آنگاه که رییس جمهور روحانی فردی از بدنه وزارت نیرو با تجربه یک دهه مدیریت در مراکز جهانی را به عنوان گزینه وزارت نیرو به کرسی این وزارت نشاند، آنانی که وی را نمیشناختند تصور می کردند که بهترین گزینه جهان برای ایران انتخاب شده..
دکتر عباسعلی احدی زاده مدرس دانشگاه و فعال منابع اب و محیط زیست
آنگاه که رییس جمهور روحانی فردی از بدنه وزارت نیرو با تجربه یک دهه مدیریت در مراکز جهانی را به عنوان گزینه وزارت نیرو به کرسی این وزارت نشاند، آنانی که وی را نمیشناختند تصور می کردند که بهترین گزینه جهان برای ایران انتخاب شده، حال آنکه غافل بودند که مشی شخصی و منش مدیریتی وی، هیچگاه مناسب چنین منصبی نبوده است.
اولین خطای وزیر انجا روشن شد که معاون با تجربه قبلی اب(مهندس میدانی) را با استادی از دانشگاه تعویض کرد(دکتر سروش) که بجز لیوان آبی که میخورد و متون و سواد کلاسیک از مفاهیم علمی آب، هیچ شناختی از آب. مدیریت آب. ساختار آب. چالش های آب و مهم تر از همه مدیران منابع آب نداشت.
دومین خطای راهبردی وزیر، زمانی روشن شد که برای برداشتن همین معاون ناکارامد دانشگاهی، مدیری سیاسی و پرادعا و کم توان که حتی فاقد حافظه لحظه ای و فاقد برنامه روشن و حوصله کافی برای برگزاری جلسه و دقت در کارهاست برگزید. این معاون(مهندس تقی زاده خامسی) با عجله و بدون مطالعه وضع موجود و نیاز های کشور به خطای سوم وزیر دامن زد.
خطای سوم وزیر تغییر ساختار آب کشور در زمان خشکسالی و بروز تنش ابی در بیش از 300 شهر از 450 شهر کشور بود. کاری که بسان بلدوزری بر خرابه وزارت نیرو عمل کرد.
حذف نیروهای کارا و توانمند، باسواد انقلابی و با تجربه از بدنه اب کشور چه به بهانه بازنشستگی و چه بهانه تغییر ساختار چهارمین خطای وزیر به شمار می آید.
پنجمین خطای راهبردی آقای وزیر، تهی کردن وزارت نیرو از بدنه کارشناسی و مدیریتی به بهانه بازنشستگی بود که در دوران این وزیر پر ادعا، حدود 2500 نیرو که می توانستند با اختیار وزارت نیرو حداقل 5 سال دیگر خدمت کنند از بدنه کاری وزارت نیرو با بهانه های واهی خارج کردند. به عنوان مثال فردی با 28 سال سابقه و 60 سال سن، را بازنشسته اجباری نموده و با ارسال نامه به رییس جمهوری از خود چنان تعریف کرد که وزارت نیرو با افتخار تاکنون 1100 نفر را بازنشسته و 2500 دیگر را تا پایان دولت دوازدهم بازنشسته می نماید.
خطای ششم وزیر. عدم توجه به خیرخواهی خیرخواهان و کارشناسان اب و برق در جلسات و نشست ها بود که با تندخویی هرگونه انتقاد را برنتافته و با تکرار داشتن مدرک بالا و تسلط بر زبان خارجی و مدیریت جهانی، همگان را چون عناصری بیسواد خطاب و عتاب، میکرد.
خطای هفتم وزیر. راه اندازی یک ماشین تبلیغاتی دروغین، به نام پویش الف. ب. ایران. با شعار سازوکارها و ساخت و سازها در کل هفته های سال بود. طرحهایی که بعضا مطالعه نشده یا یک بار افتتاح شده بود، یا بی اهمیت و بی تاثیر بودند در این نمایش مضحک هفتگی با حضور مقاماتی که حتی برای یکبار به خود زحمت راستی آزمایی ندادند که چگونه وزارت نیرو بدون اعتبار مصوب. هر هفته می تواند پروژه ای را آغاز یا خاتمه دهد؟
خطای هشتم. عدم اجرای دقیق برنامه ششم توسعه کشور و ارایه اخبار و گزارش جعلی به مقامات مافوق بود.
در برنامه ششم میزان افزایش توان نیروگاهی و توسعه برق مشخص و تعریف شده است که حتی آقای وزیر به خویش زحمت نداده تا یک بار این تکالیف را لیست و به آنها جامعه عمل بپوشاند.
خطای نهم آقای وزیر. عدم توجه به الزامات تمدن ایران و ضرورت احیای دشت های کشور و آبخوان داری و بستن چاه های غیرمجاز با گرفتن اعتبار برای معیشت مردم بوده است. طرح تعادل بخشی کشور که با 15 برنامه عملیاتی می توانست به شرط اجرای دقیق، موجب احیای دشت های کشور شود با طرحی من دراوردی به نام سازگاری جایگزین که هیچ برنامه اقدامی به پیوست نداشت، جایگزین گردید.
خطای دهم وزیر. ابقای سلطان اب کشور از دولت های قبل بود. سلطان معروف آب، بنام آقای مهندس حاج رسولیها به مدت نه سال موجب تبعیض و تقاوت در اعتبارات ملی اب، بین مناطق. انتقال بی رویه اب از سرشاخه ها به فلات مرکزی. انتقال اب شیرین به دریاچه شور ارومیه.(بجای انتقال اب شور از خزر.اب شیرین منتقل گردید) توسعه نامتوازن سدسازی و بی توجهی به طرح تعادل بخشی. بازنشسته کردن مدیران و کارشناسان متبحر از، بدنه شرکت مدیریت و هزاران آسیب ریز و درشت دیگری که تا سال ها زخم این آسیب ها ترمیم نخواهد شد.
آقای وزیر. جمله معروف آیه الله شاهرودی را یاد بیاوریم که در این دوران ویرانه ای را ایجاد کردی که با سال ها تلاش، ایران روی آبادانی را به خود نمی بیند.
انتظار جدی از دستگاه های نظارتی این است که اولا. از خروج این مدیران آسیب رسان قبل از خروج از، کشور جلوگیری نمایند.
ثانیا با برآورد آسیب های وارده گزارشی شفاف برای افکار عمومی تبیین نمایند.
ثالثا گزارش تحقیق و تفحصی از وضعیت موجود دوران وزارت اقای وزیر تهیه و آنان را تحت پیگیرد قانونی قرار دهند.
رابعا از دلسوزانی که به گوشه ای رانده شده اند دلجویی و آنان را به ادامه خدمت بازگردانند.
خامسا. از ادامه فرایندهای اشتباه مانند فراخوان برای انتصاب مدیریت های عالی و میانی در وزارت نیرو (مناقصه پست های،مدیریتی) جلوگیری نمایند.
خدایا چنان کن سرانجام کار
که تو خشنود باشی و ما رستگار