شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۴۰۸۹
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۵
شوشان / ملک محمد مکوندی:

بعد از مصاحبه علی اکبر صالحی و افشای برخی از واقعیات پشت پرده، عده ای هم چون گذشته به جای پاسخ منطقی و مستدل او را به فرافکنی و‌ گروهی او را به گرا دادن به امریکا و بی شرف خطاب نمودند.

اینک مروری خواهیم داشت بر صحبت های  علی اکبر صالحی و پاسخی به نقد دوستان اصول گرا و پایداری ها؛

علی اکبر صالحی گفتند: احمدی نژاد از فرمان رهبری در مورد مذاکره با نمایندگان امریکا در عمان‌ استنکاف نمودند، و حتی به ایشان هم توصیه کردند که دخالت نکند. صحبت های علی اکبر صالحی قطعا به سمع مقام معظم رهبری رسیده است، اگر نیازی به توضیح باشد حتما خود و یا دفترشان بیان‌ می فرمایند.

صالحی گفتند ناچارا سراغ جلیلی رفتم تا او را همراه نمایم اما جلیلی هم  شانه خالی کرد و به بهانه اینکه برداشت شما از فرمایشات رهبری ممکن است نادرست باشد، همراهی نکردند، درحالیکه می توانست با استعلام از رهبری و یا دفتر ایشان به صحت و یا عدم صحت فرمایشات رهبری پی ببرد.

دستور رهبری در رابطه با مذاکرات عمان بسیار منطقی و با حفط شان دولت صادر شد.از یک طرف مذاکرات علنی زیر نظر دولت و شورای عالی امنیت ملی  

با مسئولیت جلیلی در حال انجام بود، اینک که بحث مذاکرات محرمانه عمان پیش امد،مقام رهبری به منظور وحدت رویه و اینکه مواضع دوگانه ای از طرف دولت ایران مطرح نشود،و هر دو مذاکرات هم سو هم جهت باشند، توصیه فرمودند، همان طور که مذاکرات رسمی زیر نظر رئیس شورای عالی امنیت ملی(رئیس جمهور)است‌،بهتر است که مذاکرات محرمانه و غیر علنی هم زیر نظر او باشد. فرمایش بسیار منطقی و مدبرانه ای بود.

اما احمدی نژاد از این توصیه استنکاف نمود.حال این موضوع را مقایسه کنید با اقدام اخیر دبیرخانه  شورای عالی امنیت ملی که بدون اطلاع رئیس شورای  امنیت ملی (رئیس جمهور) و بدون اطلاع سه عضو اصلی شورا یعنی وزرای کشور، خارجه، و اطلاعات و کلا بدون اطلاع دولت راسا و خارج از وظایفش هماهنگی با مجلس را انجام داد.

اگر احمدی نژاد به جای روحانی بود با توجه به نوع رفتارش در مسائل گذشته غوغایی بپا می کرد که قابل جمع شدن نبود. 

سوال اساسی این است چگونه اقایان اصول گرا و  بخصوص پایداری ها که همواره خود را ذوب در ولایت می دانند و حتی در یکی از ملاقات های قبلی مصباح یزدی با رهبر معظم انقلاب، جلوی رهبری زانو می زند تا پای رهبر را ببوسد.

اما در این امر  مهم و حیاتی که بحث حفظ نظام  مطرح بود، دولت احمدی نژاد برخواسته از جبهه پایداری و جلیلی عنصر اصلی پایداری ها با دستور رهبری مخالفت کردند؟

ایا صالحی فرافکنی می کند یا حال که دست اقایان رو شد مثل همیشه به جای جواب مستدل و  منطقی، گوینده را به رگبار توهین و افترا می بندند و یا متهم به فرا فکنی می نمایند.

فکر کنم فلاسفه عالم پیش بینی می کردند که در اینده نه چندان دور قومی بنام اصول گرایان و پایداری ها در ایران ظهور پیدا می کنند که با منطق و استدلال سازگاری ندارند پس به ناچار  مبحث تخطئه در منطق را برای اصول گراها و پایداری ها خلق کردند!!!!

تا کنون بارها و بارها اتفاق افتاده است که اگر مصوبه ای از مجلس به شورای نگهبان ارجاع می شد، و منبع مالی ان مشخص نبود،شورای نگهبان انرا بر می گرداند تا مجلس منبع مالی انرا تعیین نماید.

چگونه مصوبه ای به این مهمی که مستلزم داشتن اعتبار بسیار بالایی است را بدون تعیین منبع مالی تائید کرد ایا این حرف منطقی علی اکبر صالحی فرافکنی است؟ باید جواب منطقی به این پرسش داد نه اینکه او را فرافکن بنامیم. اتفاقا چون خدا با ملت ایران است این خبط بزرگ به نفع مردم تمام شد، اما بیش از ان توضیح نخواهم داد تا اقایان هوشیار شوند.

پس از توافق برجام تمام اصول گرا ها بدون کم و کاست فریادشان به اسمان بلند بود که اصلاح طلب های خائن و  جاسوس تاسیسات هسته ای را با این توافق از بین بردند.

عکس فتوشاپ شده ی بتن ریزی  راکتور اراک در دست نمایندگان اصول گرا به هوا بلند بود، و فریاد وااسلاما و واخیانتا سر می دادند،وانقدر این موضوع را تکرار کردند که خودشان هم باورشان شد.

برخی از ائمه جمعه هم به تاسی از این اقایان پشت تریبونها شروع به کوبیدن دولت کردند و انها را متهم به خیانت نمودند.اما خدا که  بخواهد حقیقتی را نمایان سازد و دروغ گوبلزی این اقایان را بر ملا کند.خودشان با این مصوبه اخیر تصدیق و تائید نمودند که تاسیسات هسته ای ایران نه تنها از بین نرفته است بلکه تقویت هم شده است.

