث در مورد زمانبندي امور، بودجه بندی و نحوه تامين مالي نيز از مواردي هستند كه در اين گام باید تعیین تکلیف شوند و بی شک هر کدامشان مشروحی دارد که در حوصله ی این مقال نمی باشد. 

امیدوارم اشارات مطرح شده  بتواند درنگ نامزدهای انتخاباتی را نسبت به بکارگیری متخصصین بازاریابی سیاسی و انتخاب مشاور تبلیغاتی، بیشتر کند. حرف پایانی اینکه رمز موفقیت در انتخابات همانا برنامه نویسی خلاق و علمی ست. هیچ کس با تحلیل های ذهنی صرف، به نتیجه ی مطلوب نمی رسد.    

والسلام 

ایمیل:     f.najafi57@yahoo.com

تماس:      09163154043