تحمیل میلیارد ها دلار خسارت به مردم ایران از طرف کاسبان تحریم بود، که در راه تحقق مفاد برجام کار شکنی کردند و باعث  خروج امریکا از برجام شدند، تا همچنان به کاسبی خود ادامه دهند، و نگذاشتند مردم ایران از مزایای برجام بهره مند شوند.

متاسفانه برخی افراد و‌ گروه ها از جمله رسانه مردمی نسیم بهار به نوعی غیر مستقیم از کلمه نامناسب "بی شرف نباشید" در رابطه با صحبت های علی اکبر صالحی استفاده کردند که نشان دهنده خشم عظیم انها از این افشاگری بود انها باید بدانند که تمام.

کشورهای جهان سیاست خارجی خود را براساس  منافع ملی تعریف می کنند و مبادلات بازرگانی و تجاری و مناسبات خارجی خود در قبال سایر کشورها را بر مبنای منافع ملی می سنجند.

مثلا منافع ملی چین و روسیه در این بود که به شش قطعنامه شورای امنیت بر علیه ایران رای بدهند.یا چین اخیرا اعلام نمود که در ادامه مذاکرات برجام باید اقدامات منطقه ای ایران هم در دستور کار قرار گیرد.

همچنین در رابطه با قرار داد ۲۵ ساله، چین به ایران توصیه نمود ابتدا باید مشکل منطقه ای خود با  عربستان و امارات وسایر کشورهای منطقه را حل کند.

برای اینکه قسمت اعظم نفت مورد نیاز چین از عربستان و امارات و کویت تامین می شود و عربستان و امارات به ترتیب رتبه اول و دوم را از نظر تجارت کالا با چین دارند.

یا روسیه در جنگ قره باغ تنها به منافع خود می اندیشید و در یک تفاهم پشت پرده با ترکیه منافع ملی ایران در منطقه قفقاز جنوبی و دریای خزر را کلا ن نادیده گرفتند.

و یا در اقدامی دیگر با فشار به دولت سوریه و وادار کردن ان به مذاکرات پنهانی با اسرائیل و حل مشکل بلندی های جولان در صدد صلح بین دو کشور هستند.

در نتیجه کشور خط مقدم جبهه مقاومت از نظر ایران تبدیل به دوست اسرائیل می شود.و یا کشور عراق علی رغم ان همه خساراتی که عربستان از طریق داعش به ان وارد نمود، پس از سی سال اولین گذرگاه مرزی با عربستان را بازگشایی نمود و بزودی  دومین گذرگاه را هم بازگشایی خواهد نمود.

از طرفی روابط خود با اردن و مصر و امارات و کویت را مستحکم نمود و اشکارا چرخش از جبهه مقاومت و رویگردانی از ایران به سمت جبهه عربی را اغاز نمود.

هر کشور متناسب با زمان به فکر منافع ملی خویش است.و از کلیه برگ های برنده و امتیازاتی که دارد در جهت منافع ملی خود استفاده می کنند.

بنابراین حرف علی اکبر صالحی نه تنها حافظ منافع ملی ایران بود بلکه حاکی از نوعی شرافت ایرانی و اسلامی و نشان دهنده اوج شجاعت و شهامت او است.

ایشان موقعیت بی نظیر ژئوپلتیک ایران را به رخ روسیه و چین کشید تا این همه زیاده خواهی در روابط با ایران به بهانه ی تحریم های امریکا نداشته باشند.

حیات اقتصادی چین به نفت وابسته است و اقتصاد ان بدون نفت فرو می پاشد بنابراین باید بداند که امریکا پا روی گلوگاه حیاتی انها گذاشته و درصدد تسلط بر سه گلوگاه تنگه هرمز، تنگه باب  المندب و تنگه ماکالا در اندونزی است.

اگر این گلو‌گاه ها را بطور کامل در اختیار بگیرد، اقتصاد چین فرو می پاشد و‌ چین از گردونه رقابت با امریکا خارج می شود. این کشور باید بداند که در صورت لزوم و با  کوچکترین اشاره ی امریکا عربستان، امارات، کویت و سایر کشور های منطقه صدور نفت خود به چین را متوقف خواهند کرد. تنها ایران است که بعنوان یک کشور مستقل هم می تواند تنگه هرمز را حفظ کند و‌ هم نفت ان کشور را تامین نماید.

چین باید بداند مرکز ثقل جاده ابریشم به سمت مناطق قفقاز جنوبی، اروپا، پاکستان و افعانستان، کشور ایران است. روسیه باید بداند که از نظر امنیتی توسط ناتو و امریکا محاصره شده است. هر روز هواپیما های شناسایی ناتو بر فراز مرزهای ان به پرواز در می ایند و اکثر کشورهای اطراف ان تحت نفوذ غرب و ناتو قرار گرفته اند تنها همسایه مقتدر و ازاد ان ایران است که می تواند در امنیت ملی ان اثر گذار باشد.
 انها باید بدانند اگر منافع ملی ما تامین نشود و به خطر بیفتد مثل خود انها رفتار خواهیم کرد.ایران باید از این موقعیت ژئوپلتیک به نحو احسن در راستای تامین منافع ملی خود استفاده نماید.

درود بر علی اکبر صالحی که با این بیانات ، اقتدار ملی ایران را در رخ قدرت های بین المللی نمایان ساخت. او باعث افتخار و شرافت ایرانیان است.

برعکس کسانی که بدون هیچ گونه قید و شرطی منافع ملی ایران را دو دستی تحویل روسیه و چین داده اند از عرق ملی و دینی بدور هستند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار